تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سعید نادمی

دست مهربانیت گمراه می‌کنی مرا، با لبخندهای شیطانیت شک می‌کنم گاهی، به دین و مسلمانیت دانم از نگاهت که لیلای من هستی چون مجنون می‌کند مرا، هر نگاه پنهانیت خوشحالم که تو هم، نظرت مرا گرفته است ا......

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف تلخی محض غزلی در سبک وقوع ازمن مطلب محو شکرخند تو باشم مفتون فریبایی و ترفند تو باشم با وعده بسیار تو یک عمر بمیرم در ذلت خود خوب و خوشایند تو باشم با من بگو ای دلبر دوران به چه رویی خو......

ادامه شعر
امین  غلامی

خدایا نگاش کن چجوری میادش. منو کشته اون صورت ناز و ماهش. نمیدونه انگار دلم بد میخوادش. تا هر جا که باشه با چشمام میپامش. نمیدونه چشماش عجب حالی داره. صداش جنس ارامش خاصی داره. نگاش وای نگو دل واس......

ادامه شعر
رضا ناظری

هزارن فطر و نوروز و قربان هرچه هست آن به کنار عید من لحظه شیرین و تماشایی خندیدن توست. رضا ناظری...

ادامه شعر
مریم نصیری

آمدی سر خورده ای ای عشق مایوسم شادم از اینکه غم آوردی به پابوسم ضربه از معشوقه هایت خورده ای جز دل تاج و تختت را شکسته اند طاووسم توی خوابم تو همان رویای شیرینی که شبی آرام برگشتی به کابوسم ......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«چشمه ی عشق» ماهی بنوش از آب این چشمه گواراست ای ماهیِ لب تشنه دریا حاصل ماست دل را مکن دشت و کویری پُر خس و خار آرامش این دل فقط در قعر دریاست گرمای جان از آتش عشق درون است عشق درون دُردانه ا......

ادامه شعر
سیاوش دریابار

راز منصور من به دار لب منصور حزین بردارم کشته گر گشته ام لب ز دین بردارم گفته ام دار کم است جمسمم باد دهند اتشی باید کز این بتکده دست بردارم عشق ان نیست که راز لبت مخفی کنم عشق ان است که راز از لب ......

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

«الَّذِینَ یَأْکُلُونَ اَلرِّبَا» آن کسانی که خورند از دم رِبا حالتِ عادّی نمی خیزند بِپا ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ حالِشان در تَعب و تاب و حیرت است مِثلِ ترسیده زِ جِن در وحشت است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فکر کردند بیع هم مثلِ......

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف ستاره فشان به کنج کافه ای در دوردست کهکشان من تو با مهتاب رویت آمدی در آسمان من تلاقی نگاهت با نگاهم ظرف یک لحظه به پا کرد انفجاری آتشین در جسم و جان من ستاره می‌زند چشمک به چشمانت چه م......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«بابا آب داد» بابا آب داد گذشت و ما شدیم پیر دفتر خاطره هامان شده دلگیر دیگر از کودک باران خبری نیست پای کودک شده چوبین شده زنجیر آسمان ظلمت و تاری شده امشب شیر موشی شده روبه شده چون شیر گشته......

ادامه شعر
عنایت کرمی

در شاخسارِ خاطرِ من لانه کرده ای از خرمنِ دلم، هوسِ دانه کرده ای خود را به اوجِ قلۀ قلبم رسانده ای آغاز فصلِ گرم و بهارانه کرده ای ای نازدانه مرغِ خوش آواز، آفرین صدآفرین، که کارِ دلیرانه کرده ای خوش......

ادامه شعر
علی معصومی

جمع اضداد مرا از یاد خود بردی تو هم از یاد خواهی شد به بادم داده ای روزی تو هم بر باد خواهی شد شکار دانه و دام تو گردیدم، ملالی نیست تو هم بی شک اسیر پنجه ی صیاد خواهی شد به هر دستیکه دادی پس بگیر......

ادامه شعر
مجید محمدی

شب شد شب تو بی من بخیر است این برای سرنوشت ما حتما خیر است اگر بگویم به تو برگرد و دوباره بشو ماه شب های تار من جواب تو حتما خیر است #مجید_محمدی(تنها) تخلص تنها           کانال تلگرام????????    h......

ادامه شعر
مریم حشمت پور

جایگزین چروک  آینه بر پیشانی روشنم خاطره ی  بهار بود و پروانه های پر عبور  جوانی جوازی در مسیر رفتن بود با شمع های آرزو در نسل من اما خاموشی اعتراض ببین ! آتش زیر لبم که لبت را می گیراند ......

ادامه شعر
شاعرزهره  خانی مهرآبادی(شیدا)
محمود فتحی

روبهک روزی هوس جایگاه شیرکرد ازقضا در تله افتاد پا دمش گیر کرد او نمیدانست جنگل جایگاه روباه نیست حکم ران جنگل رابایدشیر کرد ره گذر فاتح......

ادامه شعر
abolfazl zaarei

آمد شب و جوهر از سَرِ خودکارش یک قطره چکاند آسمان شد تاریک این تخته ی لاجوردی قیر اندود می داد نشان مَهِ نَزار و باریک خودکار به دستم است و اینک خواهم بر صفحه ی پاکِ آسمان بگذارم رویش بِکِشم رُخِ......

ادامه شعر
حسن سهرابی

کشتی گِل نشسته را دریا صدا نمی کنی خونبار دلشکسته را چرا وفا نمی کند ...

ادامه شعر
مجید محمدی

آن که رفته، رفته هرگز او نمی آید سرا او که رفته با کسی همدم شده از شانس ما بی وفایی در زمانه بدخدایی می کند باوفاها  هم شدن در این زمانه بی وفا درد من از آشنا شد همدم من وای من زخم کاری را فقط همدم ......

ادامه شعر
علیرضا همتی فارسانی

غم داشت نقاب شادمانی زده بود پیری که خودش را به جوانی زده بود از زخم زبان دیگران کفری شد حتی به خودش انگ روانی زده بود علیرضا همتی فارسانی......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا