بیش از برادر
کمتر از یک معشوق
پشت تیغه یِ یَخ .
『؟』
✓ این هایکو ، روایتی کوچک است در توصیفِ یک رابطه یِ تقریباً برزخ گونه . روایتی که ظاهراً راویِ آن باید زن باشد .
✓ صحبت از مردی است که پشت تیغه ی یخ است و یا شاید راوی ، خودش از پشت تیغه ی یخ ، مرد را زیر نظر گرفته است .
✓ گویا محبت هایِ آن مَرد ، فراتر از محبت های برادرگونه بوده و شاید هم محبت هایِ برادرِ راوی ، در مقایسه با محبت های آن مَرد ، ضعیف تر بوده است .
✓ آیا آن مَرد می خواسته با مهربانی هایِ تقریباً غیرعادیِ خود به راوی اظهار عشق کند ولی موفق نبوده است؟ یعنی نتوانسته است انتظارات راوی از عشق را برآورده کند ؟
✓ آیا وقتی که راوی جایگاهِ آن مَرد را یک بار با جایگاهِ برادری مقایسه می کند و یک بار با جایگاه معشوقیت ، در واقع دارد عامِدانه مهربانی هایِ آن مرد را به شکلی تعبیر می کند که تن به عشق او نسپارد و خود را از این بابت توجیه و تبرئه کند ؟
✓ شاید اصلاَ آن مرد ـ بر خلاف انتظار راوی ـ قصد و غرض عاشقانه ای از مهربانی های خود نداشته است و حالا زن دارد به عنوان یک مکانیسم دفاعی در مقابل این امیالِ برادرگونه ، خودش را به نوعی مبرا و موجّه نشان می دهد که یعنی من هم به چشم معشوق به او نگاه نمی کنم .
✓ البته روشن است که راوی به آن مرد علاقه دارد ولی این علاقه را در محور خواهر ـ برادری و یا کمی بیشتر از آن توصیف می کند و نه بر محورِ عاشق ـ معشوقی .
✓ گویا در نظر راوی ، رسیدن به جایگاه برادری و حتی پشت سر گذاشتن آن ، آسان تر از رسیدن به جایگاهِ معشوقیت است .
✓ به هر حال عبارتِ «بیش از برادر/کمتر از یک معشوق» نشان از این دارد که راوی دارد روابط انسانی خود را درصدبندی می کند و البته آن مَرد ، درصد مورد نظر در زمینه ی عشق را به دست نیاورده است ؛ هر چند ، این راوی بوده است که اجازه داده است که این رابطه تا به این حد پیش برود .
✓ گفته اند : «روابط ، یک خودارضایی ممتد است» . آیا راوی ، بعد از آن که استفاده های شخصی خود را از آن مَرد بُرده است ؛ دارد اعلام می کند که دیگر به مهربانی های او نیاز ندارد و نمی تواند آن مرد را به صورت خاص ـ آن گونه که معنی عشق بدهد ـ دوست داشته باشد ؟
✓ به هرحال تَنِش ، یک قسمتِ جدایی ناپذیر از روابطِ انسانی است ؛ حتی اگر زنی در مورد مردی بگوید : «جابَرادری مَردِ خوبی است» و یا یک مرد به زنی بگوید : «جاخواهری زنِ خوبی است»
احمد آذرکمان ـ اردیبهشت ٩٧