عید قربان ۳
دل بریدم از همه تا جان و جانانم شوی
دلبر و دلداده ی پیدا و پنهانم شوی
کوچه کوچه آمدم از انتهای شهر شب
تا شعاع روشنی از ماه تابانم شوی
من خسی بودم که در میقاتی از دلدادگی
آمدم تا مقصد و ماوا و سامانم شوی
بر سر سوز و شرارِ اشتیاقت سوختم
تا که روزی شعله هایی از گلستانم شوی
سرنهادم زیر تیغ عاشقی دستور چیست؟
همتی کن تا مرام و دین و ایمانم شوی
جان اسماعیل ها آماده فرمان توست
دشنه برکش تا نشان عید قربانم شوی
کعبه معبود را جز دولت مقصود نیست
رخ نما تا معنی شعر پریشانم شوی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 31 تیر 1400 14:08
محمد خوش بین 31 تیر 1400 19:31
سلام و درودها استاد
عالی بود پاینده و پیروز باشید
علی آقا اخوان ملایری 01 امرداد 1400 01:54
درودها بر شما استاد ارجمند
عالیست
قلمتان نویسا
کاویان هایل مقدم 01 امرداد 1400 14:23
عید آمد و این روزها قربانی شدند یاران
ای یار نظر کن تا جاری بشود باران
درود بر شما دوست عزیزم