تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
غلامحسین خورشیدی

به نام خدا (خروش) دوش از دل میخانه خروشی به هوا خاست کای از پی مه چهره کسان گمشده اینجاست! واعظ بشنید این و بشد بر سر منبر کآب از رخ آیین بشد و کفر علم افراشت! جانا مشو دلخورده از این جهل مرکب...

ادامه شعر
محمد اعظمی فرد

چشمانت همان شعرِ ناسروده ی من است

ادامه شعر
حامد بهنام

تا به کی باید ز دستت آبرو داری کنم پیش مرد خنده و در خلوتم زاری کنم تا به کی باید بسوزم زار از جور و جفات باز در نزد همه از تو هواداری کنم مثل باران باش ، قدری بر من تشنه ببار تا که نامت را ...

ادامه شعر
رضا محمدصالحی

نـبــودن هـای تـو دلــواپـسـی را بــیـشتـر کـرده غمت چشـم غـزل را –خانـه ات آباد - تر کرده نـبـاشی از غــرورم ذره ای بــاقـی نـمی مـانـد صـدای گـریـه ام هـمسـایه هـا را هم خبر کرده کنــار پ...

ادامه شعر
شهرام سدیدی

ماه بانو چقدر خوشحالم , که دو عاشق بهم رسیده شدند! تا ابد هم کنایه ی ما را , میتوانی به قصه ها بزنی غرق افسردگی هر روزه , مثل یک غزل رسیدی تا وصله ای را شبیه لبخندت , به تن شعر نخ نما بزنی بیس...

ادامه شعر
حامد بهنام

بلبل زارم ولی با نو گلان بیگانه ام بلبل دستان سرای گلشن جانانه ام مرغ خوش الحان باغم با خس و خارم چه کار ؟ من فقط دنبال حسن روی صاحب خانه ام این ملاحت کز شمیم عطرت عالمگیر شد مست و...

ادامه شعر
علی حاتمیان

به یاد خش خش پاییز زیر پای دو همسفر من و تو و یه دنیا فقط برای دو نفر یه تصویر که الان کمرنگ شده برای ما هنوز بهش فکر میکنی؟ اصلا منو یادت میاد؟ من همونم که دنیامو ریختم به پای اون چشات ...

ادامه شعر
محمد اعظمی فرد

یک حس کهنه کنج سرم تیر می کشد دیوانه می کند و به زنجیر می کشد هر نیمه شب شکسته و گمراه می روم هی رو به روی چشم خودم راه می روم جا مانده ام به این همه آدم نمی رسم دیگر به گرد پای خودم هم نمی رسم ...

ادامه شعر
حامد بهنام

در انزوای عاشقی ، در گیر و دار آخرم باور نمی کردم چنین از هم بپاشد باورم من از نگاهت دامنم در آتش سودایی است این قطره های اشک نیست ، دریاست در چشم ترم عشق در مصافی بی امان، با عقل غوغا میکند ...

ادامه شعر
جابر ترمک

به شاعران برسانیــــــــــد با غزل قهرم دوباره زلزله افتــــــــــاده بر تن شهرم هنوز تشنــه ی یک استکان ِ خودکشی ام هنوز در تب یک انتحــــــــــار با زهرم غــزل دوباره مرا با تو روبرو کرده اس...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

مصدق هم آغوش تورا اگر می گرفت جای ملی کردن نفت(دیوان مصدق )داشتیم

ادامه شعر
امیرحسین مقدم

معشوقه بیا تا خم گیسوت ببینم در خلوت خود ، شور و هیاهوت ببینم معشوقه نشانم بده یک گوشه ى چشمت بگذار نشانى هم از ابروت ببینم من عاشقم و هدیه به عاشق ، رخ معشوق معشوقه ، چه خواهد شد اگر ، روت ببینم...

ادامه شعر
بهاره میرشفی

می ترسم محکوم شوم به قتل با ترانه یا غزل تو را تقسیم نمی کنم.

ادامه شعر
حامد بهنام

الفتی سخت به این خانه ی ویران دارم و به این کوچه ی پر خاطره ایمان دارم عادتی نیست که از بوی تو جان میگیرم به هوای نفست سر به گریبان دارم روی این بستر نمناک که می‌بارد چشم بس که جاری شده ام حا...

ادامه شعر
محمد اعظمی فرد

از قامتِ احوالم ناخوشی می بارد من که هیچ خودت بگو می شود به تو فکر نکرد؟

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

دنیا ارزش هیچی نداشت ..... اینقدرمراحمل کردی ....... که دردزانوهایت مرابه جهنم بکشد..... ببخش دنیای من مادر .......

ادامه شعر
محمدرضا (( حامد )) محمودی پور

همه شب در غم هـجران تو نجوا کردم رخ گل را به هـــوای تـــو تماشـا کردم در نهانـخانه جـانم گل یِــاد تــو شکفت شعله عشق تـو را در دل خود جا کردم هر زمان در قفس خویش گرفتار شدم به سرانگشت ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا