تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
milad norouzi
در07 /02/ 1371 -
مهدی ایزدی
در07 /02/ 1357 -
نجمه کی خا (روشا)
در07 /02/ 1399 -
سمیه مردیان
در07 /02/ 1399
جهان را واژه کرده است ، دیدارِ رازآلودِ تو پنجره یِ بارانی و رقصِ هوسْ چشمانِ تو دل را به یغما میبرد ، توسنْ حریرِ مویِ تو مست از سکوتْ لبهایمان ، در گفت و گوییم من و تو پناه میبرم به تو از من فقط......
ادامه شعرسنله یارانمیش هامی پیدا اولوب سنله سو توپراقدی توانا اولوب بایراقون آلتدا اوتوریب کائنات بیزهامی قائم سنه قائم به ذات وارلیقووین صورتی یوخدور باری یوخ سنه تای کیمسه سنون اوخشاری او کی عوض لنمه گ......
ادامه شعراُردیبهشت هم آمد آرام بیصدا مثلِ برفِ زمستان که باریدُ به انتظارِ تو بودمو نیامدی. #آگرین_یوسفی...
ادامه شعردگر بیش دگر بیش از این دلم را به تو نمیدهم دگر بیش از این به دنبال مجنون نمیروم دگر بیش از این گرد سنگی نمیگردم دگر بیش از این سرم را هویدای جانان نمیکنم دگر بیش از این از تو حرف نمیزنم دگر ب......
ادامه شعرنفس میکشم عطر خوش یارم را مستانه دلدارم را سر میکشم جام زرین شراب نابم را ناز میکشم دخترک زیبای جانم را جار میکشم احساس بالم را......
ادامه شعر«دل عاشق» ساقی تو امشب پُر کن این جام دلم را روشن نما شام سیاه منزلم را شاید که شام تار آخر باشد امشب بر هم بزن با باده این خاک و گِلم را در بند زندان می شود دل نیمه ی شب با باده ات آسان نما ......
ادامه شعرهیچ میدانستی نوازنده ای؟ با عطر لطیف صدایت ضربان قلب مرا می نوازی هیچ می دانستی آهنگسازی؟ با عطر لطیف بودنت حال دل مرا کوک می سازی هیچ میدانستی شاعری؟ لبخند ملیح تو الفاظ را در اشعارم هم، به هم می ......
ادامه شعرآسمان صاف و آبی، ولی ابری سیاه چشم مرا پوشانده است. #رها_فلاحی ...
ادامه شعر_دوش دیدند که خدایی در شهر پی اثبات خودش در دل ِما می گشت! _مردمان سجده کنان... اما او زجه زنان! تن ِهر کوچه خیابان را می خَست... _به گمانم که غلط بود! _ما میراث دار آتش هستیم؛ دل نباید به مرگِ افسا......
ادامه شعرآوار میشه رو سرم واژه گاهی شبا خواب از سرم میره از آشیون ِ چشمهای ِ من خواب ِ پریده ، مرغ ِ دلگیره مرغی که جَلد ِ آشیونم بود پَر میزد از چشمام رَد میشد با رفتنش رسم ِ شکستن رُ با بیوفایی ها بَلَد می ......
ادامه شعرآویز محاله پیش تو برگردم ای عشق به نابودی کشیدی هستی ام را شراب خون دل دادی که خوردم به اوج خود رساندی مستی ام را رفیق جرم تو من بودم اما نگویی با کسی هم دستی ام را بکش بالاسر از بالا بلندان ط......
ادامه شعرآمد فقط سربه سرم گذاشت و رفت تیری میان بال و پرم گذاشت و رفت جایی گیر کرده بود گلوی پر بغضش تنها مرا در خطرم گذاشت و رفت آن ماه که در برکه ی دلم می رقصید تاریک شد و بی اثرم گذاشت و رفت انگار نس......
ادامه شعرخدا داند که میدانی مثال ابر بارانی مثال کوه سندانی مثال درد و درمانی مثال آخرت مانی که خود دانم که میدانی همان را که میخوانی همان دردی که درمانی همان روحی که در جانی نگاهی هست خدایی هست دل......
ادامه شعربنام خدا (شمیم مهربانی) درختان و ردای پرنیانی!... خوشا آن که شمیم ِ مهربانی، چو پیچَد همرهِ عطرِ شکوفه، به اوجِ آسمانِ همزبانی !... (بمناسبت شکوفائی بهار نارنج) و... آمد بهاری در بهاران بار دیگر، آمد......
ادامه شعربسمه اللطیف #رباعی -شماره ۱۴ دریای غم غم در دل من شده است چون دریایی من کشتی سرگشته غم پیمایی توفان غریبی است به پا در دریا از حسرت و اشتیاق و از شیدایی #مهدی_رستگاری بیست و سوم مرداد سال یکهزار و ......
ادامه شعرباد صبا باران بی امان می بارید غنچه های زردالو زود شکوفه می کنند باران های بهاری قطره هاشون درشت هستند باد همراه باران که می شد سرشاخه هارو به هم می کوفت گلبرگ ها درو می کرد می ریخت پای درخت مثل ......
ادامه شعرزندگی کن ..؟ زندگی کن لخظه هارا باهمه نیک و بدش عمر کوته ارزش حسرت تراویدن نداشت ناله دارد روز و شب ازدرد مفصل ریز خواب آنکه کاری جز رباخوردن و خوابیدن نداشت ماکه در آغوش خاک سرد و بی رحم عاجزیم ت......
ادامه شعربخون، واژه واژه، ترانه بخون بخون، نُت به نُت، عاشقانه بخون تمام دلم وقفِ آهنگِ تو بخون تا ببارم هماهنگِ تو تو میخونی و بغض من پرپره گل هر ترانه شکوفاتره تو میخونی و قلب من میتپه دل از حس عاشق شد......
ادامه شعر«جنگ باطل» وقتی که خدا هست ، ز دین صحبت بیجاست ظلمی که به جان می خریم از ماست که بر ماست دین شاخه و برگیست که گر ریشه نباشد پژمردگی و زردی آنها همه پیداست هر یک به صراطی و مسیری پِیِ نورند آن......
ادامه شعردال محبوب، شاعر مطلوب دوران گشتهای بهر درد عاشقان گویی تو درمان گشتهای در میان آسمان، در لای ستارگان بدان تو شدی ماه جماعت، تو درخشان گشتهای او که بوده که برایش گفتهای شعر و غزل؟ از کدامین عطر گ......
ادامه شعر