می درخشد فقط فقط ظلمت، حالیا روزگار بد اخم است، تیرگی ها سعادتند انگار!
تشنگی آبدار می جوشد،چون کویر آبشار تب دار است، چشمه ها بی سرایتند انگار
از کجا آب می خورد آیا، ریشه اش اینکه مُفت خر هستند،آدمیزاد های بی بنیاد
مثل کوهند ــ ادّعا دارندــ سست عنصر ترند اگر از باد، کوه ها بی صلابتند انگار
آوخ آوخ که عشق می میرد، آوخ آوخ شراره خیز است آه،آوخ آوخ غروبِ دلگیری است
آوخ آوخ که مثل خاکسترجز به بیراهه راه نسپاریم، عقل ها بی درایتند انگار
بی رمق در خودش فرو رفته ست،شهر، خالی ست از هیاهوها،رودها از خروش افتادند
بسته از رو به رو به رگبارت، رنج، اندوه، ناشکیبائی، لحظه ها پر شرارتند انگار
قحط آزادگی است واویلا، کامیابی نبیند انسان از، زندگی تا خرد زمین گیر است
پخمگی ها کِرِخت آهنگند، دَرکِمان ازسرشت پژمرده ست، درد ها پُر سماجتند انگار
آشکارا خریّتی محض است، چشم پوشیدنت دقیق از عشق، چشم ها را نباید آیا شست؟
آوخ آوخ نگاه ها تیره ست، زندگی ها کراهت آلودند، روح ها بی کفایتند انگار
با طمأنینه، بی تکاپوئی، قاپ می دزدد از بشر شیطان،یعنی آدم نمی شود انسان
تا که خرتر شوند پی در پی، آدمی زادگانِ نا بخرد، دائماً در رقابتند انگار
آوخ آوخ بهشت غارت شد،فقر، نکبت،چقدر ارزان است، ای دریغ از شعور روح افزا
وحی یزدان به مصطفی حق است:«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّه» بی خیال از حماقتند انگار
تا ببالی به خویشتن هر آن، مثل موج از تلاطمی سرمست، باید آکنده باشی از شوقی
اشتیاق از بلوغ برخیزد، بی محابا و بی ریا سرشار، موج ها از نجابتند انگار
آفتاب از شما چه پنهان گاه، با خودش قهر می کند حتّی،مثل دود از شراره ای سرکش
دُرد نوشانِ ناگزیر از غم، از خمار اَلَست تا هستند، غرقه در خلسه راحتند انگار
مثل حیوان که شهوتی عریان، هست جز حرصِ نان نخواهد خورد،هرکه هَمَّش فقط شکم باشد
ابلهان از نعیمِ حق محروم، بی نصیب از فراستی نایاب،بی نصیب از مناعتند انگار
تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 16
امیر عاجلو 18 شهریور 1399 11:04
درود بر شما
ابراهیم حاج محمدی 19 شهریور 1399 16:32
درودتان
ابراهیم حاج محمدی 19 شهریور 1399 16:33
درود و سپاس فراوان
امیر عاجلو 18 شهریور 1399 11:04
لطیف و دلنشین
منصور آفرید 18 شهریور 1399 11:56
درود بر استاد محمدی عزیز
واقعا عالی و دلنشین . دستمریزاد
ابراهیم حاج محمدی 19 شهریور 1399 21:39
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
معین حجت 18 شهریور 1399 16:26
دست مریزاد استاد حاج محمدی ، بحری طویل ،لیکن استادانه و تامل برانگیز ...
ابراهیم حاج محمدی 19 شهریور 1399 21:39
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
کرم عرب عامری 18 شهریور 1399 17:10
درود ها استاد
ابراهیم حاج محمدی 19 شهریور 1399 21:40
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
علی مزینانی عسکری 19 شهریور 1399 05:52
سلام و عرض ادب
دستمریزاد استاد بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین
ابراهیم حاج محمدی 19 شهریور 1399 21:40
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
دکتر کیوان محب خسروی 20 شهریور 1399 13:02
سلام
در حومه سلسله جبال اشعار اسطقس شما ما خاک بازی می کنیم و خوشحالیم که با کلمات ور میرویم
بی نظیر و عالی
تحسین
ابراهیم حاج محمدی 20 شهریور 1399 20:06
درودتان حضرت دوست . شکسته نفسی می فرمائید و بنده نوازی.
حضور ارجمندتان و نظر لطفتان مایه ی مباهات کمین است. زنده باشید
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین
علی معصومی 21 شهریور 1399 05:16
درود ها بر شمابززگوار
و احسنت
◇●●◇
ابراهیم حاج محمدی 21 شهریور 1399 19:14
درود
و سلام
و سپاس
فراوان
حضرت
دوست
و
زنده
باشید
و شاداب
و کامیاب
و پیروز
آمین