آدم که زبده تر شده جـمله عالم است
یکتا گُلی به سرسبد خلق ، آدم است
آدم به علم و دانش حق پی برد زِ علم
گر آدم است،ارزش آن به زِ عالم است
٭٭٭
آدم که در طریقه علمـی برابر است
چون آزمایشش بکنند ، نـا برابر است
این نابرابری زِ که باشد در آدمـی
از آدم است یا که زِ مخلوق دیگراست
٭٭٭
آدم چو گنج مـخزن دنیا و عالـم است
داناتـر از تـمامی مـخلوق ، آدم است
آن نابرابری که بگفتیـم از که بود
از راحتی و زجـر هـمان آدم است
٭٭٭
آنکـه این مـنطق و بـنمود به مـا
آدمی می بُود اینجـا هدف تیـر بلا
جان این آدمی وجسم که چسبیده بهم
صد بلا می رسدش ،تا که بگردند جدا
٭٭٭
من دل نـهاده ام به اصول ولای تـو
پابنـد می زدم به خودم در بلای تـو
سود جهان و لذت عمرم به باد رفت
تا این دلـم به شوق تو شد مبتلای تـو
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 05 مهر 1400 15:18
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 08 مهر 1400 07:12
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
دادا بیلوردی 08 مهر 1400 01:48
درود استاد . احساس نابتان را میستایم
حسن مصطفایی دهنوی 08 مهر 1400 07:12
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید