تقدیم به شاه مردان

ساحتت به قدری مقدس و منزه است که وقتی خواستم از مجد و عظمتت بسرایم در این جشن ولایت، قلمم بر کاغذ خشکید و اندیشه ام بر دل تکید. دیدم شعر بی مقدار من گویای رنجها و غربتهای بسیار که در میان آشنایان کشیدی هرگز نخواهد بود. سر در چاه فرو کردن و راز دل گفتن، با چشمی تر، عزیزترین امانت پسرعمت را شبانه در دل خاک سیه نهادن، یکربع قرن برای آرامش خلق چشم از حق خود بستن و خانه نشستن، طعم تلخ آزار کینه جویان و بدسگالان را چشیدن و دم بر نیاوردن، آنچه با اهل بیتت به ناروا کردند و چه مصیبتها که فوق تحمل بشر است، همه و همه را تحمل کردی. ای سردار پرافتخار پیمبر از ابتدا تا انتها، ای یعسوب الدین، ای اسدالله، ای فتی ترین آفریده خدا، ای حیدر کرار، و ای یتیمان و محرومان را پدر، از این رو سیه بی توشه، همین ذره بی مقدار احساس را بپذیر. من کنت مولاه فهذا علی مولا.
غدیر ۱۳۹۹ شمسی ، کاویان

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 125 نفر 167 بار خواندند
کاویان هایل مقدم (22 /05/ 1399)   | محمدعلی دهقان کروکی (28 /05/ 1399)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا