ترسم از مرگ نیست از این است،پَرت گردد حواسش اسرافیل،گُم کند وای اگر فلوتش را
یَقِه می درَّد آسمان آنجا، پا نهد بر زمینِ بی مأوا، تا ببلعد کویر لوتش را
اینچنین شد اگر سرانجامم، آی دریا بیا بیاشامم، تا خدا هم به یُمن فرجامم
بی تعلُّل ز عرش برخیزد، آستین را زند فقط بالا، سایَد از نو مگر قُروتش را
ترسم از مرگ نیست از این است، خواب خرگوشیِ زمان را باد، کِش دهد تا ابد به لالائی
سایه گسترده تر شود ابری، نورِ خورشید را دهد عُزلت، کِش دهد کهکشان سکوتش را
کاش می شد بهار تنها تا، روز محشر دوام می آوَرد، نور در نور روشنائی بود
می شد آری چنین بهاری داشت، می شد آری چنین، فقط آدم،شکر می کرد اگر هبوطش را
کاش می شد بهارها جاری، مثل انفاس عاشقان آری، در رگِ روحِ سال ها باشند
کاش می زد چو نبضِ فروردین، سالِ خورشیدی من آبان را،سالِ میلادی تو اُوتش را
باغ ما در بهار غوغائی ست، لاله در لاله زار غوغائی ست، بنگرید ازدهار غوغائی ست
وای بر حالتان دهید از دست، نو شکوفائیِ خود آنسانیکْ،جنگلی منگ اگر بلوطش را
آی مردم مجالتان تنگ است ،عمر های شما که کوتاهند، آسمان را خراش خواهد داد
کاخ هاتان چرا نمی دانید؟ گوشتان کم نیوشَد از قرآن، سوره ی نغز عنکبوتش را؟
تیره دل ابرِ کینه جُو گاهی، قبل از آن کاسمان کشد آهی، مشکِ اشک از تگرگ می گیرد
سیل آسیمه سر بپاخیزد، آی باران بگو چه خواهد کرد؟عنکبوت«أوهَنُ البُیُوتَ» ش را؟
ترسم از مرگ نیست از این است،آسمان جُل شوند دریاها، پابرهنه چقدر سخت است این
می نوردد چگونه راهش را، می بَرَد باد اگر کلاهش را، رود را، قوت لا یموتش را
سر بزیری برای شیطان است، دست های بلندِ سرو امّا، تا ابد در قنوت می مانند
سربلندی ثوابی اندک نیست، می کِشد قد ـ بروز ـ پی در پی، می پذیرد خدا قنوتش را
تا عطشناک جامِ امّیدیم، زندگان با دوامِ امّیدیم،رهسپر با مرامِ امّیدیم
تا خدا هست عشق هم جاری ست، باید انسان فقط بیاموزد، رسم آن را و فنّ و فوتش را
آدمیزاده ای که آزادست، با کدامین ستاره همزادست؟ عقل وعشقیش چون خدا دادست
می توانست با خدا باشد، مرغ همتای او هُما باشد، داشت پروا اگر سقوطش را
کاتولیکید یا پروتستانْتْ؟ اُرتُدوکسید یا نه همچون کانْتْ؟میخورید ازپیاله هاتان رانت
هست دنیا اگر چه توتستانْتْ ، نکنی ناشیانه با دستانْتْ ، پیله برگ درخت توتش را
هان، بپرهیز از بد از بیراه، شد مقرّر چنین که پادافراه، دوزخت می شود اقامتگاه
هست بی شک پناهت ازاین چاه، چه دژی؟«لا إلهَ إلّا الله»، پاس داری اگر شروطش را!
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 20
مسعود مدهوش 27 اردیبهشت 1399 13:15
درود بر استاد غزل ایران و شاعر معاصر گرانقدر
غزلی ناب را خواندم , بس سخت و پیچیده در سرایش , دستمریزاد حظ کردم
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 10:43
زنده باشید بزرگوار
محمد رضا درویش زاده 27 اردیبهشت 1399 13:26
هزاران درود بر شما استاد
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 10:44
سلام و درود و سپاس فراوان
محمد مولوی 27 اردیبهشت 1399 13:42
درودتان استاد بزرگوار
جناب حاج محمدی دستمریزاد
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 10:45
سلام و درود . سپاسمندم
سیلویا اسفندیاری 27 اردیبهشت 1399 14:48
سلام و عرض ادب
هزاران درود استاد عزیز و گرانمایه
قلم ژرف تان ستودنی است
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 10:45
درود سرکار عالی را و سپاس
فرهاد نیکبخت 27 اردیبهشت 1399 17:27
ترسم از مرگ نیست
که من مرده ام زخویش
گر قلب من تهی شود از بودنت
غافل شدم از وحی درون
زیبا نشود خالی از انسانیتم...
درود بر شما شاعر
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 11:41
زنده باشید و سرفراز
معین حجت 27 اردیبهشت 1399 18:38
سلام استاد ...
مثل همیشه خواندم ، آموختم و حظ فراوان بردم
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 11:42
درود بر حضرت دوست
مرتضی دولت ابادی 27 اردیبهشت 1399 19:51
کار سترگ بیانگر ماهیت خود است. پس چه نیاز به تعریف و تمجید
قاصر زبانی چون بنده ی ناچیز. که «آفتاب آمد دلیل افتاب» و اما بعد؛
بی گمان اندیشه ی عمیق ومناعت طبع در انتخاب واژه های خوش تراش
پشتوانه ای محکم برای ماندگاری یک اثر ارزشمند است. این که شاعر
بتواند با زبانی فاخر و پرهیز از مغلق گویی با مخاطب ارتباط بر قرار کند
بی آنکه سطح کلام را تنزل دهد، خود دلیلی محکم بر یک اثر ماندگار است.
..........
اندیشه ی عمیق و نگاه دقیق شما ستودنی است
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 11:42
نظر لطف حضرت دوست را سپاس درودتان
حامی شریبی 27 اردیبهشت 1399 23:32
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 11:43
زنده باشید
سعید اعظامی 28 اردیبهشت 1399 00:41
درود بر استاد عزیزم.عالی و زیبا.پنداشتم سخت ترین کارها را همیشه شما به پایان میرسانید.درود خیلی لذت بخش وهیجانی
سعید اعظامی 28 اردیبهشت 1399 00:42
درود بر استاد عزیزم.عالی و زیبا.پنداشتم سخت ترین کارها را همیشه شما به پایان میرسانید.درود خیلی لذت بخش وهیجانی
علی معصومی 28 اردیبهشت 1399 05:38
درود و ارادت
◇◇◇◇
ادیب فرزانه
کاری بدیع است
سرایش این اثر....
ابراهیم حاج محمدی 28 اردیبهشت 1399 11:43
ارادتمندم. زنده باشید