3 Stars

جامانده اربعین

ارسال شده در تاریخ : 29 شهریور 1401 | شماره ثبت : H9422342

من آمدم و قبر تو را دیدم و رفتم
گفتم، که باز آیم و مهمان تو باشم

افسوس که جامانده این قافله گشتم
این بار نشدریزه خور خوان تو باشم

ای شاه بده اذن سفرم باز بیایم
یک بار دگر زائر ایوان تو باشم

عمری است حسین گویم و هست ورد زبانم
حق است که من همره یاران تو باشم

این قافله هم می رود و دل نگرانم
خواهم که دمی یاد اسیران تو باشم

راهم بده ای شاه که درمانده ی راهم
در کرب و بلا بنده ی احسان تو باشم

با یاد رقیه بروم پای پیاده
در خلوت خود یاد غریبان تو باشم

گر قافله ات یار و مددکار ندارد
من خاک کف پای یتیمان تو باشم

والله که مزینانی بود ورد زبانش
من بنده دربار عزیزان تو باشم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 74 نفر 126 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /06/ 1401)   | علی مزینانی عسکری (30 /06/ 1401)   | ولی اله بایبوردی (30 /06/ 1401)   | علی احمدی (31 /06/ 1401)   | محمد علی رضا پور (01 /07/ 1401)   | عبدالحلیم اکرامی = نژند (22 /07/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /06/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا