سالهاست انسان به طغیان آمده یاقی شده گوئی انسان بی خدا در این جهان باقی شده دست به هر کاری که فکرش را کنی جاری نمود ظلم و کشتار و جدال را پیشه افعالی نمود عهد و پیمان میشکند انگار که پوشالی شده در...

دنیا گشته واحد و تسلیمِ ایران آرزوست این همه وحدت علیه مردم ایران ز چیست دنبال اصلید از ایرانی اصیل تر دنیا کیست گر تمدن شد نماد ایران مگر باستانی نیست دنبال علم اید شمارم صدهزاران بو علی قهرمان ...

  زیر چتر نور ماه و چشمه ی اندیشه و فریاد می نگارم قصه های بیستون و تیشه و فرهاد زیر پایم پلکان سنگی ی دروازه ی تاریخ حک شده بر پایه های صد ستون این رازها چون میخ بازتاب رازهای  قصه ی ویرانه ی یک ش...

در کوه و دشت پارس،به بلندای کوهسار در امتداد تنگه ی چوگان، در این دیار غاریست جاودان و شگفت،از عهد باستان پر رمز و راز و ساکت و تاریک، چو شام تار شاید در عمق سرد غار یک مرد خفته است آن شاه...

زیبای خفته ایست در آغوش سرد خاک راز  نگفته  ایست  زآن  دوران   تابناک طاووس شهرهای کهن  ایران باستان پردیس پارس جاودان ، کابوس دشمنان گوید به باد قصه ای ،زان روزگار دور دارد به یاد ، تراژدی پایان ش...

شهرگور فر اردشیر زیبای خفته ایست در آغوش سرد خاک راز  نگفته  ایست  زآن  دوران   تابناک طاووس شهرهای کهن  ایران باستان پردیس پارس جاودان ، کابوس دشمنان گوید به باد، قصه ای زان روزگار دور دارد به یاد...

در شگفتم از شکوه و شوکت اهرام در گذار مهر و ماه و زهره و بهرام مصر و آن اهرام زیبای شگفت انگیز نیل و رب النوع ها در دشت بی پاییز جیزه از سنگینی ی خواب خوش اهرام در سکوتی ماندگار از قرنها آرام از هز...

در دل کوه شیشه کنار سنگهاست شکست ها پایان کار جنگهاست

در اینجا خفته تاریخ دلیران همان نام آوران از  مهد شیران شکوه   کشور زیبای ایران شده در خاکها خاموش و ویران در آن ایام تلخ روزگاران ز یونان  نیزه دارانی هزاران پس از پیکار با یک دشت سردار  دلاور آری...

آن زمان به جرم آشوب می گرفتندشان این زمان به جرم آشوب می گیرندشان و تنها اهل سخن بودند ایشان جنازه ها بر می گردند از زندان چشم ها را باید بست. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی)...

Суруш- гунае аз шеъри пешрав. БА ИФТИХОРИ БУЗУРГДОШТИ АБУЛҚОСИМ ФИРДАВСӢ. سروش، گونه ای از شعر پیشرو به افتخار بزرگداشت فردوسی Гулшани порсист Шаҳнома, Гулхани порсист Шаҳнома, Махзани порсист Ш...

« خودکامگی1 » این خشکی2وخودکامگی از امر وفرمان که شد خود خواهی و سرکندگی، اسباب هر دیوانه شد دیوانه تا محدوده ای ترس و هراسی دارد آن این خودسری که بوده اس،این از خودش بیگانه...

یاد مجاهدان راه خدا بویژه سردار شهیدسلیمانی و همرزمان آسمان وصالش گرامی شب گذشت و ستاره ها رفتند آیه ها، استعاره ها، رفتند لاله وَش پاره پاره ها رفتند روح شان شاد!...

« مقام توبه » چراغ روشنت حسن ، چراغ هر زمانه شد به تاریکی فرو نرفت ، چراغ هر زمانه شد ز نوح (ع) قصه خوانده ای، بگو از آن سفینه اش نصیحت و پند نیک تو، به مثل آن...

بقچه های خاک خورده ای را در طاقچه های قدیمی یک سرزمین یافتند‌‌. مادربزرگ ها مرد از آب در آمدند! محققان به تاریخ چپ چپ نگاه می کردند و تاریخ درد می کشید از قلم هایی که به جای سرشان ، نرخ شان شکسته ...

کاروانی که گذشت از میان چندین آبادی تا زمانی که پنداشت بماند در کمین آبادی کاروانی که دانست در کجا می شود اطراق سرزمینی بایست که دین در آن شود اغراق گشت آگاه که غارت مردمی...

« قاضی احکام » یاوران از جور دنیا ، غصه ای دارم به یاد دین ومذهب شد ضعیف از جور خلق کج نهاد مـُد شناسـی و تجمّل رونـق اشـرار شـد رونق این دین و مذهب، آن ...

« دیو بغداد1 » ای دیوِ ستـم شعار بغداد از جور و ستم ،فزون زِ شدّاد2 از نسل و نـژاد آدمـی تو وی دشمن جمله آدمیـزاد شدادِ لجوجِ نسلِ بوجهل ...

یعقوب از خماری چشمان ِ مجنون یوسفش را به چاه انداخت و زلیخا دیوانه اش شد و مشکی پوش

اسم دنیا را نشکنید دانه های انار را میدهند گربه های شهر گربه ها عقل دارند عاطفه دارند احساس دارند خون به پا می کنند در جهانی که تمام علی ها جانشان را نثار لیلای دیوانه می کنند...