دفتر قدیمی
حالا که به همّت تو........ ، دفتر ِ قدیمی وا شد
من میگم بهت چطوری..، دلم از دلت جدا شد
از دل و یاد ِ تو رفته......، دیگه عاشقونه گفتن
این دوتا دستایه سردو...، نمیای واسه گرفتن
نمیگی دیگه عزیزم.......، مهربونیات کجا شد
واسه اینه تویه کوچه، دل ِ من رفت و گدا شد
تُو گذر گدایی کرده.....، واسه قدری مهربونی
عشقو من گدایی کردم .....،که بمونم و بمونی
رو غرورت پا نذاشتی، غیرِمن مگه کی داشتی
همیشه توُ دست ِمن بود..، پرچم ِسفید ِ آشتی
گوش به حرف ِدل ندادی.، یارِ من شده مدادی
کاشکی مثل ِ روز ِ اول.........، دلتو دلم میدادی
دیگه وقتشو نداشتی.......، پای ِ گفته هام نبودی
دیگه مثل ِ اون قدیما........، همدم ِ شبامو نبودی
حالا خیلی دورم از تو.........، شبی و عبورم از تو
خیلی سخت و دلخراشه..، گُم بشه حضورم از تو
تویه خاطرات ِ مرده .........، منو زنده کن دوباره
جلد ِ گنبد ِدلت باز ........، که بشم به یک اشاره
بیا زندگی رو یک بار ..........، با لباس ِ نو ببینیم
بیا باغچه ای بسازیم ........، توُ حیاط ِ دل بشینیم
* * *
پ.ن.
آنچه جان ِ آدمیست عشق و امید است ،
بی عشق مشقی نوشته نمی شود هرگز .
(تائب )
نظر 25
-
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 20 تیر 1394 15:20
درودزیباقلم زدیدلب مریزاد وقلمتان رقصان وانوشه مانید
بی لالایی عشق
مستم نمیکند می خواب
نمی آویزد گوشهایم
جزگوشواره ترنم غم
نفس در راهروی سینه
اسیر تارهای قندیل است
قلم سرگردان است
درپس کوچه های واژه ها
میخورد موریانه ی اندوه
پای تخت آرامش را
میخزد خواب در چشمان هستی
ازبستر سکون
تقدیم شاعرانگیتان
-
یاسر شفیعی ( تائب ) 21 تیر 1394 00:10
با عرض سلام ووقت بخیر و با ۀرزوی قبولی طاعات و عبادات
شما مهربان خواهر ارجمندم خوش آمدید شاعر اندیشه زلال
متشکرم از حضور گرم و پر مهرتان .
ممنونم از لطف و محبت و پیام سراسر زیبایتان
سپاسگزارم بانوی ادیب ممنون از همه لطف و مهرتان بزرگوار
نا قابل تهفه ای از درویش (تائب ) بود تقدیم حضور عزیزان
خوشحالم اولین حضور و اولین دل نوشته ام مورد قبول و استقبال واقع شد .
برایتان همیشه شادی سلامتی صخت و عافیت از درگاه دوست آرزومندم
موفق و پیروز باشید گرانمهر
-
طارق خراسانی 20 تیر 1394 19:34
تویه خاطرات ِ مرده .........، منو زنده کن دوباره
جلد ِ گنبد ِدلت باز ........، که بشم به یک اشاره
بیا زندگی رو یک بار ..........، با لباس ِ نو ببینیم
بیا باغچه ای بسازیم ........، توُ حیاط ِ دل بشینیم
با سلام خدمت حضرت یاسر شفیعی
بسیار زیبا
دستمریزاد
در پناه خدا
-
یاسر شفیعی ( تائب ) 21 تیر 1394 00:18
درود و سلام دارم خدمت بزرگ استاد و ادیب میهن عزیزم ایران
قبل از هر سخن طاعات و عبادات سرور عزیزم قبول درگاه دوست
خوش آمدید بزرگمهر در صفحه ی درویشان افتخاریست بزرگ
برای شاگردی نو پا و نو قلم حضور بزرگی از ادیبان میهن
متشکر و ممنونم از این خضور گرم و سراسر محبت و لطف خضزتعالی
سپاسگزارم از پیام امید بخشتان
برایتان همیشه عشق و شادی هماره تندرستی و عافیت آرزومندم عزیز استاد مهربانم
از اینکه این نوشته ی ناقابل را خوانده و هزینه فرمودید وقت عزیزتان را سپاسگزارم
پاینده و پیروز عزیز برادر مهربانم
حق یار و نگهدارتان بزرگمهر
-
کرم عرب عامری 20 تیر 1394 20:47
کاش آهنگساز بودم
وبرای ترانه ات آهنگ قدیمی میسرودم
دلمان در فردا برای قدیم تنگ شده است
درود بر شما زیبا بود گرامی
-
یاسر شفیعی ( تائب ) 21 تیر 1394 00:22
سلام و دورد و خیر مقدم خدمت برادر و استاد عزیزم جناب عامری بزرگوار
خوش آمدید مهربان
ممنونم عزیز جان لطف و محبت و نگاه زیبای شماست این ناچیز نوشته را زیبا کرده و برجسته
و گرنه چیزی جز نقص کاستی نبود.
متشکرم از ابراز لطف و سخاوت کلامتان بزرگمهر
برایتان دلی آرام روزگار به کام و عمری طولانی و با عزت از درگاه الله آرزومندم
همیشه تندرست و سلامت باشید دوست عزیز استاد مهربان
پاینده و منصور بزرگ ادیب میهنم .یا حق
-
دادا بیلوردی 20 تیر 1394 22:51
بیا زندگی رو یک بار ..........، با لباس ِ نو ببینیم
بیا باغچه ای بسازیم ........، توُ حیاط ِ دل بشینیم
.
.
درود بر جناب شفیعی
احساستان داغ 
-
یاسر شفیعی ( تائب ) 21 تیر 1394 00:26
استاد بیلوردی درودتان باد و خوش آمدید مهربان
نماز روزه ها طاعات قبول درگاه حق انشاء الله
وقتتون بخیر شاعر عزیز
ممنونم از اینکه وقت با ارزش خود را هدیه و هزینه فرمودید در این ناقابل نوشته ی
معیوب و سراسر نقص .
متشکرم از مهر و لطف و محبت و حضورتان
سپاسگزارم اندیشه ی ( تائب ) را مشایعت فرمودید بزرگمهر
برایتان روز و روزگاری زیبا وارام همراه با تندرستی و عافیت آرزومندم قربان
پاینده و منصور دوست عزیزم استاد ارجمندم
خق نگهدارتان باد
-
هما تیمورنژاد 21 تیر 1394 11:50
هزاران درود بر شما استاد تائب عزیز
خیلی خیلی خوش اومدین
ترانه ی زیبا و دلنشینی قلم زده اید
چون همیشه لذت بردم
نشد یادت فراموشم
شبا حرفاتو میپوشم
به یاد گرم آغوشت
تنم میسوزه میجوشم
به یاد چشم بی خوابت
به یاد قلب بی تابت
میگم پیش همه مردم
عزیزم خیلی میخوامت
دو چشم رنگ دریاتو
دو لب آتیش و گرماتو
منو دعوت کن اونجایی
ببینم عشق و رویاتو
تو که عمر منو جونی
برام هم آب و هم دونی
میخوام تو قلب تو باشم
تا عمر دارم یه زندونی
منو هرگز نرون ازدل
دلت شد واسه من منزل
میشم شعی و میسوزم
بزر باشم تو این محفل
بیا دستاتو کم دارم
نباشی کوهی غم دارم
بیا تاج سرم باشو
که با تو ارگ بم دارم
منم سیمرغ و تو قافی
گمونت میشه سی کافی
بگیر سیمرغ و تو دستات
تو که عشقا رو میبافی
(تائب)
امیدوارم که اشتباه ننوشته باشم
چون از حفظ نوشتم
-
یاسر شفیعی ( تائب ) 21 تیر 1394 21:25
سلام و دورد مهربان شاعر بزرگوار خواهر ارجمندم خانم تیمور نژاد گرامی
خوش آمدید
طاعات قبول حق انشاء الله
ممنونم از لطف و حضور گرم و سراسر محبتتان بزرگوار
متشکرم از همراهی و مشایعت اندیشه ی تائب .
سپاسگزاری میکنم بابت نوشتن شعر زیبایی که محبت داشتید
و تائب را یاد آور شدید این ترانه شعر خاطره ساز را متشکرم بانوی ادیب
حضورتان هماره شادی و امید ساز بوده و هست همراه همیشه مهربان بر شما درود
باور کنید تائب یادش رفته بود این شعر رو با لبخندی این شعر را خواندم .
ممنونم از اینهمه احساس زیبا و حافظه قوی و حس ششمتان را می ستایم
همیشه مانا و هماره شاد و آباد باشید استاد گرانقدرم
حق یار و نگهدارتان اندیشمند شاعر میهنم
-
بهناز علیزاده 21 تیر 1394 13:57
درود بر شما جناب شفیعی گرانقدر شعر بسیار زیبایی بود پاینده و شاد باشید،
-
یاسر شفیعی ( تائب ) 21 تیر 1394 21:29
با عرض سلام و ادب و احترام و با آرزوی قبولی طاعات شما بزرگوار به درگاه حق
خوش آمدی گفته و سپاسگزاری میکنم بابت همراهی و مشایعت افکار تائب
متشکرم از حسن نظر و بذل توجه شما عالی مقام خواهر ارجمندم
ممنونم از اینکه قابل دانسته خوانده فرمودید ناچیز خط خطیهای تائبی را
تائب تخلص بنده ی حقیر بوده برای اطلاع عرض کردم ببخشید
شاد و آباد شاعر گرانقدر
حق یار و نگهدارتان مهربان استاد
-
فاطمه اکرمی 22 تیر 1394 10:03
سلام بر بزرگواز شاعر دل نگار استاد ادب
طاعات وعبادات قبول گرامی
همیشه زیبا نویس
باخواندن نوشته های نابتان روح میشود زنده
جان می شود دوباره تازه
اگر اولین شعراست زیبا ترین است
همیشه زنده باشید وسراینده
-
منوچهر منوچهری(بیدل) 22 تیر 1394 11:37
سلام به یاسرم سلام به عزیزم.. خوب ترانه بسیار زیبائی بود ولی برای خواندن خواننده هنوز آماده نیست جای کلمه کدائی چیز دیگری بگذارید
ولی قلمت زیباست آمادگی دارید پسرم از شاید به جرئت بگم از صد شاعر خوب یکی نمی تونه سیمین بهبهانی ترانه سرا بشه تمام شاعرای ما
عزل ...مثنوی ...چهار پاره ...وووومیگن ولی ترانه مشگل ترین جای ادبیات است البته نه آمنه که یک شب در حال بی حالی گفتیم و گرفت ممنونم
میتونی ترانه بگی ولی راه طولانیست
حجت یعغوب
مـی دونم قـصد تـو ایـن بـود مـنـو دیـوونـه کـنـی
پــشـت پـنـجـره بـشـیـنی مـوهــاتـو شــونـه کـنـی
تـوی کـوچـه ی نگـام روز و شـب راهـی بــشی
واســه دونـه هــای قـلـبـم کـفــتـر چـاهـی بــشـی
مـی دونــم قـصـد تـو ایـن بـود منـو عاشـقـم کـنـی
داغ لالـه بــود تــنـم ، خـــواسـتـی شـقـایـقـم کـنـی
ردپـای عــشــق تــو حـک شــده روی قــلـب مــن
نـوشـتـی رو جـفـت چـشـام \"از بـی وفایی دم نزن\"
مـی دونـم قــصـد تــو ایــن بـود قـاصــد بـهـار بشی
گـلدونـو رهـا کنی ، پشـت اسـب عاشقی سـوار بشی
برسونی خودتو به گریه هام، برام بشی سنگ صبور
هـزار و یـه قـصه بـشی ، نه قـصه ی یه بـوف کور!
بـا خـنـده هـات تـار بـزنـی ، بـا دسـتـات دریـا ببری
واسـه چـشـمـه هـای خـشـک یـه کـشـتی رویـا ببری
می دونی! سر قرار نیومدی ، اسیر شـوره زار شدم
واسه دیـدن چشات هـزار دفـه به پنجره سر می زدم
می دونی! بـاور نـمی کنم هنوز خـالی شـده اتـاق تو!
واسـه مرگ هزار تا نقـشه کشیدم تاکه بیام سـراغ تو!
می بـیـنـی! چـشام پـر از اشکه وُ دلم برات تنگ شده
مـی بـیـنی! بـدون نقاش چشات زندگیم بی رنگ شده
نمی تونم یه ثانیه م سکوت کنم واسه یه عمر نبودنت!
اون بالاها فرشته ای، واسطه شو، بذار بیام به دیدنت
فقط بگو کجا باشه قرارمون ، روی زمین یا آسمون؟
کـنار ابر عاشـقی ؟ ... یـا بـریـم به برکـه ی جـنـون؟
.
.
...
-
فاطمه اکرمی 25 تیر 1394 09:45
دوباره سلا م خان داداشم
فکر کرده بودید خواهر از برادر میتونه جدا بشه
شما شاید ولی من هرگز
هستم هر جا داداش خوبم باشه
خدا نگهدار گل خوبم باشه
مهربان
بنگار که عاشق نگارشها ی زیبایت هستم
زیبا رسا پرمعنی
هرکجا تائب مهربان باشه هستم شاگرد ان
خدا یارتون وقلمتون برنگ اسمون
ممنون از لطفی که نسبت به این ابجی کوچیکت داری و
همیشه شرمنده میکنی داداشم ممنونم -
پویا نبی زاده 30 تیر 1394 09:01
سلام داششششش تاعب
خوش آمدی
و این ترانت هم زیباست و با احساس
مرسی
در ضمن خوبی خوشی؟
میبینم عینک نو خریدی
انشاءالله تعالی دیگه از این به بعد بیشتر میبینمت دیگه
قربون دااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش
-
سلیمان حسنی 28 امرداد 1394 07:53
سلام دوست عزیزم:ازخواندن دوباره شعرزیبایتان لذت بردم.زنده وشادکام باشید.
-
سلیمان حسنی 28 امرداد 1394 07:53
سلام دوست عزیزم:ازخواندن دوباره شعرزیبایتان لذت بردم.زنده وشادکام باشید.
-
سلیمان حسنی 28 امرداد 1394 07:53
سلام دوست عزیزم:ازخواندن دوباره شعرزیبایتان لذت بردم.زنده وشادکام باشید.
-
سلیمان حسنی 28 امرداد 1394 07:53
سلام دوست عزیزم:ازخواندن دوباره شعرزیبایتان لذت بردم.زنده وشادکام باشید.
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
-
عباس خوش عمل کاشانی
-
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
-
ترانه هموطن
-
مائده .
-
عبدالصمد اجباری
-
ثریا قنبری
-
آرامش ظهرابی
-
سعید طهماسبی کهیانی
-
حسن محمودی
-
مهدی یوسفی
نقد 1
حسین دلجویی 22 تیر 1394 03:38
درود جناب شفیعی خوش نوایم...
دفتر قدیمی تون و باز کردین و دلم را بسته ی بلاغت کلام و حلاوت شهد رقص زیبای قلمتان ، در اوج شاعرانگی و چگونگی چنینش واژگانتان کردید...
شکوه ترانه ی دلنوازتان چون کفتری مانده از آشیان دلم را جلد سحر انگیزی قلم و دلنشینی هوای پشت بام مهرتان کرد..
ب امید جاودانگی هایتان شاعر...
تو از شکوه کدامین ترانه میخوانی؟ *
که ذوق یخ زده ام میکشی به مهمانی
/
تو از کدام افق، با کدام اسب سپید؟
نموده ای طبق دیده ام گل افشانی؟
/
تو از زلال کدامین شمال الوندی
که آمدی عطش سینه ام بنوشانی
/
تو از کدام ستاره کدام خوشه عشق؟
نموده ای شب تنهایی م چراغانی ؟؟
/
تو از بلور کدامین ستاره می نوشی؟
که همچو سبزه و شبنم زلال و رخشانی؟
/
گمان که هرم کویری و حرمت نفست
رسانده ای تن سردابی ام بپوشانی
/
و یا حــلاوت آبی و آسیاب دلت
رسانده ای دل سنگ مرا بچرخانی
/
همیشه آینه هایت دوام روشنی اند
همیشه پنجره هایت امـید زندانی
/
بیا و نیــل بکن قسمت مریدانت
بیا ببخش به« دلجو» عصای چوپانی
حسین دلجووو