بدون سکه
○○○
کمی تبسم و لبخند از پشت یک گیشه
سلام، اسم شما چیست؟ کارت ملی آوردی؟
بله، سلام فقط لحظه ای اجازه دهید
شناسنامه، کپی، قبض و کارت...نوبتم میشه؟
◇▪︎•
بله آقای محترم ، میشه زودتر۰ لطفا
توی این پوشه است کل مدارکم اینجاست
آها خوبه بدهدطبق شماره خواهم گفت
بله، بله، بله خانم...صدام کنید ...حتما
◇▪︎•
از آن طرف، در پشتی به یکنفر وا شد
تمام پرسنل از صندلی بلند شدند
سلام و خسته نباشید و رنجه فرمودید...
و بعد که بسته سوقات و سکه اعطا شد
◇▪︎•
چقدر کار قشنگی چه مهربان مردی!!
جناب؟ حال شما...قابل شماها نیست
شما چطورید خانم؟ حال حضرت عالی؟
برای مورد آن هفته کاری هم کردی؟
◇▪︎•
و بین همهمه ها نام لحظه ها گم بود
خدا به خیر کند کارهای بسته ی ما را
هنوز صف سر جا بود و نوبتی که نشد
بدون سکه کسی فکر کار مردم بود!؟
● علی معصومی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نقد 2
ابراهیم حاج محمدی 18 خرداد 1399 01:13
درود حضرت دوست.
((رنجه فرمودید)) چی را؟ قطعا مفید معنای (( قدم رنجه فرمودید )) نیست.از این گذشته به نظر می رسد همه ی مصاریع را یکبار تقطیع فرمائید، بد نباشد
عباس ذوالفقاری 19 خرداد 1399 13:57
سلام....از لحاظ نواوری خوب ولی از منظر وزن مشکل دار...ببخشید