تو را گم کرده ام
دیر زمانی ست که تو را
در کوچه باغ های عاشقی گم کرده ام
در میان برگهای رنگارنگ پاییز
در میان سایه سار درختان سر به فلک کشیده
در بین انوار سر بر آورده
از دل شاخه های غول پیکر
در میان
مِه جا مانده در جاده ی خیال
تو را گم کرده ام
و چه بیهوده جستجو کردم
اما باز هم نیافتم تو را....
چه خاموش رفته بودی از سرای دلم
و چه بی رحمانه سُکنا گزیدی
در دل دیگری...!
در این پاییز بی انصاف
من تو را گم کرده ام
و در برهوت نگاهت
جستجو کرده ام مهر تو را
پاییز فصل جدایی عاشقانه هاست
و چه بی رحمانه
تو را از من ربود....
افسانه مهدویان
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 20 خرداد 1402 09:09
سلام ودرود
سعید نادمی 10 امرداد 1402 09:38
درود بر شما
زیبا سرودید .