تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف ابر گریان در وصف وجود منور حضرت رباب (علیها السلام) ای کوه ایمانی که بودی تکیه گاهم من بی تو بس آشفته حال و بی پناهم بی نور تو در ظلمت اهل زمانه بیزار از این مردم گم کرده راهم دریای بی ...

ادامه شعر
حافظ کریمی

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین خدا حافظ ای حاجیان به حج رفتهِ کربلا خدا حافظ ای سرزمین مصفای دل کربلا خداحافظ ای لاله های بخون خفتهِ کربلا خداحافظ ای عاشقان دل آسوده ی کربلا خدا حافظ ای راهیا...

ادامه شعر
مسعود بافقی زاده

غزل : وسعتِ یک «ما» یک مرثیه به آخرِ دنیا نمانده است مرزی میانِ فرض و تماشا نمانده است تابیده عنکبوتِ سراپا سکوتِ شب در لابه‌لای گیسِ کسی، جا نمانده است شب بویِ باغِ عاشقی از دست آفتاب عمر...

ادامه شعر
میثم علی یزدی

بهترین کار همین است کمی خندیدن خنده ای بر لب اندوه بشر بخشیدن سایه ای بر سر یک غنچه ی لزران از شوق بی طمع بهر گلابی به گل آب پاشیدن کودکی گشتن و نصف شکلات خود را نصف دنیای خودت در دهنی جنبیدن کرم ش...

ادامه شعر
مهدی فصیحی رامندی

گوش مستی گر بباشد بشنود پیغام را گرچه گل بینم، نمی‌بینم صبا در شام را پاکدل را جز بلا حاصل نباشد در سرا گفت شاهین: یادگیری زود دُردآشام را باد در حلقت مده، بر زور بازویت مناز رزق قسمت گشته، یزدان می...

ادامه شعر
مسعود بافقی زاده

 غزل : هَل مَن ناصِر چکانده قطره یِ ناب از دوات ِ اعلا تر خدای خالقِ ارباب ِ بی سر از محشر  به طبلِ جهل بکوبیده اند و میرقصند که نیست حُبِّ علی در قنوت  سکه و زر  بنای کوفه از اول به سست عهدی هاست...

ادامه شعر
یلدا یوسفی

من را به حال خودم باز بگردان
این منه خسته ، منه غزل‌خوان

از همه خسته و دلشکسته ام ولی
باز این رسمش نبود ای دورگردان

صبر کردیم و باز جایی نرسیدیم
ایوب نبودیم ما پیش...

ادامه شعر
بابک  قدمی واریانی

"دنیای افسونگر " در این دنیایِ افسونگر خدایا در امانم دار از این دزدانِ غارتگر الهی در نهانم دار در این وادی مکان خالی مرا یاری رسانی نیست تو یاور باش حامی را مرا همچون عیانم دار در این برزخ رفاق...

ادامه شعر
افسانه مهدویان

با امیدت روزها را زندگانی خوشتر است تو نباشی پس اسیری ارمغانی خوشتر است یاسمن بودی برایم ای گل بستان عشق قصه ها می گویم اما کامرانی خوشتر است می سَرایم چند بیتی تا دهد آرامشی را واژه‌ ها را پس بگیرم...

ادامه شعر
محمد  عالمی

گر تو خوا هی بد ا نی سر ی ا ز ا سر ا ر حق رو بسو ی معــد ن آ ل ر سو ل ا ســر ا ر حق کن ســفر د ر شــهــر ا سر ا ر پــیا مبر با علی شــهــر اسرا ر سلیم ا سرا ر گو ی د یــن حـق بـهره گیـری تو ز...

ادامه شعر
انسیه سوسنی

"گفتم ای عشق مرا این همه آشوب نکن" خار در چشم بلا دیده مغضوب نکن چوب حراج به قلب من غم دیده نزن حال مطلوب مرا اینهمه مقلوب نکن بده آرام به جان و دل این خسته نفس رحم کن.. چشم مرا این همه مرطوب نکن...

ادامه شعر
سیدرضا موسوی راضی

دیگرم نیست صنم طاقت هجران و جفا تا نمردم قدمی بر ســــر این خسته بیا مرغ دل درغم هجران تو پر ریخت کنون بنه این سنگدلی ؛ بگذر از این قهــر و عنا زهره چشمک زدن و رقص فراموشش شد چون بدید حال پریش و د...

ادامه شعر
سکینه شهبازی

یاحسین???? ای قبله گاه ایمان و دینم یاحسین???? ای پادشاه جان شیرینم یاحسین ???? ای ارباب از خون رنگینم یاحسین???? ای شفیع روز جزایم یاحسین???? ای شافع روز رستاخیز دستانم را بگیر در دنیا و عالم آخرتم ی...

ادامه شعر
علی معصومی

بگو! نکته ای امشب اگر در نظرت هست بگو گوشه ای از غم چشمان ترت هست بگو غرق آرامش و احساس محبت که توئی صحبت از آینه با ما اگر ات هست بگو صبح فردا که رسد فرصت بسیاری نیست حرف ناگفته اگر توی سرت هست بگ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم رب الشهداء و الصدیقین مادر پسران عرض ادب به محضر نورانی حضرت فاطمه ام البنین (سلام الله علیها) سلام بی حد و پایان به مادر پسران به گوهر غم بی انتهای خون جگران هم او که مادر مهتاب آسمان وفا است...

ادامه شعر
حافظ کریمی

خوشا دلهای پاک و بی غل وغَش همیشه توام هستند با گل و وَش شکایت هم ندارند از دلِ کَس به دنبال خدا هستند نه هر کَس به دل دارند فقط نور خدائی نه هر جنبده ای نورند گدائی به دنیا دل نبندید ایها ا...

ادامه شعر
حافظ کریمی

اگر تقدیر آن قادر مقدر بر دلم گردد به تدبیرش در این دنیا تلاشم مقتدر گردد خداوندا سپاس از این همه اعجاز و تقدیرت مقدر کرده ای که من شوم تسلیم تدبیرت مدیر و مقتدر تنها تعلق بر تو دارد ربّ تویی درم...

ادامه شعر
علی معصومی

حر اسیر ساحت حیرانی تو خواهم شد مقیم کوچه بارانی تو خواهم شد تب ضیافت عشق و بهانه نزدیکست شبی روانه مهمانی تو خواهم شد برای تشنه لبانت کسی چه می داند چگونه موج پریشانی تو خواهم شد تمام مسک من حرمت...

ادامه شعر
jalal babaie

در وداعت خسته است روح و روان. در ره وصلت سر و دستم دوان. آنکه از یارش برد خشنود نیست. اشک چشمم از چه حالت شد نهان. ای گل گلدان بعد از من چه کس آبت دهد. زین سبب این آب چشمم گشته است جوی روان. آن نگاه ...

ادامه شعر
حافظ کریمی

پیام مکتب حسین(ع) اولین قطره ی خون هر شهید پاک کند گناهان کل آن شهید جز به دِین اگر بُود حق الناس که گرفتار می کند حتی شهید رازِ خاموشیِ چراغِ شبِ عاشورا دِین حاضران بوده روزِ تاسوعا باحسین هم ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا