راضی نشد خـدا زِ دو صدکار زشت ما
غیراز رضایتـش ندهـد آن بـهشت ما
تسبیح شیخ ، بـهره نـدارد زِ علـم او
علم ریایی است ، دلیل بـِشکست ما
٭٭٭
بازار گمرهـی شده ، کردار زشت مـا
در گمرهـی فتاده ، زِ اول پَرشـت مـا
این مردمان به حیلـه و تزویر می برند
ما را به دوزخی ، به امید بـهشت مـا
٭٭٭
مردم ندارند آگهی از سرنوشت مـا
درسرکشی روند،زِجهل و گذشت مـا
ما را به جهل وخودسری آموختند زِخود
اسباب دستشان شود،این سرنوشت مـا
٭٭٭
گویم قویتر از همه این گُرز ومُشت مـا
قالـی شود تمامی، این پشم رِشت مـا
گفتم هـزار مرتبه این نکته را به خلق
خلقی دیگر زِ خاک بسازند، خِشت مـا
٭٭٭
دانش حق گر نبود ، عالـم تاریک بود
راه جهان فراخ ، مبهـم و باریک بود
حامی اسرار غیب راه جهان را گشود
وَرنه چنان راه دور،کی به تونزدیک بود
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 23 شهریور 1400 16:35
لطیف و دلنشین
حسن مصطفایی دهنوی 02 مهر 1400 07:26
درود ها
علی مزینانی عسکری 24 شهریور 1400 09:29
درود برشما
روح استاد شاد
حسن مصطفایی دهنوی 02 مهر 1400 07:25
درود ها استاد
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین
دادا بیلوردی 24 شهریور 1400 22:34
درود
حسن مصطفایی دهنوی 02 مهر 1400 07:26
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین