آنکه در آغوش مرد، گرمی احساس بود
گم شدن بوی گل، عطر خوش یاس بود؟
دانه و سمبل دراین ، مزرعه نابود شد
تیغ روان میبرید ، تیز تر از داس بود
دامنه ی آرزو گم شده کو جستجو؟
آینه پنهان ولی ، تیغه ی الماس بود
ریشه نه بر ریش بود ظاهر درویش بود
زلف پریشان شدو کاسه ی سر تاس بود
قصه شیرین ما دور شد از روزگار
تیشه فر هاد ما خسته و حساس بود
شاعر شیرین سخن بود به هر انجمن
انجمن و شعرهم ، قابل مقیاس بود
نقد در اثار هر ، منتقدی جلوه داشت
منتقد روزما این همه وسواس بود؟
هرچه به زیبای ، این هنر افزوده شد
بیشتر از لنز آن ، شاعرش عکاس بود
البرز
اینکه خراب است و آباد نیست
ذره ای از سلسله ی شاد نیست
جام جهانی دل از یاد رفت
آن گل زیبای خدا داد نیست
ماه ز اشوب ، زمین خورده است
ماه در این حومه نه آزاد نیست
چهره ی در هم شده ام را ببین
یاد همان خاطره در یاد نیست
چرخش ایام دگرگون شدست
مادر مهری که دگرزاد نیست
موج به دریای محبت نشست
خالق دریای پر از باد نیست
شبنم و گل باز به هم میزنند
باز بهار آمده ، شمشاد نیست
قافیه شعر و غزل کم شداست
بغض فرو خورده ،که فریاد نیست
شاهدِ بازار جفا آتش است
آنکه همی شعله فرستاد نیست
اشک مجال است بروی دو چشم
چهره ی آن کس که دلی داد نیست
دام و بلا گشته مهیای ما
درد و بلا مانده و صیاد نیست
سبزترین ناحیه ی فصل مرد
فصل فنا گشته و خرداد نیست
دار کجا و سر بی حوصله ؟
ارزش هر سر که به جلاد نیست
البرز
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 22
طارق خراسانی 25 شهریور 1394 05:59
دام و بلا گشته مهیای ما
درد و بلا مانده و صیاد نیست
سبزترین ناحیه ی فصل مرد
فصل فنا گشته و خرداد نیست
دار کجا و سر بی حوصله ؟
ارزش هر سر که به جلاد نیست
سلام حضرت استاد البرز
به به هر دو غزل شما زیبا هستند و دومی دلبری ها کرد
در پناه رب العالمین به شادی و مهربان
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:18
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
بهناز علیزاده 25 شهریور 1394 10:48
درود بر شما جناب البرز بسیار زیبا سروده اید
احسنت در پناه خدا
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:18
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
منوچهر منوچهری(بیدل) 25 شهریور 1394 11:07
سلام به استاد البرز عزیز همیشه از اشعارت لذت میبرم درود بر شما عزیز بیدل
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:18
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
روح الله اصغرپور 25 شهریور 1394 11:13
سلام و درود استاد البرز زیبا بود
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:18
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
اله یار خادمیان 25 شهریور 1394 16:20
سلام و درود بر شما برادر ودوست عزیز زیبا و ارزشمند و قابل تقدیر ستایش است
سر فراز و عزیز باشی
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:19
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
طلعت خیاط پیشه 25 شهریور 1394 19:19
درود بر شما
هر دو غزل را زیبا سروده اید.
قلمتان سرسبز و دلتان بهاری باد.
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:19
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
دادا بیلوردی 25 شهریور 1394 21:39
درود بر جناب البرز بزرگوار
بسیار لذت بردم از احساس نرم و گرمتان
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:19
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
سمانه تیموریان (آسمان) 25 شهریور 1394 22:26
سلام و درود
هر دو غزل بینظیرند
دستمریزاد
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:20
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
محمد جوکار 26 شهریور 1394 01:35
درودها و آفرین ها استاد مهرم جناب البرز عزیز
دو غزل زیبایت طعم چای دوغزال می دهد و لبریز و لب دوز و لب سوز است
احمد البرز 26 شهریور 1394 15:19
سلام
بسیار سپاس
از حضورتان
سلیمان حسنی 27 شهریور 1394 02:12
سلام دوست گرامی:قلمتان ماندگارباد
هما تیمورنژاد 29 شهریور 1394 18:02
هزاران درود بر شما استاد گرانقدر
چقدر غزل هایتان حرف داشت
هر دو زیبا ولی دومی رو بیشتر تر دوست داشتم
علی روح افزا 01 مهر 1394 12:04
درود بر برادر شاعرم .
جناب البرز بزرگوار بسیار زیبا سرودید .
در پناه حق ..........
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 13:48
☆☆☆☆☆