3 Stars

زمستان

ارسال شده در تاریخ : 04 دی 1402 | شماره ثبت : H9427696

زمستان
چه می فهمد زمستان با رعیتها چه خواهد کرد
به دوش خان اگر خز باشد و لبخند زیبایش

چه می داند سر پای برهنه سوز سرما را
حریر برف اگر باریده زیر چکمه پایش

شکم های گرسنه در دعای سفره می خوانند
خدا برکت دهد ارباب را با نان و حلوایش !

اسیر دست تقدیرم که غافل مانده ام عمری
ولی سر در نیاوردم از این پایین و بالایش

تبانی می کند دنیا به انگشت اشاراتی
که آتش می کشد هر گوشه را با طرز ایمایش

بگو دستان خود را هااا کند  بی خانمانی که
ندارد غیر آهی در بساط دین و دنیایش

عدالت کنج پستو خانه های روستا گم شد
به غارت رفته گویا وعده های نان و خرمایش
♤♤♤

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 77 نفر 119 بار خواندند
امیر عاجلو (05 /10/ 1402)   | فرامرز عبداله پور (05 /10/ 1402)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (06 /10/ 1402)   | علی معصومی (08 /10/ 1402)   | محسن فتح اله زاده (08 /10/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   05 دی 1402 09:48

    درود بر شما rose

  • فرامرز عبداله پور   05 دی 1402 13:21

    درودبرشما جناب معصومی عزیز
    بسیارزیباودلنشین بود
    آفرین برشما وقلم توانمندتان
    ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
    ????????????????????????????
    ????????????????????????
    ????????????????????
    ????????????????
    ❤❤❤
    ????????
    ????

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا