به دنبال خوشبختی

خوشبختی چیست و خوشبخت کیست؟ آیا موهبتی است که از جانب پروردگار به عده ای عطا می شود و برای عده ی دیگر ممنوع است؟ یا هر کسی به صورت ذاتی از بدو تولد، درون خود قابلیت خوشبخت بودن یا بدبختی را دارد؟ چرا برای برخی این حس تا آخر عمر تجربه نمی شود در حالی که عده ای دیگر با نگاهی سرشار از سعادت و رضایت به دنیا و آدمهایش می نگرند؟ و هزاران هزار پرسش مشابه که در مورد مفهوم خوشبختی و رضایت از زندگی می توان مطرح کرد. آنچه می توان با قاطعیت اظهار کرد نمونه هایی از افراد آشنای هر کدام از ما هستند که از دید دیگران یا در اوج سعادتند و یا انسانهایی مفلوک و بخت برگشته به نظر میرسند. اما به درستی هیچکس جز خود این افراد قادر به بیان احساس خود از زندگی نیستند و آنچه ما از بیرون درک میکنیم صرفا قضاوتهای ظاهری ما بر اساس خروجی های قراردادی است که هر کداممان به عنوان شاخص رضایت از زندگی به صورت انفرادی پذیرفته ایم. و این داوری لزوما درست یا غلط نیست. از نظر فلسفی، سعادت و احساس سعادتمندی یک مفهوم ذهنی (subjective) است نه عینی (objective) یعنی با وجود هر انسان گره خورده و انسان در طول عمرش بسته به جهان بینی خود از عالم هستی آن را درک می کند و قبل از تولد یا پس از مرگ، برای یک شخص موضوعیت ندارد ( دیدگاه اگزیستانسیالیستی). ولی در تئولوژی و الهیات قضیه به گونه ای دیگر مطرح میشود. در آنجا عوامل بسیاری علاوه بر انتخاب انسان بین نیکی و بدی هستند که در نیکبختی یا شقاوت او موثرند مثلا لقمه ی حلال و یا سلاله و شرایط محیطی خارج از اراده فرد، هر چند مثالهای نقض فراوانی در متون مذهبی وجود دارد که کلیت این موضوع را زیر سوال می برد مانند نوح و پسرش یا لوط و همسرش و .... آنانکه دنبال خوشبختی در جایی خارج از ذهن و اندیشه هایشان هستند، فرصت لذت بردن از خوشبختی های کوچک را هم از دست میدهند و همواره دچار نوعی افسوس از گذشته یا هراس از آینده هستند پس هیچگاه در حوض گوارای اکنون آب تنی نمی کنند. طبیعی است که انسان بدون آمال و آرزو، روحی مرده دارد و برای ادامه حیات به امید و آرزو نیاز مبرم است ولی به دنبال آرزوها دویدن بدون تلاش هدفمند و در حسرت آنها زندگی را خرج کردن، خود عامل احساس بیچارگی و بدبختی در آینده خواهد بود. کسی که به درستی درک کند چگونه از لحظات کوتاه حال در کنار دوستان و خانواده و مردم می توان لذت برد به واقع انسان نیک بختی است.
شهریور ۹۹- کاویان

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 133 نفر 182 بار خواندند
لیلا سعیدی (10 /06/ 1399)   | مینا تمدن خواه (12 /06/ 1399)   | کرم عرب عامری (16 /06/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (16 /06/ 1399)   | حسین خیراندیش (20 /06/ 1399)   |

نظر 2

  • کرم عرب عامری   16 شهریور 1399 12:48

    خوشبختی یک ایده و آرزوست که بخش زیادی از آن در زمانهای مختلف جای خود را به آرزوهای نو می دهد تحق این آرزوها خوشبختیست
    در زمان ما داشتن یک جفت گاو کار کمتر آرزوی کسیست اما داشتن تراکتور فعلا اینطور نیست
    مشکل اساس در خوشبختی این بوده وقتی به آن رسیدیم فراموشش کرده ایم انگار دنبالش نبوده ایم
    یافتن همسر خوب و بعد بی توجهی روزمره خریدن اتومبیل خوب و نفهمیدن ارزش آن و بدتر دنبال نوع بهتر بودن
    این دنبال نوع بهتر بودن هم آفت بزرگیست خانه خوب داشتن وقتی به آن می رسیم ازش استفاده نمی کنیم دنبال بهترش هستیم و همین دنبال مرغ همسایه که غازه مارو به آخر عمرمان می رساند
    درودها عزیز
    rose rose rose

  • کاویان هایل مقدم   16 شهریور 1399 16:01

    ککاملا به دقت توضیح دادید قربان.
    بی نیازی در اوج نیازمندی عین خوشبختی است.
    حرص همراه با نهاد آدمی از زمان سیب سرخ حوا تا به امروز مانع از لذت بردن از داشته های انسان میشود و همیشه افسوس نداشته ها را به وی گوشزد می کند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا