تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
بابک  قدمی واریانی

با تو گویم حرفهایی هایی در میان راز و رمزی تا نباشد در گمان زندگی اسرار پنهان و نهان گر چه قولش بشکند گردد عیان آنکه مُهرش گشته قلک بهر نان آن یکی با اعتقادی کم نشان اعتقادی داشتن از جنس نور هفت......

ادامه شعر
انسیه سوسنی

چگونه می روی و مرا جا می گذاری در تک تک کوچه های باران خورده این شهر چگونه؟ چگونه می روی و " یاد" مرا می دهی به دست بادبادک هایی که بندش رها شده در دست" باد" بگو چگونه؟ چگونه مرا به ق......

ادامه شعر
عیسی نصراللهی

شعر اول : هر چند، ز دیدار تو عمریست، اسیرم خواهم که دو دستان تو را باز،بگیرم/ یک اخمِ موازی، شده اَبرویِ سیاهت ای کاش ببوسم تو و آنگاه بمیرم/ زیبایی تو، ساده ترین طرحِ ژِکوندَست* دیوانه یِ سرگشته یِ......

ادامه شعر
Dariush Jelini

با شکوهی مث آخرین شبِ خزون سال تو بزرگی مثِ یه عشقِ عظیم و بی زوال با تو‌ می‌شه تا تَهِ دنیا رو یک نفس دوید می‌شه با یادِ تو‌ گم شد توی عالمِ خیال حسرت نداشتنت همیشه روی دلمه هر جا یادِ تو باشه همون......

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

زخمِ دلِ خود با نخِ غم دوخته ام از آتشِ هجران تو افروخته ام عشقت همه ناکامی و رسوایی بود من آش نخورده و دهان سوخته ام #جواد_امیرحسینی(مهراد)......

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بستن دل ساده واما جدایی مشگل است هرکه را دادیم دل دیدم نقابی تازه داشت ------------------- هر که می خندد چرا تو دست وپا گم می کنی ساده‌ای مجنون فقط دارد.البته می دهد -----------' آتشی انداختی دراین......

ادامه شعر
لیلا طیبی

ذهنم، ریشه دواند‌ه‌؛ َتنه‌ام، خورشید را می‌بوسد وَ آزادی،،، بر شاخه‌هایم آشیانه کرده‌ست. ... آه،،، --من درختی سبزم! #لیلا_طیبی (رها) ......

ادامه شعر
سعید فلاحی

شیعرەکانم ئیتر نانووسم دەیدەمیان بە دەم با تاکو بەگەیشتەن بە توو ئەخوێنەم بە گوێ لەیلان تاکو بەگەئیدە بە بەر ئەیخمە ناوی چه‌م و گلار تاکو ئاو بیتیرەی لە شانێ توو بڵام دەزانم توو دڵبەستە و دڵتڕی سروشت......

ادامه شعر
حافظ کریمی

دل فقط جای خداست بی قرارش نکنید دل به عشق هُو بپاست داغدارش نکنید بی خدا دل میمیره تنگی و ماتم میگیره با خدا آشتی کنید و بی قرارش نکنید مالک اصلی دل خداست غیرش ندهید بی خدا دل میمیره جفاست غیرش ند......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

صراط مستقیـم حق ، که دیـده است فقط گفتـه است و آن شـنیده است به هـر کس من بـگشتـم ، نـدیدم که باشد آنکه بر صراط حق رسیده است ٭٭٭ صراطـی را......

ادامه شعر
حافظ کریمی

امثالِ باکری و همت و چمرانِ دلیر حکم فرماندهی داشتند از آن رهبرِ پیر ارتشی ها و سپاهی ها پدیدار شدند آنقَدر حماسه کردند و سرِ دار شدند لشگر حزب یگانه همه جور گل کاشتند حتی بادستهای خالی روی آب ......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آن باد مُشک بو که وزید از کنار دوست بسیار مشک بوست گل لاله دار دوست بر ما نوید می دهد از باغ خُـلد خود جاوید و زنده است گل نوبهار دوست ٭٭٭ هر کس حَسن به......

ادامه شعر
حافظ کریمی

مُهرِ غفلت زده دنیا به دلِ غرب زدگان غرب وشرق مالک یکتایی دارد بیچارگان هرچه در عالم هستی ست نمود هدیهِ ما غربی و شرقی را دنیا زده پیشانی ما زندگی کردن ما مثل حماری که به پشت دارو دارد ولی د......

ادامه شعر
محمد مولوی

تو ای کریمی ، کرمت شهره ی آفاق است چند می دهی از آن عسل شیرینت ؟ دیدم غریب و آشنا دور برت زیاد است دیدم خیل مگسان دور عسل شیرینت ! محمد مولوی......

ادامه شعر
فاطمه  نعیمی

هر آن کس با دورنگی ها عجین است سر راهش بلاها در کمین است "قِسر هم در رود" باید بداند حسابش با " کرام الکاتبین" است! فاطمه نعیمی*مهرانه✍ برای هرکسی در این زمانه پراید و گوشی و یک باب خانه فراهم می شو......

ادامه شعر
خدیجه  صفالومنزه

✍همیشه بال به پرواز ختم نمی شود گاهی گنجشک ها از درز بی دکمه ی پیراهنی دوره گرد که حبس در گاریِ دستیِ سرد زمستان است به اتفاق می رسند اصلا چرا حاشیه؟ من تو را دوست دارم و این تنها راه پریدن است در ......

ادامه شعر
کاظم قادری

آیه ای از دل بخوان تا من مسلمانت شوم حافظ مجموعه ی سی جزئ قرآنت شوم تار شد دیدم, زبس دیدم تو را با دیگران دور نیست آن لحظه تا من چشم ویرانت شوم من قسم خوردم در آغوشت که تا هنگام مرگ چون سگان دست آمو......

ادامه شعر
فاطمه شایگان

کمی بیشتر بمان که خاطره هایم ، برای نبودت عکاسی کنند وساحل برای ردّ پایمان هنر نمایی؛ کنارم بمان تا تکّه ای از شامگاه تاکلمات تسخیر شده ی باران تصنیف هایی که از شانه هایمان بالا می رود وردّ،رفت وآمدشا......

ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

اوراد عشق ناب ، به چشمانت فقه دلی شکسته ،به فرمانت مکتوب حجم ساکت عریانی نهر بلور وسوسه گاهانت زهدان ابر ، گندم عرفان داشت از صبح سبز خاطره بارانت شیر و شراب شعله ی عیاران زخمی غریب در غم هجرانت رقاص ......

ادامه شعر
Dariush Jelini

از این همه راه و مسیر خیابونای سرد و خیس جاده های بی انتها کوچه های تنگ و حریص درهای بی پلاک و‌کُد اطاقای بدونِ نور تختِ خوابای خالی و پنجره های بی عبور کدومِ اینها منو تا دستای تو می‌رسونن مسیرِ ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا