3 Stars

این قلم

ارسال شده در تاریخ : 17 خرداد 1394 | شماره ثبت : H94393

کوش کن
آهسته خوان
این قلم آهسته میخواند تو را
این قلم در ظلمت تنهای شب
یک نفس آرام نمی ماند چرا
این قلم میلغزد بر نقش ورق
میکشاند من را به جاهای دور
میخواند ام در این سکوت سرد
همچون شبزده در جستجوی نور
این قلم در خلوت تنهای شب
باصدای نم نم باران کریست
مات و مبهوت و اشک لحظه ها
بارش باران عجب بهانه ایست
زنده شد صد خاطره
جرقه خورد بر خرمن ام
شعله کشید بر سقف شب
دلهره ایست در. جان و تنم
من مرد تنهایی نی ام
خود را فریبم در بند
ترک عشق را نتوان
بارها شکستم هرچند
کرچه کل نمی دهد
باغ بهار من هنوز
ترک باغ نمی کنم
کل آید به باغم یک روز
میپرم از جای خویش
غرق شقایق میشوم
باز شو ای پنجره
من باز عاشق میشوم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 303 نفر 426 بار خواندند
کمال حسینیان (17 /03/ 1394)   | کرم عرب عامری (18 /03/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (18 /03/ 1394)   | طارق خراسانی (18 /03/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (18 /03/ 1394)   | دادا بیلوردی (18 /03/ 1394)   | فرزاد کاکاوند (19 /03/ 1394)   | محمد اخباری (19 /03/ 1394)   | نگار حسن زاده (19 /03/ 1394)   | امیر عاجلو (25 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


نظر 7

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا