- لیست اشعار
- قالب
- مثنوی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ماهدخت محمدی
در13 /02/ 1350 -
حسن رسولی
در13 /02/ 1363 -
Parvin Mohamadi
در13 /02/ 1402
] دلنوشته ای بر حزب ۱۹ آیات ۸۸ تا ۱۱۳سوره مبارکه نساء] آیه ۸۸- فَما لَکُمْ فِی الْمُنافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَ اللّهُ أَرْکَسَهُمْ بِما کَسَبُوا أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللّهُ وَ مَنْ ...
ادامه شعرمردی از گوسفند فروشی گوسفندی خرید .هر چقدر او گشت برای گوسفند خود قصابی ندید . او چنین گفت به آن گوسفند فروش.کس تو نشناسی که قصابی کند او آورد جوش وخروش.گفت چون من کجا قصاب هست.گفت قبل ذبح آن یک ذره ...
ادامه شعرکنون باران به شهر ما صفا داد صدایش بر دل ماهم جلا داد من و باران قراری نغز داریم که در هنگام دل تنگی بباریم بزن باران بزن خیس و ترم کن چو خیس خیس گشتم باورم کن بزن باران که دارم صد بهانه برای ...
ادامه شعربِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ [ دلنوشته ای بر حزب ۱۶ آیات ۱ تا ۲۳ سوره مبارکه نساء] آیه ۱- یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْ...
ادامه شعر[دلنوشته ای بر حزب ۱۷ آیات ۲۴ تا ۵۷ سوره نساء ] آیه ۲۴- وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاّ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ کِتابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِ...
ادامه شعرعبرت تاریخ را در ذهن خود تو کن مرور.شاید از این برگ تاریخ بشکند مارا غرور.گنج عالم را اگر داری مشو تو شادمان. ظالم دنیا مشو ظلمی به مردم تونکن در این جهان.در ره مهر وعطوفت دست مردم را بگیر.پیش از آن ...
ادامه شعریاشافی چهار طبع قرار داد خداوند جان/به هر حَیّ ای که آفرید مهربان چهار عنصری که حیات را بقاست /همان آب و آتش، هوا ،خاک راست چو اشرف نمود خلقت آدمی / تمام عناصر به انسان همی و شد آدمی اشرف کائنات...
ادامه شعرنام خالق قلب گاهی قلب دردش به افعال تن است/مثل خوردن های ناپاک و غم است گاهی علت غلظت خون است بشر/پس حجامت کن رها ، شی درد سر گاهی صفرا گاهی بلغم گاهی دم/گاهی سودا، گاهی باد و هًم و غم گاهی افکار ...
ادامه شعر[دلنوشته ای بر حزب ۱۵ آیات ۱۷۱ تا ۲۰۰ سوره آل عمران] آیه ۱۷۱- یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِنَ اللّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ فضل و نعمت الهی مژده ای یقین پا...
ادامه شعربنال ای دل که ایران سوگواراست اسیر داغ ودرد و انتظار است هواتاراست ودلهامان شکسته که آبادانمان درخون نشسته نفوذورشوه را همرازکردند فسادی خون ریز آغاز کردند بناکردند دام متروپل را حدیث تلخ ...
ادامه شعردرون خانه ها گشتی تو مهمان.تو هرچه خواستی دادی تو فرمان.زن خانه به یک گوشه نشسته ست.که مرد خانه را هوش وحواسی هم نمانده ست.سخن هاشان فقط از لایک باشد.نشستن دور یک سفره را هرگز نخواهد.درست است که آن...
ادامه شعربعد تو محکوم استثمار رؤیایم هنوز عشق یعنی رفتی و غرق تمنایم هنوز بعد تو هرشب به یادت من شبیخون می زنم روی دست وامق و فرهاد و مجنـون می زنم عشق یعنی اعترافات قلم هر نیمه شب عشق یعنی سوختن در هُرمِ هذ...
ادامه شعر110 الهم صل علی محمد و آل محمد: [دلنوشته بر حزب ۱۴ آیات ۱۳۳ تا ۱۷۰ سوره آل عمران ] آیه ۱۳۳- وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتّ...
ادامه شعر[دلنوشته ای بر حزب ۱۳ آیات ۹۳تا ۱۳۲ سوره آل عمران ] آیه ۹۳- کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلاًّ لِبَنِی إِسْرائِیلَ إِلاّ ما حَرَّمَ إِسْرائِیلُ عَلی نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراهُ قُلْ فَأ...
ادامه شعرای آن که دلت در گرو یار بود .مهریه ی بالا بدان نکته ی هشدار بود .یاری که لبش خنده ی بسیار کند .مهریه تو را زود گرفتار کند.آن کس که تو را گفت که آخر که گرفت و که داد.شیاد بود درو برت زندگی ات داد به ...
ادامه شعر[دل نوشته ای بر آیات ۱۵تا ۵۱ سوره بقره ] آیه ۱۵- قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْ...
ادامه شعربیا تفنگ به دست گیر تو را چه باک.اگر که دشمنت تو افکنی به خاک.نترس از زوزه ی سگان پست.که در رگت نشان زخون رستم است.اگر که دشمنت هدف نموده شرف.اگر که فتنه می خواهد ز هر طرف.بیا که دشمنت هلاک کن .ز صفحه...
ادامه شعر[دل نوشته ای بر حزب ۱۱ آیات ۵۲ تا ۹۲ آل عمران] آیه ۵۲- فَلَمّا أَحَسَّ عِیسی مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصارِی إِلَی اللّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ آمَنّا بِاللّهِ وَ اشْهَ...
ادامه شعر[ دل نوشته ای بر آیات ۱۷۲ تا ۲۰۲ سوره بقره ] آیه ۱۷۲- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ طیبات آفریدیم برای موم...
ادامه شعرناگهان مهمان تقاضا کرد صاحب خانه را.یک،دو روزی من تورا مهمان شوم جانانه را.گفت صاحب خانه ناچارا قدم ها روی چشم.در دلش فریاد زد از روی خشم.خرج سنگین است توکن من را رها.گرنیایی این دلم گیرد صفا.دید صاحب...
ادامه شعر