آمـد نسیم گلشن مشکین عذار دوست
باد نسیم گلشن طرفه کنـار اوست
من زنده دل شدم زِ نسیم بـهشت حق
ترویج دین حق به زبانـم به گفتگوست
٭٭٭
دو صد شعـر نکـو دیـدم زِ مردی
مـداوا کرده بود ، از خلـق دردی
نظـر بر صفحـه تاریـخ آن کُـن
تو خود بنگـر به تاریـخت ، چه کردی
٭٭٭
به آب و رنگ خوش خالـی میأندیش
به جای خال لب ، سر می زنـد ریش
نـمانـد آب و رنگ این جوانـی
به جایش پیـری آرَد ، بر تـو تشویش
٭٭٭
از فعل و کار خلاق فردی نشان ندارد
از درک این معمّا ، شرح و بیان ندارد
هرکار وفعل ماها بردست آن خدایَست
فردی به فعل کارش نطق زبان ندارد
٭٭٭
ای دیده خون ببار که خوابت حرام شد
دنیا به کام مردم ، خودخواه خام شد
هرکس به علم و دانش و تقوی ببرد پی
از مردمان خام که زهرش به کام شد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 14 خرداد 1400 15:26
سلام ودرود
حسن مصطفایی دهنوی 19 خرداد 1400 07:40
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
کیوان هایلی 14 خرداد 1400 23:21
درودها بر شما جناب استاد دهنوی بزرگوار و عزیز
بسیار زیبا سرودید
دستمریزاد
حسن مصطفایی دهنوی 19 خرداد 1400 07:40
درود ها استاد
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین
محمد خوش بین 15 خرداد 1400 14:08
سلام و درودها بزرگوار
بسیار زیباست
احسنت
حسن مصطفایی دهنوی 19 خرداد 1400 07:40
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
کاویان هایل مقدم 17 خرداد 1400 10:34
چه قدر عارفانه
بی اراده مرا یاد گلشن راز شیخ محمود شبستری انداخت این ابیات صاف و زلال
حسن مصطفایی دهنوی 19 خرداد 1400 07:40
درود ها استاد
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین