زمانه:
من یک آدم قدیمی ام که آن روژگار را دیده ام
خوشا به حال من که ان روزگار را دیده ام
دور تنور گرم دیدن همسایه ها را
همسایه های دیوار به دیوار را
عاشقانه به دور از غیبت های زنانه
یکی از کارهای سخت بود آن زمانه
شاطر بجای اجرت نان می برد خانه
بوی عطر نان گرم می رفت به چندین خانه
من یه آدم قدیمی ام دلگیرم از این زمانه
نشسته ام به کنج عزلت در این خانه
تمام ایمان و باورم را گرفت این روزگار
اینچنین ملولم از دست این روزگار
من با طناب هیچ کسی توی چاه نمی روم
خودم چاهی کندم که با پای خود می روم
به بت های این زمانه سر فرود نمی آورم
به خدایان ساخت بشر سر فرود نمی آورم
#محمد_مولوی
سایر قلب ها
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
میثم محسن دخت املشی
-
محمود حنیفی
-
سیروس کامجو موحد
نظر 8
امیر عاجلو 12 مهر 1402 11:47
درود و سلام موفق و مانا باشید
محمد مولوی 12 مهر 1402 22:20
درود و سپاسگزارم جناب عاجلو سلامت باشید
حفیظ (بستا) پور حفیظ 12 مهر 1402 18:21
درودها جناب مولوی عزیز بسیار زیبا بود
محمد مولوی 12 مهر 1402 22:22
درود و سپاسگزارم جناب پور حفیظ سلامت باشید
مهربانم
شبنم رحمانی 15 مهر 1402 23:23
درود بر شما. چه زیبا گذری زدید به ایام قدیم
حقیقتا خوشا به حال ما که آن روزگار را دیده ایم
محمد مولوی 16 مهر 1402 12:11
درود برشما و عرض ادب
سپاسگزازم مهربانو رحمانی شاعر گرانقدر
یاد باد آن روزگاران سلامت باشید
سروش اسکندری 18 مهر 1402 18:41
درود بر شما ... جناب مولوی ادیب
بسیار زیبا سرودید
قلمتان ماندگار
محمد مولوی 21 مهر 1402 22:00
درود و سپاس جناب اسکندری گرانقدر
لطف دارید دوست شاعرم