- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
سمانه تیموریان (آسمان)
در26 /02/ 1394 -
Sm Hm
در26 /02/ 1394 -
منصور آفرید
در26 /02/ 1324 -
حسین نوری
در26 /02/ 1386
از گلستانِ لبت، گل بوسه امشب چیدنی است دسته دسته، یاس شرم از چشم تو روییدنی است روبه رویِ تو، نگاهت در نگاهم، گنگ و مات نازنینم! قبلِ هر بوسه، نگاهت دیدنی است "من کجا و جرأتِ بوسیدنِ لبهایِ تو"* دل ...
ادامه شعرآینه؛ نبودنت را فریاد کشید چنان که خورشید در افق محو شد ساعت دیواری مدام دهن کجی می کند عقربه ها دستشان در یک کاسه است برای شکنجه... حتی پرده خنده زنان نسیم را در آغوش کشیده پچ پچ هایشان گوش فلک را ه...
ادامه شعرمریمانه (۱۵) مگرکه میشود آیا غمی فراتر ازاین دوچشمِ خسته زدیدن،دو دل جداتراز این ومن دوباره به یادنگاهت افتادم نگاه توست به چشمانم آشناتر از این نگو که دوست نداری حضور قلبم را مکن وجود مرا،خوب من فنا...
ادامه شعرمی خواهمش دیوانه وار، عاشق منم مجنون هوار لیلای خود گم کرده ام، دیگر نمی خواهم نگار فرهاد دَم دوران منم، تیشه به کوهی می زنم یابم تو را شیرین جان، آنگه کنم شادان هوار ...
ادامه شعرتا قطارش دیدم از دور فکر کردم مقصد همین است! تف به هر فکری که بیخود؛ مغزِ من را در کمین است
ادامه شعربوی گندم بهار آمد زمستان یادمان رفت وشبها زیر باران یادمان رفت شبیه روزهای کودکی مان الفبای دبستان یادمان رفت هنوز از بوی گندم سیر بودیم چه ساده معنی نان یادمان رفت هوای کوچه دامنگیرمان کرد سکوت یک خی...
ادامه شعرتا ابد با دل بجنگم در فراق و هجر یار اشک دل جاری کنم، باشم به فکرش بیقرار
ادامه شعرمریمانه (۱۴) تویی که هرچه درخت وپرنده رامش بود؟ کسی که نام خدا تکیه ی کلامش بود؟ کسی شبیه خودم؟نه خدا چه میگویم! کسی فراتر ازاین حرف ها که میگویم [] توآسمان خدارا پیاده طی کردی برای من بغلی از ستاره ...
ادامه شعردوش در میخانه صحبت از آواز تو بود آغاز مِی و مُطرب و طَنبور گاه؛صحبت از ساز تو بود فاش شد اسرار من در حقیقت صحبت از راز تو بود #تقدیم به خانم مهربانم؛سپیده ...
ادامه شعرگفتی بیاد بهار میام بهار اومد نیومدی گفتی سر قرار میام قرار اومد نیومدی یه عمره چش به راهتم قربونی نگاهتم بین تموم عاشقا منم که جون پناهتم تو شبهای خاکستری شدی برام یه خاطره یه خاطره که عمریه فقط میگ...
ادامه شعرمن همانم که به یک گوشه نگاهت باختم از ازل با یاد تو هـم سوختـم هـم ساختـم فاتـح میـدان عقـل و عشـق بودم من ولی دیـدمت گـویـی به یـک بارِ سپر انداختم قـصد هجـرت کـردم و با کوله بار یاد تو خانـه ای از...
ادامه شعررسید مثل مسافر، کنار چشمه نشست و در تمام وجودش چه ناگهانه شکست! چقدر با غم و حسرت به آسمان نگریست به سمت نقطهی اوجی که اوج پر زدن است! و گفت کاش که میشد میان جذبهی نور پرنده بود و از این خاک پر...
ادامه شعردر چشمان تو دیدم ؛ رازی نهفته بود در کنار برکه ی عشق دیدم ؛ اسراری نهفته بود
ادامه شعردَمی نمیرهد مرا هوای ِ دیدن ِ رُخت مگر مرا شود نَفَس، دَمی کنم به غیر تو؟!
ادامه شعرلیلی زمان من به دیوانگی اش خندیدم اندکی بعد زخود پرسیدم عشق آغاز رسیدنها نیست؟ یا من اینگونه ز او فهمیدم او همه عمر به لیلی زمان می بالید گرچه من سادگی اش را دیدم پشت دیوار مرا هم گریاند گویی از حادث...
ادامه شعرآغوش کلامت را میپرسم تب و تاب داشتنت مرا به جنون کشانده سر مست عشقی شده ام که خماری بامدادش گرچه استخوان سوز است؛ اما نگاهش شنیدنی است و عطر صدایش؛ بوئیدنی نام تو تنها واژه ایست که مرا تا اوج رویا میب...
ادامه شعر(۱) بیرمق افتادهام میان نیزارها و جای سُم گاومیشها بر تنم مانده است...! (۲) در خوابهایم جا ماندهام سر ساعت صفر یک نفر مرا بیدار کند...! (۳) مثل یک طفل شدهام انگار بغض تا بغض پر از حرفم اما زبانی...
ادامه شعربسته ام بار سفر، دیگر به پایان آمده وقت دل کندن ز دنیا بهر ما این آمده دست و دل شستم وداع کردم ندانستی دگر خط آخر، سطر آخر اینچنین آن آمده ...
ادامه شعرمن کنارت نیستم و چقدر خوش به حال آنجا خوش به حال اقاقی خوشبختی که نفست را می بوید.... ✍️مهدیه باریکانی
ادامه شعرهزاران بار با یادت چه صحبت ها به پا کردم نشستم در بر عکست چقدر غوغا به پا کردم کمی از عشق سخن گفتم، کمی یاد سفر کردم به یاد تو درون سینه ام آتشفشانی را به پا کردم ...
ادامه شعر