دوستت میدارم را آنقدر به تعویق انداختی
که نفسهایمان به شماره افتاد
با آخرین نای جای مانده در سینه هایمان،
پای میکوبیم رقص مرگ را در قرنطینه ها
لعنت به تو، لعنت به من، لعنت به ما
که در پایان این فصل اندوه
بی هیچ عشقی مرگ را به خود فراخواندیم
کرونا بهانه ای بیش نیست،
نسل ما از درد بی عشقی یک به یک جان میدهند در کوچه ها،
و ما ماندگان تنها، در بیغوله های حسرت به سوگ نشسته ایم،
و خدا از سر خشم چنان فریادی میزند
که گوش زمان کر میشود
لعنت به تو ای انسان، هر آنچه خواستی بر تو ارزانی داشتم،
تنها کمی مهربانی و ذره ای عشق،
شفای تمامی دردهایت بود....................
م.اخباری
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 12 مهر 1399 10:22
درود بر شما
رضا زمانیان قوژدی 12 مهر 1399 11:20
درودها استاد اخباری عزیز
خواندم، لذت بردم و آموختم
بسیار بجا و زیبا سروده اید
قلمتان نویسا
منصور آفرید 12 مهر 1399 11:47
درود بر شما ، بسیار زیبا
محمد رضا درویش زاده 12 مهر 1399 11:56
هزاران درود استاد بزرگوار
حسین یوسفی رزین 13 مهر 1399 14:04
درود داستاد
چه زیبا اوقات دلتنگی را رقم زده اید