3 Stars

جنگ

ارسال شده در تاریخ : 13 آبان 1401 | شماره ثبت : H9422721


پدرم تو گذشته جامونده
هنوزم فکر جنگ و خمپارس(ت)
خونه رو شکل پادگان کرده
مادرم خیلی وقته بیچارس(ت)

باخودش,با خداش, راحت نیس(ت)
مردی که جنس قلبش از سنگه
سی و چن(د)ساله که پدر داره
باخودش,با خداش,میجنگه

مادرم خیلی وقته بیچارست
بس که تنها تو خونه میشینه
شب میخواد پیش شوهرش باشه
شوهرش خواب جنگ و میبینه

مادرم با خداش نمیجنگه
اما ترسش همیشه پابرجاس(ت)
همیشه از عقایدش میگه
باورم شه جهنم اون دنیاس(ت)

خسته ام از خدای اجباری
«ترس» یعنی خدا,یه بی رحمه
من خدایی رو می پرستم که
خونوادم اونو نمی فهمه!

مجرمم توی پادگانی که
هرکسی با خداش,درگیره
مجرمی که نماز میخونه
اما قبلش وضو نمی گیره!

ما سه تا تو یه خونه ایم اما
عاشق خط و مرز و دیواریم
مومنای شگفت انگیزیم!
توو «یه» خونه «سه» تا خدا داریم!!!"

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 72 نفر 142 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /08/ 1401)   | محمد مولوی (14 /08/ 1401)   | محمد باقر تسلی (25 /08/ 1401)   | آرزو بیرانوند (06 /11/ 1401)   | موسی شریفی (26 /12/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /08/ 1401)  محمد مولوی (14 /08/ 1401)  محمد باقر تسلی (25 /08/ 1401)  
تعداد آرا :3


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا