تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
فخرالدین احمدی سوادکوهی

کهنه چمدانم خوابِ سفر می بیند و سفر خوابِ مرا و من در خوابِ هردو ، چقدر بی قرارم!! ایستاده ام رو به دریای بی ریا. قایق پیر باران خورده ای هست!! و مرا خواهد برد تا دور دست ها، ...

ادامه شعر
علی صمدی

لب که به عشوه وا کنی درد مرا دوا کنی عاشق درد میشوم لب که به عشوه وا کنی پیش نگاه عاشقت زمزمه میکند دلم کاش یواشکی فقط اسم مرا صدا کنی در پی یک نگاه تو من که اسیر دل شدم دیده به راه بسته تا از ق...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

( مسمط تضمینی از غزل استاد شهریار) سخن بگو به من امشب که ناز می گویی به روح مرده تو گویی نماز می گویی من از هبوط و تو اما فراز می گویی طنین ترک بیات و حجاز می گویی « بزن که سوز دل من به ساز می ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

جلوه گرشددرجهــ‍ــان‌رویِ‌نکــویِ‌مجتبی غرق درعطـرِسَمَن دنیــــــا،زِبـویِ مجتبی درسخـــاوت‌یک‌جهــانی‌ریزه‌خوارِمکتبش کی‌شَوَدپیدادگرچــون‌خُلق‌وخـــویِ‌مجتبی نامِ‌زیبایش‌حَسَن،کــرداروگفتــ...

ادامه شعر
محمد مهدی (هوشیار) فرازمند

آب حیات فرود آمده دانه ای از فراز چنین گفت با من حکایت به راز که من از دل آسمان آمدم ز اوج زمین و زمان آمدم مرا هدیه داده خدا بر شما که گیرید دستی به سوی سما بجا آورید شکر یزدان خویش که باران ...

ادامه شعر
فرزاد کاکاوند

شبی دیدم فرو دستی ز مستی همی کفر میگفت گفتم با که هستی پریشانی و از چه در عذابی کدام کیشی مسلمان یا وهابی بگفتا که چه فرق است بین ادیان همانا یک خدا است در دل و جان خدایی را بگویم که خدایی بت...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

کاش معنای نگاهت گذری با من داشت کاش چشمان سیاهت سفری با من داشت تا ببینی که چه اندازه تو را می خواهم تو همان قصه ی دوری که پری با من داشت ای سحر کرده سبو جان من از نام تو مست باقی آن است که می ،...

ادامه شعر
حمید انباز

ایندی منیم قدریمی بیل یاشیم یوزه دوننده یوخ کولگم دوشور یئره ایندی ایزیم ایزه دوننده یوخ یوردوم یووام ائلیم ایستی دانیشیرام دیلیم ایستی نه قدرکی الیم ایستی الیم بوزا دوننده یوخ آج دا منم توخ د...

ادامه شعر
علی صمدی

دوست دارم بروم گوشه ی یک باغ بزرگ زیر احساس پر از سایه ی بیدی تنها تکیه بر ساقه ی نو رسته ی آن بید زنم و برای علف هرز حریص تشنه ی نور صحبت از نور دو چشمی بکنم که مرا ذوب شعاع دلفریب نگهش کرد و به...

ادامه شعر
مرتضی فصیحی

خدای ما خداوند توانایی است که او سرشارازدرک وآگاهی است یکی رابیش دادست او یکی را کم بدادست رزق دراین کار او هم حکمتی جاری است خدای ما خدای بی همتایی است که حتی وصف او سخت است ستودن هم کم...

ادامه شعر
فخرالدین احمدی سوادکوهی

1 ماه یک آه بود برخواسته از قلب خسته ام که سنجاق به آسمان اش کردم تا همیشه پیش چشمانت باشد و ببینی کبودی دلم را. 2 همه ی کولاک ها روزگاری سرشان، تو لاکِ خودشان بود. 3 ...

ادامه شعر
هما تیمورنژاد

با حضورتو شبم روشن تر از مهتاب شد عطر نگاه ات نازنین ، گلبوتر از گلاب شد چشم دو نرگس تو ، خنده ی دلربای او ؟ باده ی کهنه میشوی ،باده شراب ناب شد هر نفس ات فرشته گون ، می بردم به آسمان بی ...

ادامه شعر
علی صمدی

دلم بسیار تنگ است و نگاهی با دلم در حال جنگ است و نمی دانم بساط عاشقی را ضمیر ارتباط عاشقی را در کجا  پیش چه کس ﭐرام و تنها گسترانم و اسب عشق را آهسته رانم تا دیار سبز رویاها کنار بستر نرم و...

ادامه شعر
محمد طربناک بخشایش

مادر در مسمار پای نجار شهر در میان است اصلا مسمار به آن بزرگی با پهلوی مادر ها سازگار نیست و جنینی که تشخیص نمی‌دهد چیزی که رحم را از بین میبرد کار مادر است یا مسمار...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

تقدیم به کسانی که وقتی پنجره دل را باز می کنند رویای حقیقی عشق را می بینند هستیم از هستیت آغاز شد مستیم از مستیت آغاز شد عشق ز خاکستر ما زنده شد وز نفسش بوی پراکنده شد آدمیان را ز گنه باک نیس...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

روزگاری عاشــقِ زارش شـدم دائمـاپیگیـــــرِهرکارش شدم هرزمان دورازکنــارش بوده‌ام گوشه‌ای افتاده،بیمــارش شدم عکسِ او،شــدقوّتِ این سینه‌ام نصب شدبردل، هوادارش شدم همنفس٬همــرا...

ادامه شعر
مهری خسرو جودی

پریشان میکنی روحم را وقتی دیگر خودت نیستی وقتی تمام تو "تو" نیست با کدام تو "من" بودم گم شدم در نقاب هایت تضویری دارم پر از تردید و باور کردن کدام هستی این روزها دروغ هایت هم زیبا تر از...

ادامه شعر
مینو امینی

شب که می شود چشمانم بیدار باش می زنند تیک تاک ساعت لالایی تنهایی و شمارش ثانیه های بی قراری . . . سال هاست که رفته ای . . . آفتاب طلوع می کند من خواب دیده ام ا...

ادامه شعر
مرتضی (اشکان)  درویشی

با نگاه شرقی ات یک شهر شاعر می شود مجمعِ دیوانگان در دِیر دایر می شود خلقتِ چشمان تو از بهترین اعجاز بود بی ذوق آنکه با چنین اعجاز کافر می شود بی جهت لبخند تو اینگونه طراحی نشد هرکه لبخند تو دید ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

سینه‌ام‌پُرگشته‌ازغـم‌ها،خـدایاچاره‌ای ازتوانم بیش،مــاتم ها،خـدایاچاره ای اندرونِ‌باغِ‌خشکِ‌دل،به‌صبحِ‌ســرد،پُر می‌شوددرچشم،شبنم‌ها،خدایاچاره‌ای غصه یِ تنهائیم ازحـدِّطاقت‌شدفـزون درمیــان...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا