« بی خبر » آن بی خبر از عالم و از کون و مکان بود آن بی خبر از ، مرکز اسرار جهان بود هرکس که ز اسرارجهان یک خبری گفت در سطح جهان پُر هنر از نطق و بیان بود هر کس ...

« نیّت پاک » تا که از افکار و لطف حق، مرا ادراک بود در رکوع و در سجودم ، نیّت من پاک بود شبنمی از لطف حق ، بر جبینـم1 پاشیده شد در سجود و در نمازم، چشم من نم...

در حماسه، بلند بشکوهی در صفا، لطفِ سبزِ انبوهی ای که دریا و جنگل و کوهی! مرغ عشقت شدَه م. زادروز مولا امیرالمؤمنین علی بر ارادتمندانش فرخنده باد! روز پدر و روز مرد، خجسته باد!...

یارب ، قبای کوتـه من کـی بـریـده ای در این مـحیط جهـل مـرا آفریـده ای کوته نظـر منـم ، که نـدیـدم لقای تـو کو آن شـعور و معرفت و نور دیـده ای ٭٭٭ یارب ...

"اگر تو بیایی" از پشت افق در امتداد شب در دل نسیم صبح از صدای باران می بوسمت ای گرز آبی رنگ عشق از نسیم و شب و مهتاب و سکوت سراغ دل بی تاب تورا می گیرم از همه آینه ها از دل شب سراغ دل بیمار تو را می گ...

زاهد ، به راه جـمله تـجمّل خودت مـرو راهت قناعت است ، اگـر می شود بـرو زاهـد بِـکار بـذر دیـانت به روزگار تا در قیامـت آن بتوانـی کنـی درو ٭٭٭ در ...

خوشا آن روز کز این سرای غم بروم شادی دل طلبم و از پی همدم بروم

پیـر مغان هدایـت ما را بیـان نـمود پنـدش که استقامت مـا را عیـان نـمود پیـر مغان که رهبـر مردان با خـداست پنـد و نصیحتـش سر ما را نشان نـمود ٭٭...

« گفتگوی رندان » غافل مشو زِ رندان1، راه خطا نـپویند در هر طریق و طرزی ، راه خدا بـجویند رندان که پاسدارنـد ،در راه دین و ایمان جز بر هدایت خلق ، راهی جدا ...

یاوران بازآ ، برآمـد آه عالـم گیـر ما بعد از این یاران چه باشد ،دانش و تدبیـر ما پیرما بر زهدوتقوی خود که برما رهبراست خود چرا در خانه ی خـمّار گردد پیـر ما ٭٭٭ گرد...

آمد نوای جانها بوی عطر گلها رسیده ** صبح و سپیده دم باز در این دنیا دمیده //// دلا چرا غمگینی در این حال و تنهایی ** ای عشق دل چشم به توست تا نظری بنمایی //// میدانم سهل و سخت دنیا در گذر است ** لیک ج...

تا به فلک می روم در پی گفتـار دوست هر چه فزونتـر رَوَم می نگـرم راه اوست هـمره فرمان دوست ، هر چه توانـی برو غیر ره دوست چیست،راه دیگرازعدوست ٭٭٭ خـداوندا تویـی ...

ما به توکل رویـم در طرف کوی دوست هر چه تفضّل کند ما بشناسیـم از اوست هرکه به خودخواهی است در ره دنیـا رَوَد دوست ترحّم کند کی بشناسـد از اوست ٭٭٭ بنگریدآن گل خوشبوی د...

در این جهان که بگردم در آرزوی تو باشـم به هر قدر که بجویم به جستجوی تو باشـم طریق مـملکت و مُلک ، دست من نَـبُوَد من از طریق تـمنّا به سوی کوی تو باشـم ٭٭٭ طریق فتنه می ...

« باغ بهشت » باغ بهشت و جنت رضوان که باهمند اینها به سود جمله ی اولاد آدمند اینها برای راحت روح بشـر بُوَد آنها که آرزو بکنند ، چ...

بیا با من جفا چندان با من گرفتارم گرفتاری بیفکن چه دارم جز دلی برکنده دنیا که هرلحظه به دل گویم برکن نباشی ظلمتی آید جهان را بیایی...

« فکر بلند » بلبل به باغ شاخه گلی ، آشیـان کند جغدی به هر خرابه ، تواند مکان کند هرآدمی به قدرت فکرش سخن بگفت فکر بلند ، هر سخنی امتحان کند فکر بلنـد ، معرفت از ح...

در وادی عشقت خدا درملک دین پرورمنـم در ملک بـی پایان تو بر خلق تو رهبر منـم در راه عشقت می دوم تا هر کجا بتوان رَوَم در راه بـی حد و حدود دارنده باورم منـم ٭٭٭ در درگه و درب...

« پرتو حُسن1 » حُسن نیکوی تو هرگه ،که زِ من یاد کند جان زندان شده ام را ، زِ غم آزاد کند اثر حُسن تو را ، تا که بـبینم زِ بصر دل ویران شده ام را ، دی...

خون بهای عاشقان اشعار ماست عاشقی از رنگ و چند رنگی جداست عاشق صادق بود جایش بهشت عاشق چند رنگ ننگ ماجراست علی ناب اراک ...