3 Stars

عاصی

ارسال شده در تاریخ : 19 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424799

دست ردی به سینه ام زد و رفت
سینه ام زخمی شرارت‌هاست
من شبیه مترسکی غمگین
خانه‌ام مزرع اسارت‌هاست

مرگ عشق و ستاره را دیدم
در قفس رخت مرگ پوشیدن
آخرین بار معجزه کی بود؟
در شبی تار نور بوسیدن

خسته‌ام از پریدنی باطل
شده‌ام با کلاغ‌ها درگیر
گرچه طاووس بودم و زیبا
تف به این روزگار و این تقدیر

از خودم دلخورم چرا هر بار
راه رفته شبیه بیراه است
آخرش قرص خواب و مرگی تلخ
زندگی اول آخرش آه است

خاک مرده مرا بنوش آخر
حالم از زندگی به هم خورده
دور گورم پر از شقایق‌ سرخ
دختر آرزوی من مرده

با خودم عهد کرده ام دیگر
که نرقصم به هر نوا‌‌ی ساز
زندگی دست از سرم بردار
من همان مرده‌ام که مُردم باز

قلم از قلبم عشق را خط زد
من زنی عاصی‌ام پر از فریاد
گل پیراهنم پلاسیده
مرد نااهل شعر من جان داد

زهره فراهانی


شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 67 نفر 149 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /02/ 1402)   | فاطمه نعیمی (19 /02/ 1402)   | بهاالدین داودپور (20 /02/ 1402)   | محمد مولوی (21 /02/ 1402)   | قاسم لبیکی (21 /02/ 1402)   | فیروزه سمیعی (31 /04/ 1402)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (22 /07/ 1402)   | زهره فرمهینی (30 /10/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /02/ 1402)  محمد مولوی (21 /02/ 1402)  قاسم لبیکی (21 /02/ 1402)  فیروزه سمیعی (31 /04/ 1402)  
تعداد آرا :4


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا