3 Stars

زن

ارسال شده در تاریخ : 02 مهر 1399 | شماره ثبت : H9412831

زن که باشی ،
تنهاییت را بلد می شوی
خرده ریزهای غرورت را جمع میکنی
و فریادت را در سکوتت تکه تکه
زن که باشی ،
با تکه های روحت زنانگیت را قاب میکنی بر طاقچه عادتها
بغضت را قاشق قاشق ،
به حلقوم روزگارت می ریزی
تا خفه نشود ، تا خفه نشوی
زن که باشی ، کاسه آب را پشت سرت می ریزی ،
تا نرفته برگردی
زن که باشی ،
هیچ کلیدی را به قفل و خیال هیچ خاطره ای امتحان نمی کنی
مبادا که باز شود،
مبادا که دیروزت ، سراغ امروزت را گیرد
زن که باشی ،
تنهائیت را با سایه ات تقسیم می کنی ،
شب از غصه دلتنگیهایت ، حزین حزین به صدا در می آید
و هیچ سیم تلفنی هق هق شانه هایت را ،
برای کسی به تصویر نمی کشد.
در سرزمین من ،
زن که باشی
خود را اقیانوسی می بینی ،
که در ته استکانی غرق می شود.........
م.اخباری

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 116 نفر 186 بار خواندند
امیر عاجلو (03 /07/ 1399)   | جمشید اسماعیلی (03 /07/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (03 /07/ 1399)   | محمد مولوی (03 /07/ 1399)   | محمد اخباری (03 /07/ 1399)   | مهران امیرمحمدی نسب (03 /07/ 1399)   | کرم عرب عامری (03 /07/ 1399)   | پرنیا آرام (03 /07/ 1399)   | سعید اعظامی (04 /07/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (03 /07/ 1399)  مهران امیرمحمدی نسب (03 /07/ 1399)  پرنیا آرام (03 /07/ 1399)  کرم عرب عامری (03 /07/ 1399)  
تعداد آرا :4


نظر 6

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا