تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محمدحسین داودی

مثل فلسفه مثل شعر مثل ریاضی مثل ... عشق حداقل برای من برای شاعری مبهوت شما نفهمیدید ما هم نمی فهمیم که دنیا دنیای نفهمیدن است مثل چیزی که حالت را خوب کند دلت را صاف راستش خیلی حالم خوش نیست شاید مریض...

ادامه شعر
امیر حامدی

من و جمیله هر دو فوق لیسانس علوم حیوانی گرفتیم ! حالا جمیله عروس یکی از وزراست ! من از زیر پای کدخدا کتاب های ادبیات را جارو می کنم ! ما رابطه خود با حیوانات را حفظ کرده ایم ! جمیله تاجر بزرگ پشم ...

ادامه شعر
احمد آذرکمان

. وَ گیاهی ام   دمیده بر گوری ناشناس   سرگرمِ    تماشایِ    حمدهایِ تیزرو  - که هرگز شکار     نمی شوند انگار...    وَ گاهی   سرگرمِ چیدنِ وقت هایِ نشکفته ام بی انتظارِ    پایین آمدنت    بی انتظ...

ادامه شعر
فاطمه  مهری

_داستان تو واین صندلی چوبی چیست.؟ _ صندلی چوبی روی ایوان آن زمان که غرق رویای باتوبودن بودم ودلداگی های دروغینت از چشمانم سرازیر می شد قایق نجاتم شد. ◾◾◾ هر شبم یلداست بعد از آن یلدا، دانه کرده ...

ادامه شعر
آرزو نوری

وارونه افتاده بودم و ابتدای جهان گم شده بود دست و پا می‌زدم برای رسیدن بی‌آن که بدانم بیهوده بیهوده بیهوده می‌کوشم بستری بود جهان نه به وسعت دست‌هایمان و خوابگاهی نه به وسعت خوابهایمان...

ادامه شعر
متین  حکیم پور

وقتی که خنده رو لبام می میره سیاهی آوار می شه روی سرم اونایی که سراغتو می گیرن می فهمن از همیشه تنها ترم چشاتو وا کن ، زندگیمو ببین دنیای من ب...

ادامه شعر
طیبه طه (تهرانیان)

بازگشت رفته بودم که دگر باز نگردم،،، اما!!! تهی دست و تهی فکر و تهی دل " بی بال و پر ،،، باز گشتم "به قفس تن "؛ در انتظار طه 22/ 11 400...

ادامه شعر
امیر حامدی

روزگار غریبی ست ! چشم زلیخا را دور دیدند ! " رنگین ها خود را برنزه می کنند " وُ سیاه ها حتی شعرشان سپید است ! آنقدر مژه هایشان بالا رفته که روسری ها را در باد می پیچند وُ موها را با شینیون جمع می کنن...

ادامه شعر
جواد مرادی

دیشب قدم زدم در آسمان رویِ زمین پرواز کردم اگر بدانی تا کجاها با خیالت رفتم... جوادمرادی

ادامه شعر
فاطمه  مهری

تو را می خواهم و هستم مسرور به داشتن چنان گشتم مغرور که در زمین نگنجد این هوایم خودم را با عطارد می کنم جور به وصلت آنچنان امید وارم که رویایش نگردد لحظه ای دور زمانی که ز تو دورم عزیزم دلم چون سیر و...

ادامه شعر
متین  حکیم پور

سالها از چمدان و سفرش ترسیدم او خطا پشت خطا ، من فقط بخشیدم قلبم از این همه ظلمش به تنگ آمده بود زره از عشق به تن کردمو با عقل خودم جنگیدم سالها لهجه ی اشعار دلم بارانی ست ابر گریانمو و بی مهر ش...

ادامه شعر
نادیا  قهرمانی کیا

‌پدر، ای تکیه گاه زندگانی پُر از عشق و امید و مهربانی چو کوهی استوار وسنگ‌ صبوری به چشمِ من، همیشه قهرمانی قهرمان بی مثال من روزت مبارک نادیا قهرمانی کیا (١۴٠٠) ...

ادامه شعر
هانیه علاالدین

«انعکاس» طراوت نیلگون نگاهت بر دل زخم خورده ی من مثل قطرهای لطیف شبنم می‌شود جاری با عشق تن تندیس تنهایی رایحه‌ای از عطر شب بوها را به همراه دارد با خود انگار آرزوهایم زیر کاجی بلند قامت و سبز بارور ...

ادامه شعر
سعید  فرضی زاده

شکستم هم شنیدنی بود هم دیدنی . . . ای عشق تو فرمان ده کدام یک را در قافیه شعرم بگذارم تا دیدنی شود و شنیدنی! . . دیدنی و شنیدنی . یا . شنیدنی و دیدنی!! ...

ادامه شعر
حسن  رسولی

مرداویچ دردم از مرگواره های دردند که بر پیشانی لمسینگین قبله ای شده است برای نماز گرازان آنقدر از زخمی+نگین هار شده ایم در این حالت آلت مات قبله نما گرگ هم دیگر از چندش این زخم رحم ها فرار می کند شکر...

ادامه شعر
مروت خیری

ببخشید جسارت است، دلم می خواهد گاهی به جایِ گفتنِ دوستت دارمت، بیندازم دستم را به دورِ گردنت

ادامه شعر
مهناز مرادی

سـەرما یانێ دەسەیل ت کڕێـوە یانێ باوش ت چنـاره یانێ ئەرسەیل م کی ئۊشـێ زمسان سەردە ئاگـر یانێ ناو دڵ م سـزیان یانێ ناو جەرگ م داخـی یانێ هەناس م کی ئۊشـێ تاوسان گەرمه...

ادامه شعر
احمد آذرکمان

..... این منم نشسته بر آستانه ی یکهزار و چهارصد کسی که تلفن های دوزاری زده پنجزاری ها خرج کرده لواش یک تومانی خریده وُ خورده با تَشتَکِ کانادا وُ سیاه بازی کرده شاطرِ از کمر به بالا دیده با دو چوب ب...

ادامه شعر
هانیه علاالدین

«خاطرات» یادش بخیر خاطرات کودکی خانه ی پدری حوض و پنج دری رقص گیلاس ها روی درخت آن ظرف های سفالی دیوار کاه گلی قالی و اتاق نجاری قلک چوبی‌ ام تک درخت نارون چتری سازه های چوبی باغ شمشاد و گل ها را چه...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

و بعد برگی نبود و بادی که واژه برقصاند شعر دیگر ریشه نداشت و شاخه هایش از ارتفاع دلم می افتاد. شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا