در کوچه های بی هدف انگار ، گم شدم
در ناکجای سایه ی دیوار ، گم شدم
من گم ترین نشانه ی عشق زمینی ام
در شعله های جمعه ی تبدار ، گم شدم
در گرگ و میش تلخ غروبی بدون تو
در های و هوی گریه ی تکرار ، گم شدم
در کافه ی سکوت تب آلود خاطرات
با طعم تلخ قهوه و سیگار ، گم شدم
در پیچ و تاب لحظه پروانگی عشق
من لابلای خواهش و اصرار ، گم شدم
در بارش نگاه پر از رمز و راز عشق
در ازدحام اینهمه اسرار ، گم شدم
در منطق تبسم مست و نگاه تو
در جستجوی وادی عطار ، گم شدم
در احتمال سازش چشم تو با دلم
من در کجای بازی ات این بار ، گم شدم ؟
یاسم پر از خیال پریشان لحظه هاست
اصلا کجای قصه ی غمبار ، گم شدم ؟
محمد جوکار " یاس خیال" 1396.08.14
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 9
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 16 آذر 1396 19:11
با سلام و عرض سپاس
از شعر زیبایتان
در پناه حق استوار برقرار باشید
محمد جوکار 17 آذر 1396 00:24
درودت باد جناب انصاری عزیز
و سپاس بر حضور همواره مهربانت
حسین حاجی آقا 16 آذر 1396 19:24
من هم آمدم ایران استاد گم شدم و دارم بر می گردم اشعار شاعران محترم واقعا زیبا است و بهتر است کتاب شود و مجموعه بشود از طرف دولت
محمد جوکار 17 آذر 1396 00:26
درودت باد دوست گرانمهرم
سپاس بر مهرنوازی ات
حمید خداویسی 18 آذر 1396 16:57
استاد جوکار عزیز ...در بارش نگاه ..... پر از رمز و راز عشق ... بسیار عالی و زیبا قلم زده اید موفق و بهروز باشد
محمد جوکار 19 آذر 1396 00:48
درود و مهر جناب خداویسی عزیز
مقدمت گلباران
به کلبه ی احساس و اندیشه ام خوش آمدید
اصغر اروجی 20 آذر 1396 13:32
درود جناب جوکار سروده ی خوبی بود
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد 24 آذر 1396 01:28
درود جناب جوکارعزیز
غزلی بسیارزیبا وناب ازحضرتعالی خواندم واستفاده کردم
سرافرازباشید وپیروز
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 13:25
☆☆☆☆☆