در بسته، به کنج عزلت خزیده ایم
سربسته، نشان خموشی گزیده ایم
از فرط ناملایمات این زندگی
نشکفته، به فصل پیری رسیده ایم
باشد روا به جُرم بوئیدن نسترن
با ما چنان کنند، گویی خمیده ایم؟
یا آن که به شوق دیدن بهار
در عمر خویش خزان ها دیده ایم
هر صبح داده ایم به خود وعده ها
تا شام رسد، از آرزومان بُریده ایم
تا نابخردان جولان دهند بر سرنوشت
دیگر چه انتظار، ز خود پرسیده ایم؟
کاشتیم روزی امید شادی و مجد به دل
افسوس که امروز گل یَاس برچیده ایم
پروردگارا، ز چه پژمرد گلزار قلبمان
آخر در این مُلک، ستم ها کشیده ایم
سرتا به سر، بردامان این خاک لاله گون
از غیرت و شرف، چه تصنیف ها شنیده ایم
دائم نمی ماند ظلمتِ شب پایدار
چون ما به روز حادثه، همچون سپیده ایم
بال کبوتران خَلیده به قلاب سنگ کین
اما چه باک، که به اوج بلندی رسیده ایم
نظر 22
-
-
-
-
رضا زمانیان قوژدی 02 مهر 1399 04:03
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم
با اجازه از محضر استاد هایل مقدم عزیز:
تلخ و سیاه پرده خود را کشیده ایم
انگار جز سیاهی مطلق ندیده ایم
با این نگاه تلخ، اگر قند، اگر نبات
در کام ما نهند، کجایش چشیده ایم؟
اول که هر چه هست فقط از درون ماست
دوم، چرا ز معرکه بیرون کشیده ایم؟
سوم، دلیل نکبت ایام را ببین...
ما خود به دست خویش چنین برگزیده ایم
مظلوم نیستیم که خود ظلم می گنیم
وقتی که حرف دشمن خود را شنیده ایم!
با این وجود مشکل ما حل نمی شود؛
از پا نشسته ایم اگر، یا بریده ایم
دارا شویم، پای سکندر قلم کنیم
ایرانی، افتخار جهان و پدیده ایم
بیگانه جز ضرر به خودی ها نمی زند
بیهوده است اگر که چنین آرمیده ایم
#رضا_زمانیان_قوژدی
بداهه تقدیم به استاد هایل مقدم عزیز
۹۹/۰۷/۰۲ مرتکب شدم-
کاویان هایل مقدم 02 مهر 1399 10:01
قدم به چشمم نهاده ای، ای خوش کلام
ما خود به رای خویش، غزل نخوانده ایم
روزی به ما گفتند بد است آن و بِه همین
طفل بودیم و "همین" به خود باورانده ایم
این که دایم زنیم بر سر و روی روزگار
انصاف نباشد، برگ امید خشکانده ایم
چوب عسس تا بود فراز بر حرف حق
تزویج زر و زور و تزویر قبولانده ایم
آن خالق متعال آفرید بشر آزاد
ما خود به دست خویش بند آفریده ایم
باشد که طلوع کند صبحی قریب
خورشید بخت مردمان بر آسمان دیده ایم
با نهایت سپاس از ابیات زیبای دوست فرهیخته و اندیشمندم استاد زمانیان بزرگوار و تقدیم به محضر مبارکتان با نهایت خضوع
-
-
مسعود مدهوش 02 مهر 1399 07:50
درود اهورا مزدا نثار استاد مقدم ارجمند
زیبا و دلنشین غزلی ست،آفرینها گرانقدر،تنور دلتون گرم و قلمتان نویسا -
کاویان هایل مقدم 02 مهر 1399 10:03
دلگرم بنده نوازی های شفیقانه تان دوست همدل و با محبت
استاد مدهوش بزرگوار و کریم
-
-
-
کاویان هایل مقدم 02 مهر 1399 10:07
استاد صمیمی،
خدا را شکر که در عمر ناچیزم فرصت شد از دیار مردمان گرم خطه خوب جنوب به خصوص شهر زیبای گمبرون یا به احترام شاه عباس(بندر عباس) دیدن کنم و قدم زدن در ساحل زیبای این شهر در شبی پرستاره و همراه با نسیم خنک دریا که شرجی دلنوازی را با خود به ساحل نشینان هدیه میکرد را تجربه کنم.
به داشته های شما غبطه میخورم دوست گرانقدر، خصوصا دارایی هایی شاعرانه.
ممنون از بودنتان
-
-
-
کاویان هایل مقدم 02 مهر 1399 10:09
سپاسگزار دیدارتان استاد حجت
مثل همه مردمان با فرهنگ استان زیبای کرمان، با محبت و صفا
-
-
-
بهنام حیدری فخر 02 مهر 1399 17:37
درود بر شما جناب استاد هایل مقدم عزیز ادیب فرهیخته
بسیار زیبا و ظریف و فاخر سرودید گرامی
در پناه ایزد مهربان،مانا و پایدار و سرفراز باشید -
-
مینا تمدن خواه 03 مهر 1399 04:05
درودها نثارتان استادبزرگوار جناب آقای هایل مقدم
بسیارعالی دلنشین و قابل تامل
دستمریزاد
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
-
کاویان هایل مقدم 08 مهر 1399 10:10
سپاسگزارم بانو و مشتاق حضور همیشگی تان با شعرهای نابی که می سرایید
-
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
جواد عیسی زاده
-
جواد عیسی زاده
-
زهرا جعفریان
نقد 1
عباس ذوالفقاری 03 مهر 1399 18:57
سلام....خوب و با‌مفهوم فقط جسارتا به نظرم چند جا وزن دچار سکته شده ببخشید بنده را