تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محسن افشارنادری

در پیچ هر میدان حرف هایم لیز می خورد زیر پای خودم زیر پای تو کلمه های بی صاحبی که طعم غلیظی دارند انگار باید مرا حدس بزنی و تخمین از این شیر تو شیرتر که زبانت را مادری نفهمد تا مثل نان ورم کنم مثل آب ...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《غم سرکش》 جز شب تاریک چشمانت از سپیدی شعرهایم در گلویم واژه ای سبز نشد ای طاق ثریای اَبروهایش مجنونی به نرسیدن نالید لیلایی در تنهایی اش نالید, در انزوای گندم زار موی یار نسیم وزید و در غم سبوهایش نا...

ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

(فریب عشق) با کدام نیت شوُم با کدام خیال پردازی پیکره شعله های عشق را بر باد فنا دادی وقتی که دل انتظار آتش وصل بود من با آواز بلند آهنگ عاشقانه با نگاه ها مست درخیابان های شهر بی حاصل تو پرس...

ادامه شعر
محمد  میرزایی

تو را هدر می‌دهند مثل وقتی که شیشه ی عطر را به دوستم قرض میدهم مثل خریدن ماءالشعیر برای برادر دیالیزیم یا گریه های کودکی در اتاق زایمان وقتی فهمید کاری از دستش بر نمی آید من به تو احتیاج دارم مثل کش...

ادامه شعر
مروت خیری

ساعت دارد به وقت آن میشود که یادت از راه برسد, و من در فکر آنم امشب با کدام خاطره ؟ میخواهد ببند راه نفسم را

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《غزلواره》 آشنای دیروز شعرهای من کدام ستاره را از آسمان چشمانت بدرقه ی حریر گونه هایت کرده ای؟ که اینگونه سطر به سطر شعرهای جهان پُر از اندوه روزهای بارانی ست؛ شاید غریبه ای بدون چتر از شهر شرجی نگاهت...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

انگار آب مروارید گرفته چشمان خورشید آقتاب گردان خانه ی مادرم غم دارد...!

ادامه شعر
محمد  میرزایی

تو را هدر میکنند مثل قرض دادن شیشیه ی عطر به دوستم مثل خریدن ماءالشعیر برای برادر دیالیزیم یا گریه های کودکی در اتاق زایمان وقتی فهمید کاری از دستش بر نمی آید من به تو احتیاج دارم مثل کشوری که بدون پ...

ادامه شعر
سارا  (س.سکوت)

باور کن
آرمان روسری سفید ش
هنوز ندای آزادی ست
به دست نسیم

که اینان
از هزار توی فتوای شان
هزار باد پلید می وزد
برتاکستان شعر وشعور زن
که جوانه ی زندگی ست <...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

باور دارد نگاهم رفتنش را بار دیگر برگشتنش را اما، باور ندارد...!

ادامه شعر
محمد  میرزایی

موهای بسته ات را که باز می‌کنی تمام صلح نامه ها پاره میشوند و تارهای مویت چه دلیرانه مرز دیدنم را گسترش میدهند ...

ادامه شعر
نادیا رودکی

پاییز ز خوشحالی باور نداشت غروبی غم انگیز دوباره در انتظار داشت زمستان ز ناراحتی باور داشت به طلوعی بهاری امید داشت به حال غم انگیز پاییزی افسوس داشت تعهدی دوباره در زمستان داشت به مناسبت تولدم ۲۶دی ...

ادامه شعر
موسی  شریفی

عازمم پیش خدا من امشب ای مردم هر چه دارید بگویید به من تا بگویم به خدا که شما می دانید که خدا به دلشستگان نزدیک است و خودش گفته دعای دل شکسته در هوا میگیرد من دلم بشکسته از یکی از نفرات می برم پیش...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《شعرهای بیخواب》 شب ها مبتلا بودم به موج گیسوانت که بالاتر از سیاهی آسمان بود و ستارگان خنزر پوش عاشق می درخشیدند در سراشیبی گونه هایت؛ یکی یکی مثل ماه درخشان می غلتیدند که تمام شعرهای بیخواب با همین ...

ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

در جستجویِ لقمه ای گرم، در هزار تویِ زحمت جرعه آبی سرد از کرمِ خوشبختی، در کشاکشِ رنج و محنت سقفی به پهنایِ کفِ دست، به ضربِ هزار منّت چشمِ منتظران، خیره بر قُدس واره نوشته ای بود که زیرکی زیر دار آن...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《عیادت》 می رفتم به دیدن سایه های طولانی که در خواب هایم قدم می زدند تا به یاد بیاورم رؤیای کوچه ها را که نور ماه سنگین تر از قامت آسمان می تابید بر دوش شب های پائیز, می رفتم به سراغ صدای شُرشُر باران...

ادامه شعر
غزاله غفارزاده

گره می‌زنم سبزینهٔ مهر را به غنچهٔ لبان تو شاید تبسمت بگشاید گره کورِ دلم را غزاله غفارزاده/ سپکو

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"انگاره های تنها" انگاره های تن-ها با نگاهم تن به تن و همهمه ی آفتاب. کجاست ساقه های اشاره؟! که از زمین برخیزد آبستن نوری شود تنش های شبانه. از برابرمان کی می گذرد، بکارت صبح؟! و آنکه از آن سوی پنجر...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

از این روزهای یخ بندان رفتن های طوفانی ات برایم به یادگار می ماند.

ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

اولین کسی که شعر مرا خواند چشمان زیبای کال تو بود لبانت را بدون هیچ عذری به تنم پیچاند کمرم بی تخت به ناز شصت پایت قفل کرد سرم فریاد کشید معلق درهوا بمان نرو که تو را دنیایی دوست دارم اگر ملافه هایم...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا