- لیست اشعار
- موضوع
- عارفانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
در08 /02/ 1394 -
عباس خوش عمل کاشانی
در08 /02/ 1394 -
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
در08 /02/ 1365 -
ترانه هموطن
در08 /02/ 1357 -
مائده .
در08 /02/ 1380 -
عبدالصمد اجباری
در08 /02/ 1399 -
ثریا قنبری
در08 /02/ 1389 -
آرامش ظهرابی
در08 /02/ 1361 -
سعید طهماسبی کهیانی
در08 /02/ 1369 -
حسن محمودی
در08 /02/ 1344 -
مهدی یوسفی
در08 /02/ 1377
کوله بار عاشقی بر دوش داشت پشته ای از مهر در آغوش داشت عازم پس کوچه های مرگ بود زندگی را گرچه از دل دوست داشت با همه بیگانه بود از پیش و پس صحبت مولای حق در گوش داشت نغمه دلدادگی را ساز کرد بار بربس...
ادامه شعروَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَىٰ رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ دل هایی که یقینا بیمارند مبتلای نفاق و گرفتارند خدا نیز خباثت برخباثت ها افزون می کند ...
ادامه شعردلنوشته ای بر آیه ۱۲ سوره مبارکه یونس وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنَ إِلَىٰ ضُرٍ...
ادامه شعر«خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» با عفو ومدارا رفتارکن،به کارهای شایسته دعوت نما و از نفهمان دوری کن. «خُذِ الْعَفْوَ» خطا کار است: اورا ببخش. «وَأْمُرْ بِالْعُرْ...
ادامه شعرصدای زنگ کاروان تو گوشمه من کوله بار عاشقیم رو دوشمه میخوام برم کرببلا پیش حسین همونجا که عمریه عقل و هوشمه بگم آقا دلم گرفته این روزا رفته دیگه من آبروم پیش همه از بس که توی هیئتت زار میزنم دی...
ادامه شعرسیهبازگوش خراش محکم بکوبد طبل را سیه پوش دل خراب آرام بریزد اشک را
ادامه شعرغزل : عبدالرضا نقاره میزنند.. که حاجت روا شدم امضا شد و کبوترِ صحن و سرا شدم در صحن مدتی است نشستم به انتظار شاید که نوکرِ حرم ِ با صفا شدم دستم به شعرهای بهشتی نمی رسید پس شاعر ِ کرامتِ ایوان...
ادامه شعرآنچه در مذهب رندان به نظر می رسدم با تکامل به سوی علم و ادب می بردم تا نسیم ادب از مذهب آنهـا بِـوَزد همچنان مُشک خُتن روی بدن می وزدم ٭٭٭ آدم ...
ادامه شعر((ذکر یار )) جوهریه وجودمی ساقی غمگسار من سبزترین بهارمی اهل دل و تبار من اوج کمال شعر من ،شاعری از وجود تو چون ز تو چشمه می شود قلت اقتدار من باده ناب من توئی نقطه ی مامنم تویی یاد تو موج می زن...
ادامه شعرهر دل دانا که شد ، آیینه دار حرف دوست درهمان آیینه می بیندکه حرف آن نکوست گوییـا شب زنده داری در دل بیدار ما می شود آیینه گردان از برای حرف دوست ٭٭٭ در همه اشیاء عالَ...
ادامه شعر[دل نوشته ای بر حزب ۱۱۷ آیات ۱ سوره مبارکه نساء تا ۲۹ سوره مبارکه تکویر] 110 الهم صل علی محمد و آل محمد: سوره النبأ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ ﴿۱﴾عَنِ النَّبَإِ الْع...
ادامه شعرمثل یک خط بلندی که تهش نا پیداست مطلع نیست کسی آخر دنیا که کجاست نقطه ی اول این خط به کجا خورد رقم عالمان منفعل از یافتن پاسخ راست گیتی آیینه ای از ذات خدای احد است خوب و زیباتر ازاین خلقت بی نقص ,...
ادامه شعرخداوندا تو رحمانی و ما هم بندگان تو ببخشا که نفهمیدیم حضور و امتحان تو همه مردود درگاهیم جوابها را غلط دادیم غلط ها را نگیر از ما که هستیم بندگان تو تومعبودی وماعبدی...
ادامه شعرمرغِ آوا خوان بجوید لالهها از خاک ما گشت لیلی، ردِّ مجنون را چرا از خاک ما؟ زندگی کردم بسی خاموش و ساکن، لیک دوست باد سازد گرد و طوفانها به پا از خاک ما گرچه جامی از شرابی کهنه من را هیچ نیست مست ...
ادامه شعرخالق جانگداز من ، کی بدهی نیاز من سر بنهد به درگه ات ، این سر سرفراز من خالق بی نیاز من ، گر شکنی طراز من کی برسد به درگه ات ، آرزوی دراز من ٭٭٭ خدا به کار جه...
ادامه شعرزمانی هم جوان بودم که یوسف رخ نشانم داد اگر آمد ولی دیبایِ پیری بر سرم بُگشاد حمیمم عیب خاموشی مزن بر سروِ رعنایم بیابی هم سکوتی هم سکونی در خراب آباد خموشی، گر به یک آزارِ عالم شُکّه مانی دوست مداو...
ادامه شعردر چشمهای خسته من رقص خواب بود اندیشه های رهگذرم در شتاب بود دل از ترانه های زمینی خبر نداشت در شعر آسمانی من عشق ناب بود آن شب کنار برکه عرفان قرار داشت آنجا که روشن از اثر ماهتاب بود ...
ادامه شعرمنم آهوی اسیری کـه بود در قفسی سر به دیوار بکوبم که به دادم برسی هرگزم دل نکنم سفره به بازار که خود واقف طنطنه و دمدمهء هـــــــر نفسی صبحدم گو ندمد هور زجولانگه شرق چهره بگشا که ببینند خلایق چه کس...
ادامه شعربِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿۱﴾أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿۲﴾وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿۳﴾أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿۴﴾أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿۵﴾ف...
ادامه شعرمن بنده ی فرمانبری هستم به بَـرِ تو گر پیموده ام ، آن همه کوه و کمر تو حیرانـم و در راه دیگر راه نـپویـم در راه تو پویـم ، شده ام در بـدر ...
ادامه شعر