نگاه مستت مرا سوزانده است یک عمر میدانم نمیدانم زجان من چه می خواهد که گریانم خمار چشمانت،سیاه و دُردانه ز قلب خامِ من دگر چه می خواهد دل مرا بُرده ست به قعر دریاها، مرا ز من گرفت،شر...

می سوزم ومی سازم بیهوده شکستم{ استاد فقیه} از ان جام بلایی که دادی دستم برسر عهدمان وفادار ماندم سوگند خود را هر گز نشکستم از لعل لبت شرابی خوردم گویی که از کشمش تا ک مست مستم افسوس وصد افسوس ب...

«پیوند»
زن می نشیند در خود
کوچه ذهنش رنگین کمان
هفت رنگ زاده می شوند از هم
خرخر ساعت دیواری / پنجره نیمه بار
ناگاه
کوچه گرد پیر شانه به آفتاب می س...

امشب که تو را با سخن عشق سری نیست جز قافله ی اشـــــک مرا همسفری نیست جویــــای خبـــر هستی و بگـــذار بگویم جز سوختن و ساختن اینجا خبــری نیست پروانــــه ی دردم کــه به ماتمکده امشب از موهبت...

دل درد آشنــــایـــــــــم را شکستـــی کــــــه بـــی مــــن بــا رقیبانم نشستی بـــه یک پیمانه کــــــز دست حریفان گرفتــی رشتـــه ی پیمـــــان گسستی بـــــه کامــت خواهــم ار کامم ندادی دعا...

* من در برِ چشمانت نوشیده ام از ساغرِ چشمانت سرمست ترین عاشقِ درگاهِ لبت هستم غوّاصِ توأم ، نوکرِ چشمانت در بندرِ چشمانت * ساحل به غمم پی برد اینبار کـه امواجِ تـو بـر من خـورد. آغـو...

سوت سوت می کشد قطار زیر باران در سیاهی شب ِغم انگیز برای شاعر سرزمینم که چمدان بزرگ دلتنگی اش را کول کرده و می دود و نمی رسد به قطاری که تمام هق هق مردمانم را با خود برده است سوت سوت م...

دفتر قدیمی حالا که به همّت تو........ ، دفتر ِ قدیمی وا شد من میگم بهت چطوری..، دلم از دلت جدا شد از دل و یاد ِ تو رفته......، دیگه عاشقون...

ای خداوند جان آفرینم چشم مستم بنه بر مِهینم شاخۀ خشک و خار زمینم من به خال لب او کمینم صاحب لوح عشق امینم دل به سودای دلبر نشسته دست هایت سه تار ربابست خنده هایت به راجی حیات است یک نگاهت ...

قدیمـــاانـس والفت بیشـــتربود دلِ مَـــردم بهــــم نزدیکـتربود همـه ازدردِهم آگـــــاه بـــودند به فکرِچــــاره ویک راه بــودند درونِ خـــانه ها چــند خـانواده کنــارهم همه خوشبخت وسـاده ...

...استاد طارق خراسانی-که من او را ماه کریم خراسان می نامم- اگر هزار بار شاعر خوبی باشند صدهزار بار انسان شریف و بزرگ و بزرگوار و همه چیز تمامی هستند. از صفات بارز انسانی این شاعر فرزانه و مفضال هر چه...

محبوب من اگر بدانی مردمان سرزمینم چگونه در من سرود تنهایی می خوانند!! و من پر از آوازهای نخوانده ی قبیله ام شانه هایم به پهنای سرزمینم درد می کند محبوب من اگر به دیدنم می آیی در خاطرت بما...

دزدکى از لاى درزِ در نگاهت مى کنم با دو چشم مات و ناباور نگاهت مى کنم چشم در چشم تو یعنى طرح رویاى محال از همین جا راحتم. بهتر نگاهت مى کنم چشمهاى مردم دنیا به سمت توست باز من ولى از منظرى دی...

علی (ع) ای زلال تر از همه، گلِ مهربانِ هـزارها و مــروری از ادب ِ خدا به میان ِ عــاطفــه دارها علی ای نهایتِ عاشقی ، میِ جاری از لبِ آسمان و جمالی از حق ِ لامکان ، دل ِ روح...

حلقه ی زلفت بود خود حلقه ی مستان، علی نام زیبایت نشان از قدرتِ یزدان، علی تا تو رفتی، غم به آواز زمان پَر می کشد ناله دارد از فراقت، نخلِ نخلستان، علی تا که گفتی از جهان و دانه ی تلخِ بلوط[1...

غزل 1 آسمان واژه ها با نام مولی پاگرفت سوره ای از چشم باران بر دل صحرا گرفت ریشه های خشک گندم در میان سبزه زار روشنایی از پس هر خشکی شب ها گرفت شعر ها خالی شدند از خط و خال و زلف و لب ...

روزیِ شیعه به انفاق طرب می چسبد چون گداییِ شهنشاه عرب می چسبد هر زیارت جایِ خود دارد ولی آقا به من صله در سیزده ماهِ رجب می چسبد روزه باشی و عطش،،،چله ی گرما باشد ذکرِ عباسِ علی شاه ادب می چسبد ...

"سحر" اینجا زمین آرام می نـوشد زمان را دم می کند یـک استکان ازآسمان را صبحش پر از قطب شمال آرزوهاست با سینه ای که می مکد آتشـفشان را گاهی که می سوزد ز سرمــای تنفس سر می کشاند تا کند خـم سـ...

پرنده ای به جرم آواز ناشناس اش محکوم به حبس ابد شد، در دادگاهی که هیجکس ندید. کسی پرونده ی پرنده را ورق نزد تا بفهمد از دورترین نقطه ی دنیا ، از عشق زندگی ، ...

عاشق اول سسله خرامان ایوین آباد علی ایدرم مدح کماکان ایوین آباد علی یارا جراح اورک فصلینی بی پرده گورر یازیلوب قلبیده باخسان ایوین آباد علی شیعنین جراتی وار سسلیاجاخ حیدریم سسلیر ملت ایران...