3 Stars

رنگ احساس ات نمیدانم ولی دوران تو

ارسال شده در تاریخ : 21 تیر 1394 | شماره ثبت : H94726

رنگ احساس ات نمیدانم ولی دوران تو
روح آرام ات نمیدانم کم از چشمان تو؟
نبض نفس ام را گرفتی روبه موتم مرده ام
دم به دم کم میشود هر که شود همسان تو
جنس احساس ام نمیدانی . کم از خاکستری ؟
خاطرم هی شکوه میدارد هم از نسیان تو
خاطر قلب پریشانی اگر دارم ز توست
دشت کی سیراب میگردد پس از باران تو؟
گفته ای دست رقیبان و ندانستی رفیق؟
مینشینم تا بگیرم یکدم از دستان تو
هی نوشتی ونوشتی اندکی هم گوش کن
با تظاهرهی تظاهر میرود ایمان تو
جای بذر مهربانی سنگ میکاری چرا ؟
بد به حال آنکه میگردد دمی دهقان تو
جهل با اندیشه درمنزل چه میخواهد بگو ؟ ؟
هی تو باشی با خرد من میشوم نادان تو
ازچه با اهل طریق ومعرفت بیگانه ای ؟
پیچ میچید به خود اما نه در میدان تو
گر چه با حسرت نشینان گشته ای اما بدان
غیر حسرت نیست گویا در دل ودامان تو
رنگ چشمانت نمیدانم ولیکن دلبرا
چنگ دستانت نشسته بر سر میهمان تو
خرمن ما با نسیمی میشود حاصل گلم ؟
هر چه پایان می پذیرم میشود پایان تو ؟
گرگ ومیش شب تو رادرگیرفردا کرده است ؟
خوش به حال هر که می بیند کمی احسان تو
حسن تو در جلوه است و چشم زیبایت برو
پسته میخندد به خود تا میشود خندان تو
......................
تقدیم به کسانی که نظر را از صاحب نظر می گیرند

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 346 نفر 584 بار خواندند
زهرا نادری بالسین شریف آبادی (21 /04/ 1394)   | طارق خراسانی (21 /04/ 1394)   | احمد البرز (21 /04/ 1394)   | کرم عرب عامری (21 /04/ 1394)   | دادا بیلوردی (21 /04/ 1394)   | یاسر شفیعی ( تائب ) (21 /04/ 1394)   | فاطمه اکرمی (22 /04/ 1394)   | بهناز علیزاده (22 /04/ 1394)   | حسین دلجویی (22 /04/ 1394)   | هما تیمورنژاد (22 /04/ 1394)   | حامد زرین قلمی (22 /04/ 1394)   | نگار حسن زاده (22 /04/ 1394)   | منیژه رستم پور (24 /04/ 1394)   | کریم لقمانی سروستانی (24 /04/ 1394)   | نسیم محمدجانی (26 /04/ 1394)   | محمد جوکار (27 /04/ 1394)   | مجتبی جلالتی (10 /01/ 1399)   | علی معصومی (27 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :9


نقد 3

  • حسین دلجویی   22 تیر 1394 03:49

    به به...
    درود بر شیوایی کلام و بلاغت غزل سرشار از پیام و الی ماشالله بسیط وگستردگی قافیه ی «الف و نون »فراوان و ناتمام و وغزلی بلیغ در 18 بیت گرفته سرانجام و رگبار کلاشینکفی جناب البرز خوش کلام و ....بماند احمد جان..
    خلاصه سنگ مفت و گنجشک مفت...
    اما درود بر شما که به زیبایی تمام ،غزل را عاقبت بر مسند نیکوی اختطام ، پیامی هر چند کمی مبهم نشاندید..

    من مانده ام احمد جان، پس همسفری کو...؟
    یک عالمه حرفم من ، صاحب نظری کو..؟

    البرز جان....
    به امید روز ب روز زیباترین ها و ساعت ب ساعت جاودانه ترین هاتان...بگو انشا الله...

    rose rose rose rose

    تو از شکوه کدامین ترانه میخوانی؟ *
    که ذوق یخ زده ام میکشی به مهمانی
    /
    تو از کدام افق، با کدام اسب سپید؟
    نموده ای طبق دیده ام گل افشانی؟
    /
    تو از زلال کدامین شمال الوندی
    که آمدی عطش سینه ام بنوشانی
    /
    تو از کدام ستاره کدام خوشه عشق؟
    نموده ای شب تنهایی م چراغانی ؟؟
    /
    تو از بلور کدامین ستاره می نوشی؟
    که همچو سبزه و شبنم زلال و رخشانی؟
    /
    گمان که هرم کویری و حرمت نفست
    رسانده ای تن سردابی ام بپوشانی
    /
    و یا حــلاوت آبی و آسیاب دلت
    رسانده ای دل سنگ مرا بچرخانی
    /
    همیشه آینه هایت دوام روشنی اند
    همیشه پنجره هایت امـید زندانی
    /
    بیا و نیــل بکن قسمت مریدانت
    بیا ببخش به« دلجو» عصای چوپانی

    حسین دلجووو

نظر 32

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   21 تیر 1394 13:48

    جنس احساس ام نمیدانی . کم از خاکستری ؟
    خاطرم هی شکوه میدارد هم از نسیان تو
    rose rose rose rose rose
    جهل با اندیشه درمنزل چه میخواهد بگو ؟ ؟
    هی تو باشی با خرد من میشوم نادان تو
    ازچه با اهل طریق ومعرفت بیگانه ای ؟
    پیچ میچید به خود اما نه در میدان تو
    rose rose rose rose rose
    درودها نویسامانی

  • طارق خراسانی   21 تیر 1394 14:27

    گر چه با حسرت نشینان گشته ای اما بدان
    غیر حسرت نیست گویا در دل ودامان تو

    applause applause applause applause


    با سلام و درود بی حد


    بسیار زیبا

    دستمریزاد حضرت البرز



    در پناه حق شاد زی


    rose rose rose

  • کرم عرب عامری   21 تیر 1394 20:05

    درود بر شما بسیار زحمت کشیدید

    rose rose rose

  • دادا بیلوردی   21 تیر 1394 21:03

    درود بر جناب البرز عزیز
    لذت بردم از احساس لطیفتان
    قلمتان مانا rose

  • یاسر شفیعی ( تائب )   21 تیر 1394 21:33

    rose rose rose rose rose rose rose

    درود و سلام خدمت مهربان یار عزیز و همراه همیشه خوش سخن rose

    طاعات قبول دوست عزیز rose

    بسیار زیبا وزین و پر محتوا قلم زدید مرحبا بر شما و قلم توانایتان rose rose rose applause applause

    احسنت بر اندیشه زلال و ژرفتان rose rose rose rose

    پاینده و پیروز مهربان اخوی دانایم

    حق نگهدارتان باد مهربان شاعر عزیز rose rose rose

  • فاطمه اکرمی   22 تیر 1394 00:12

    سلام استاد ادب
    زیبا شعریپراز حس قشنگ

    همگی ازبهترین اهنگ

    مرحبا براین توانایی قشنگ
    rose rose rose

    • هما تیمورنژاد   22 تیر 1394 10:26

      rose rose rose سلام آبجی گلم خوش اومدین

    • احمد البرز   22 تیر 1394 18:17

      سلام
      کرامات همین است که
      مهربان باشی شاگرد نواز سپاس
      خانم اکرامی rose

  • بهناز علیزاده   22 تیر 1394 00:25

    درود بر شما جناب البرز گرامی، rose rose rose

  • هما تیمورنژاد   22 تیر 1394 10:23

    هزارران درود بر شما استاد بزرگوار

    غزل بسیار زیبایتان را خواندم و حظ وافر بردم

    نبض نفسم را گرفتی رو به موتم مرده ام

    دم به دم کم می شود هر که شود همسان تو


    applause applause applause applause applause rose rose

    • احمد البرز   22 تیر 1394 18:26

      سلام
      ممنونم از اینکه لطف فرموده جواب دوستانمرا با گل دادید
      شاگرد نواز فرمودید

      rose

  • نگار حسن زاده   22 تیر 1394 17:06

    درود بر شما

    زیبا بود
    rose

    • احمد البرز   22 تیر 1394 18:36

      سلام
      بسیار ممنونم از حضور صمیمی شما rose

  • منیژه رستم پور   24 تیر 1394 00:20

    سلام استاد مثل همیشه شعرتان به دل نشست rose rose

  • کریم لقمانی سروستانی   24 تیر 1394 14:46

    سلام برالبرز سرفراز
    استاداحمدعزیز
    درودتان باد
    ناب .زیبا .هنرمندانه
    می آموزم ازمحضرتان
    شادزی rose

  • محمد جوکار   27 تیر 1394 02:27

    همیشه درود بر استاد مهرم جناب البرز عزیز

    شعر زیبایت مرا درگیر حسی کرده است
    ای خوش ان لحظه که می بینم رخ خندان تو

    خوش به حال قاصدی کز تو پیامی آورد
    خوش به حال عطر یاس و نرگس و ریحان تو

    ای رفیق بی کلک هر شب دعایت می کنم
    خوش به حال شاخه های شسته از باران تو

    خوش به حال مستی از جام شراب ناب تو
    با کدامین شعر گردم ، شاعر چشمان تو ؟

    آفرین بر قامت رعنای یار مهربان
    عاشقم بر هر غزل از مهر بی پایان تو
    -------------------------
    تقدیم با مهر به احساس زیبایتان که به بلندای البرز است و دامنه ی مهرش را بر دلهای دوستان گسترده است
    rose rose rose

  • مجتبی جلالتی   10 فروردین 1399 18:05

    با هزاران درود
    استاد گرامی سروده دلنشین تان را خواندم.
    تازه گی و طراوتی دلنواز در خودش داشت.
    قلم توانایتان را می ستایم و در انتظار شما در صفحه کوچکم هستم.
    اگر قابل دانستید مقدمتان گلباران

  • علی معصومی   27 اردیبهشت 1399 13:51

    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا