3 Stars

گره بر باران

ارسال شده در تاریخ : 26 امرداد 1395 | شماره ثبت : H943857


گره میزد به باران از سر بیخانمانی باد

گهی آرام و گه وحشی ؛ دمی پابند و گه آزاد

گل و لای و قدمهایم به یکدیگر چلپ گویان

سلام و قطره ی آبی به هم ؛ امروز هم پا داد

به هنگام قدم برداشتن یک خنده میکرد این

چروک کفش دیگر گریه ای با هق هق از بیداد

چه بتوان کرد و نتوان ؛ هر کجا این آسمان آبیست

به یک شب یا که روزی می توان یک یا که ده اولاد !

ولی از آه و قسمت می کشد بر شعله در هر بیت

به یک تن تا به بام و دیگری با دم توان اِستاد

زمانی آنچنان سردست و یخ بنیاد آتش را ،

چنان باید دمیدن کین دمیدن می شود فریاد !

زمانی گرم و داغ از تب که چشمان ملتمس هستند

به یک کوته نسیمی تا که دل از نو شود آباد

عزیران زندگی اینست و باید زیر و رو کردش

به یک میلی که در بین ذغال و خانه ی افراد

اگر دست از شتاب افتد فرو خواهد شود روزت

وگر پای از دویدن ؛ چاره ات یاسین و هم اوراد

*********************
علی سپهرار
اثیر

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 246 نفر 334 بار خواندند
محمد جوکار (26 /05/ 1395)   | ستاره اسفندیاری (26 /05/ 1395)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (28 /05/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (28 /05/ 1395)   | علی سپهرار (30 /05/ 1395)   | محمدرضا جعفری (02 /06/ 1395)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (26 /05/ 1395)  
تعداد آرا :1


نظر 3

  • محمد جوکار   26 امرداد 1395 23:17

    درودت باد جناب سپهرار عزیز
    و آفرین بر قلم شیوا و بیان نغزتان
    خرسندم که میخوانمتان به مهر
    پاینده مانید
    rose rose rose

    • علی سپهرار   30 امرداد 1395 22:40

      درود بر شما جناب جوکار ، دوست عزیزم. صمیمانه سپاسگزارم.

  • محمدرضا جعفری   02 شهریور 1395 22:18

    درود بر شاعر خوب و مهربان.............موفق باشید ان شاالله تعالی .. rose rose rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا