پیامبر شده ام.،!!
.
زیر رگبار نگاههایی بس ..،!
توهین آمیز..،و شکاک..،
ودستان کوبنده ی شخصیت وغرور..،
به خاطر..،!
تحمل وصبر و معرفت..،
در مقابل ستمها..،و تبعیضهای تو..،
در تنهاترین تنهایی معصومانه ای..،!
که فقط خودِخدا..،!
قادر به تحمل آن است،
در برابر،دیدگان بد بین تو.،
چگونه اعلام کنم،؟
رسالتم را...،!!
که بده کارت نباشم..،!؟
.
.
روزگار..،!!
بهناز علی زاده ( کیمیا) آلمان
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 34
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 16 شهریور 1394 10:12
درود بسیار زیباقلم زدید چون همیشه ماناونویسا مانی گل نازم
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 18:15
درود بر بانوی گلبانوی عزیزم منتدار حضور گرم و مهربانتان هستم
سلامت و برقرار باشید عزیزم
عرفان ویسی (هستیار) 16 شهریور 1394 10:17
سلام و درود بانو
زیبا سرودید درود بر شما
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 18:17
درود بر شما جناب ویسی گرانقدر از مهر حضورتان سپاسگزارم
کرم عرب عامری 16 شهریور 1394 13:56
بهناز واقعا اعتقاد دارم که زن در صبوری خداگونست رقیب خداست ودر عشق و تحمل درد
احساستون رو میفهمم ودوست دارم
موفق باشید
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 18:20
درود بر شما استاد عامری مهربان سپاسگزارم بله زن صبرش زیاد هست،
ولی من کلأ انسان هست که در مقابل سختی ها اگر صبر و معرفت داشته باشد خدا پاداش خوبی به او می دهد،
جناب عامری عزیز از شما خواهش می کنم به شعر ( غزل نیمایی/کیمیایی ) من سر بزنید نظرتان برایم ارزش دارد متشکرم
کرم عرب عامری 16 شهریور 1394 19:31
سلام گرامی
من مثل شما قضیه رو نمیبینم و اعتقاد دارم .محتوای جدید هنر ودر ادامه ی آن فرم هنر تغغیر کرده ونقطه ی عطف فروغ هستش که نیماهم ایشون رو همراهی کرده و هنر وادبیات اگر میخواد پیشرو باشه باید بعد از فروغ کغ ویژگیهاشو میشناسه وارد میدان بشه این ویژگیهارو تو متد لوژی نقد و مکتها گفتم که بزودی دنبالش رو اون بالا میگذارم بنظر من فرم سازی وقالب سازی نیست که بهنر ارزش میده این محتواست که باید شناخته بشه متاسفانه وقتی میبینم بجای محتوا دوستان دنبال شکل میرن و سعی میکنن یار گیری برای ماندگاری وابدی شدن انجام بدن خندم میگیره با حوض درست کردن هنر بوجود نمیاد هنر جدید تو اقیانوسم جا نمیگیره برای هنر اول ظرف درست نمیکنن چون اندازش معلوم نست باید رفت جلو ومتناسب با محتوا فرمی هم پیدا کرد فرمالیسم اساسا ارزش هنری نداره پس وقتی میبینم کسی قالب درست کرده و یک مشت واژه توش ریخته با سکوت از کنارش میگذرم
بازهم صحبت میکنیم موفق باشید
طارق خراسانی 16 شهریور 1394 20:49
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 21:02
سلام و درود بزرگمهر پدر عزیزم از محبت و توجه شما بینهایت سپاسگزارم
در پناه حق شادزی
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 21:10
درود بر شما استاد عامری عزیز شعر را اشتباه آمدید شعر اسمش غزل ( نیمایی/کیمیایی) است نه تنها در قالبی نگذاشته بلکه قالب کهنه را آزادتر کرده با دقت لطفأ متنی که پایین شعر نوشتم با دقت بخوانید بعد نظر بفرمایید خواهش می کنم ،با عجله خواندن و زود جواب مرا دادن ضروری نیست،دقت کنید،متشکرم
دانیال سمیعی 17 شهریور 1394 00:21
سلام استاد عامری
باوربفرمایید بهناز دوتا دوست مثل شما داشته باشه عمرا نیازی به دشمن نخواهد داشت. الهی قربون این تو ذوق زدنت برم.اینو میگن تشویق اینو میگن انرژی مثبت دادن. آبجی بهناز عقب نشینی نکنی من هستم استاد عامری بامن که همکاری وهمراهی کند.ارادتمند درویش
بهناز علیزاده 17 شهریور 1394 12:03
سلام برادر گلم الهی هزار سال عمر کنید و الهی که دنیا پر بشه از آدمهایی مثل تو بزرگوار و عزیز ممنونم از محبتت و جناب عامری هم شعر را اشتباه آمدند متن زیر شعر در (غزل نیمایی /کیمیایی )را باید می خواندند،
متأسفانه به نقد شعر پرداختند،
عجله کردند عیب ندارد،حتم دارم وقتی حقیقت را با دقت بخوانند متوجه شده
وتحسین خواهند کرد،
بزرگمنشی بزرگی استاد مهر و معرفتی خوشحالم از بودنت بمان به شادی در پناه خدا
منوچهر منوچهری(بیدل) 16 شهریور 1394 14:20
سلام به دختر عزیز م وجودت مایه افتخاره برای این پیر همیشه از اشعارت لذت میبرم نمیدونم چرا سایت کند شده درسته من هم وقت ندارم
برای یک شعر نیم ساعت به ایستم بخدا درگیر گروه ها هستم
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 18:25
سلام بر شما استاد و پدر مهربانم از حضور پر نور و محبت شما همیشه شاد می شوم کاش وقتتان زیاد بود برنامه های خوبی می گذارید دوست دارم همه رو می خونم متشکرم از زحمتتون
استاد خوبم لطف کنید و شعر ( غزل نیمایی/کیمیایی) مرا بخوانید نظرتان برام مهم هست،سپاس از محبتتون
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 21:04
سلام بر مهربان پدر بزرگمهرم جناب بیدل عزیز از حضور مهربانتان سپاسگزارم در پناه خدا شاد باشید
طارق خراسانی 16 شهریور 1394 20:53
پیامبر شده ام.،!!
.
زیر رگبار نگاههایی بس ..،!
توهین آمیز..،و شکاک..،
ودستان کوبنده ی شخصیت وغرور..،
به خاطر..،!
تحمل وصبر و معرفت..،
در مقابل ستمها..،و تبعیضهای تو..،
در تنهاترین تنهایی معصومانه ای..،!
که فقط خودِخدا..،!
قادر به تحمل آن است،
در برابر،دیدگان بد بین تو.،
چگونه اعلام کنم،؟
رسالتم را...،!!
که بده کارت نباشم..،!؟
سلام و درود
چگونه می توان از مقابل آتش فشان احساست بی خیال گذشت؟
حیرت زده شدم!!!
به این میگن بیان زیبای احساس در صور خیالی بی نظیر
دستمریزاد دختر گلم
در پناه خدا
بهناز علیزاده 16 شهریور 1394 21:06
سلام استاد بزرگمنش مهربانم سپاسگزار تشویقهای پدرانه شما عزیز هستم درپناه خدا شادمان زی
سلیمان حسنی 16 شهریور 1394 22:09
سلام خانوم علیزاده:درودبرشما واعتقادتان.آرزومیکنم که دلتون شادوجانتون سلامت باشد.زیبابود.
نگار حسن زاده 16 شهریور 1394 22:17
سلام بهناز بانوی عزیز
مثل همیشه بسیار زیبا بود
لذت بردم
موفق باشی و همیشه در اوج
بهناز علیزاده 17 شهریور 1394 11:48
سلام نگار عزیزم دلم تنگ خودت و اشعار زیبات هست کجایی پس ؟؟؟
مرسی عزیزم از انرژی مثبتت خوشحالم کردی زنده و سرفراز باشی
دانیال سمیعی 19 شهریور 1394 15:53
رفته گل بچینه یا گلاب بیاره.خخخخخخخخخخخخخخخخ
سلبی ناز رستمی 17 شهریور 1394 11:29
درود
شاعر
پیامبران شعور نبوت اند...تو خودت پیامبری
چگونه اعلام کنم،؟
رسالتم را...،!!
که بده کارت نباشم..،!؟
بهناز علیزاده 17 شهریور 1394 11:53
درود بر شما و سپاس از حضور گرمتان بانو سلبی ناز عزیز
مانا باشید به مهر
روح الله اصغرپور 17 شهریور 1394 17:37
درود بر شما بانو زیبا سروده اید.
بهناز علیزاده 17 شهریور 1394 19:05
درود بر شما جناب اصغرپور چشم رنجه کردید سپاسگزارم
منوچهر منوچهری(بیدل) 17 شهریور 1394 18:37
سلام بر عزیز ترین عزیزانم از این همه لطف شما عاجزم به تکلم فقط میتوانم بگویم
مگر من عاشق تو نبود م
که می ترسی
نکند من جذ امیم
گه میترسی
به یک قهوه تلخ مهمانم کنی
از اینکه از آدمهای تاریک
رد شده ام حرفی نیست
جهان امپراطودی خوشبخت نمی خواهد
وگر نه پرسه زدن بر اندام تو
انقدر جوش شیرین نمیزد
که تا لب بر لبت می گذارم
احساس قهوه داغ سرد میشود
حالا قاشق را بر میداری
همه مرز ها را بهم میزنی
شهزاد
با همزاد
جن
یا جنون
به خوابت که می آیم
حیرت میکنی
گرگم به هوایت آدم
میشود
بهناز علیزاده 17 شهریور 1394 19:12
سلام پدر گرانقدر جناب بیدل از شما سپاسگزارم از لطف و محبت بینهایت
می دونید من عاشق ترانه های شما هستم ترانه ی به این قشنگی را که نوشتید تشکر می کنم، زنده باشید و شاد
آنقدر قشنگ و واقعی می نویسید که بعد از تمام شدن خاطرات گوگوش با عکش ترانه می گذاشتید ، من نگرانتون شدم ، گفتم بابایی شاید...،،، درد دلش تازه شده ;
یاد قدیما کرده ببخشید ولی پدر گلم
زنده باشید و شاد همیشه به امید خدا
دانیال سمیعی 19 شهریور 1394 15:56
میگن آبجی یه طومارواست نوشتم انگار حذف کردن. راستی مدتی نبودم ادعای پیامبری میکنی نکنه یه مدتی هم که نیستم خدایی کنی؟؟؟؟؟؟
بهناز علیزاده 19 شهریور 1394 19:07
حذف نمی شه دیر کنی پاک می شه زود باید بنویسی پست کنی
چکار کنم دیگه از دلتنگی رفتم تو حس پیامبر ، استغفرالله بگو
طارق خراسانی 20 شهریور 1394 11:23
کامل شده را فرستادم
مرتضی (اشکان) درویشی 20 شهریور 1394 13:24
نویسا باشید لذت بردم
بهناز علیزاده 20 شهریور 1394 17:15
درود بر شما جناب درویشی ارجمند سپاس از حضورتان
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 23:12
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆