- شاعران
- علی سپهرار
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی علی سپهرار
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | 18 /01/ 1344 |
کشور | ایران |
شهر | Dortmund |
بیوگرافی | - |
درخت خسته باز از پشت شیشه
به ضرب شاخه اش از خود خبر داد
میان صبح و شب از فرط سرما
به آهنگی حضورش را به اوراد
*
به اصرار از گلی کو در اتاق است
که روزی بس شکوفا بود و آباد
بگفت و خاطرم ...
در جمع دو تایی آمد این قول : خاک دَرِتم رفیق خوبم!
یک ضربه به زیر استکانم : کوچکترتم رفیق خوبم!
تعارف نکن و سخن هلا کن ، صد تکیه تو بر کلام ما کن
هر مشکل و دردسر که بودی ، بالاسرتم رفیق خوبم!...
بال طوقی به بلندای طلوع
حوض را بر هم زد!
چینِ آب از نوک گیسوی پری
به موزاییکِ ترک خوردۀ پاشویه چکید
من و سودای بلوغ ، به بهای همه دُردانِگیَم ،
به تراشیدنِ یک رخصتِ شر دست زدم !
...
سپرده دل به غم و وَهم من شباویز است
گمان به اُفت و خزان دارم و نه پاییز اســت
گلوی قاصدِ معنـــا به تیغِ غبـــطۀ مــــــن
به من هجا و کلامی چو مرگ شبدیز است
نه صورِ دست مَلَک یا که چنگِ ...
"هین کج و راست میروی، باز چه خورده ای بگو" *
کشته ی مروه پشت سر، سعی صفا به روبرو
گفت نبی دادگر ، حلقه ی دست من نگر
یک نفر از هزار تن، نیت حق طواف او
خطبه ی لاشریک را، خوانده کرور تن ز م...