3 Stars

دل دیونه

ارسال شده در تاریخ : 22 تیر 1395 | شماره ثبت : H943649

کجا شد این دل دیوانه ی من

دل شوریده و ویرانه ی من

ندارم که دگر شورو نشاطی

بجوید این دل افسانه ی من

نمی بینم که در بیغوله اورا

همان شمع و همان پروانه ی من

چه سازم با غم و درد جدایی

که خون گرید زغم کاشانه ی من

بدنبالش کجا گردم منِ زار

کفم شد عاقبت دوردانه ی من

غم و دردو فراقش آتشم زد

تمامِ از برش پیمانه ی من

شریکِ دردو غمهای تو هستم

همه شعرو غزل ترانه ی من

که بوده محرم رازم در این دهر

ربودش او که از این خانه ی من

چراغِ خانه ام خاموش کرد او

سکوتی در گرفت فرزانه ی من

دلِ محنت کش و سرگشتهِ امّا

که بودهِ هر دمی درلانه من

نمیداند چه باید کرد (عرفان)

که رفت آخر چرا جانانه ی من

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 245 نفر 342 بار خواندند
معصومه عرفانی (24 /04/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (24 /04/ 1395)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (24 /04/ 1395)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا