- شاعران
- احمد البرز
- دفتر شعر مهتاب
- شعر شکل دستان تودارد | احمد البرز | شعر ایران
احمد البرز
دفاتر شعر
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
پربازدیدترین اشعار
شکل دستان تودارد
شکل دستان تودارد ظاهرا چشمان من
کاسه ی چشم تو پر میشد نه از دستان من
این همه رحمت کجای آسمان پنهان شده
سیل هم شاکی شد از خشکیدن باران من
می نشیند اندکی باران بروی سبزه ها
دشمن غم میشود باران پس از یاران من
دل به صد جا میرود اما نه روی آینه
آینه بیزار گردید از من وپیمان من
کوه غم باشی بروی ات تیشه می آید ولی
چون عصا خم میشود از شانه لرزان من
بیشتر بر شاخه ام تا مینشیند ضربه زن
مثل کافرکه زده هی ضربه بر ایمان من
ریشه ام جانی ندارد تا به برگی جان دهد
برگ می افتد پس از این بر در و ایوان من
قل هوالله واحد احمد> ص> کجای آیه گفت
سر زنید هر که ندارد واژه از دیوان من ؟
شاکرم با دردهایم گر چه می میرم ولی
مهر یزدان دارد این اشعار از ایران من
من خلوص عشق فرهادم نه از قوم عرب
گرمی ام از گرمی اهواز و خوزستان من
کشورم آزادی ات را با غزل فریاد کن
یا به آبادی نظرکن بیش از آبادان من
گر چه دردشت وبیابان لاله هایت را زدند
خیز وبران شو شبیه چاقوی زنجان من
برگ سبز ات را به قوری هدیه ده لاهیج سبز
چای خوش عطر تودارد مزه ی فنجان من
مثل دریای خزر گاهی مرا با خود ببر
پیش جنگل های زیبا و خوش گیلان من
این کویر خشک را بر سینه می گیرم ببین
بوی دل می اید از شهر خوش سمنان من
زیره دارد دشت ها وپسته دارد باغ ها
زیره بر چشمان زیبا میبرد کرمان من
در میان شعر من شهر شما گم گشته نیست
عکس گل های شما را میزند کاشان من
هی به مجنون بودن و لیلی ندیدن خو کنی
خو کن ای دیو سفید خفته در تهران من
بعد از این با بغض شعر من بشین وگریه کن
مثل دلتنگی یار از سمت کردستان من
شکل دستان تودارد صخره های زبر کوه
کاش دستان توپر میشد چون چشمان من
عجب ؟
کاربرانی که این شعر را خواندند
هما تیمورنژاد (30 /04/ 1394) | طارق خراسانی (30 /04/ 1394) | احمد البرز (30 /04/ 1394) | بهناز علیزاده (30 /04/ 1394) | کریم لقمانی سروستانی (30 /04/ 1394) | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (30 /04/ 1394) | منوچهر منوچهری(بیدل) (30 /04/ 1394) | فاطمه اکرمی (30 /04/ 1394) | فاطمه خواجویی راد (30 /04/ 1394) | نگار حسن زاده (30 /04/ 1394) | حسین دلجویی (31 /04/ 1394) | روح الله اصغرپور (31 /04/ 1394) | محمد دهقانی هلان (01 /05/ 1394) | نسیم محمدجانی (01 /05/ 1394) | علی اکبر سلطانی (02 /05/ 1394) | مرضیه فریدونی (03 /05/ 1394) | علی معصومی (27 /02/ 1399) |
رای برای این شعر
نظر 19
-
هما تیمورنژاد 30 تیر 1394 00:56
درود بر شما استاد البرز گرانقدر
خوشحالم که اولین خواننده ی این شعر زیباتون شدم
سروده هایتان همیشه در جان مینشیند
زنده باد ایران و ایرانی -
طارق خراسانی 30 تیر 1394 01:33
برگ می افتد پس از این بر در و ایوان من
قل هوالله واحد احمد( ص) کجای آیه گفت
سر زنید هر که ندارد واژه از دیوان من ؟
شاکرم با دردهایم گر چه می میرم ولی
مهر یزدان دارد این اشعار از ایران من
من خلوص عشق فرهادم نه از قوم عرب
گرمی ام از گرمی اهواز و خوزستان من
کشورم آزادی ات را با غزل فریاد کن
یا به آبادی نظرکن بیش از آبادان من
با سلام و درود بسیار
قصیده ای قراء و محکم و فاخر مهمان طبع پر شکوه تان بودم
خواندم و لذت بردم
دستمریزاد
در پناه رب العالمین
-
احمد البرز 30 تیر 1394 11:58
سلام
استاد ممنونم که خواننده پاره پاره خط هایم هستید
در زبان وادبیات فارسی بنشین درست است و این بشین حکم دستوری دارد و از اختیارات زبان امروز شده است گر چه غلط سپاس
-
-
-
کریم لقمانی سروستانی 30 تیر 1394 15:48
سلام وعرض ارادت به استادم
البرز سرفراز
سیل هم شاکی شد از خشکیدن باران من
چونکه خشکیده دگر این چشمه ی چشمان من
خوانده بودم باز خواندم تاکه حالم به شود
ناب .زیبا .دلفریب که مراهم فریب داد
دلتنگتانم شایداگرسفرباماشین بودبرای سلامی آمدم
شادزی-
منوچهر منوچهری(بیدل) 30 تیر 1394 17:28
درود بر جناب البرز سروده زیبای شما را خواندم لذت بردم درود بر شما @}
-
احمد البرز 30 تیر 1394 18:22
سلام
من زیر شاخه هایت سایه میگیرم رفیق
سقف دل را میزنم چون پایه میگیرم رفیق
سلام استاد ممنونم
-
-
فاطمه اکرمی 30 تیر 1394 17:40
سلام استاد ادب
افرین گویم بر نویسند ه شعر
مرحبا بر شماشاعر
همیشه بنگارید
صفحه دفترتان پراز زیبای
افرین برشما زیبانگارکه خوش نگارید
درود استاد خیلی خوب بود
لحظه هاتون پر ازعطرگل یاس
-
حسین دلجویی 31 تیر 1394 00:12
درود بر نازنین احمد البرزم و زیبایی قلم و شیوایی سرشک قلمشان..
شب عید است بگشا دست های سبز آغوشت
که دل افتاده در چاک حریــم دلنواز تو
شب عید است جان ها می فشانم در تمـنای
همه آواز و ساز تـو ، نیـاز تو و نـاز تـو
تویی سلطان مسعودم که با یک عشوه ات آخر
شدم مفـتون چشم دلکش مست« ایــاز» تو
کمان تاق ابـرویت شده سعی و صفــای من
که عمری دل اقامه کـرده در پشت نمــاز تو
چنان کوتـاه شد دستـم ز دامان سمن سـایت
که در بــاور نمی گنـجد بلنـدای فـراز تو
همانا سبزوارم من کـه جز زردی نمی بیـند
ز یغمـای دل چنگـیزی خوش تـرک تــاز تو
خداحافـظ که می سوزد به نای خسته ام امشب
غـزل هـم با دل من در فـراق جانگـــداز تو
====
دلجوووو -
علی اکبر سلطانی 02 امرداد 1394 00:22
سلام حاجی دلم ..
خوشحالم اینجا هم ز قلم نابت تلمذ میکنم ..
درودهاا نثارقلم و وجود پر مهرت ..
-
مرضیه فریدونی 03 امرداد 1394 10:59
من خلوص عشق فرهادم نه از قوم عرب
گرمی ام از گرمی اهواز و خوزستان من
به به
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
در08 /02/ 1394 -
عباس خوش عمل کاشانی
در08 /02/ 1394 -
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
در08 /02/ 1365 -
ترانه هموطن
در08 /02/ 1357 -
مائده .
در08 /02/ 1380 -
عبدالصمد اجباری
در08 /02/ 1399 -
ثریا قنبری
در08 /02/ 1389 -
آرامش ظهرابی
در08 /02/ 1361 -
سعید طهماسبی کهیانی
در08 /02/ 1369 -
حسن محمودی
در08 /02/ 1344 -
مهدی یوسفی
در08 /02/ 1377
نقد 1
طارق خراسانی 01 امرداد 1394 21:31
با سلام
اطلاعیه
غــزل خواست از من ز چوگان نگار
شــــد این شـــــعر، تقدیم والا تبــــار
در ایران به شش قرن قبل از مسیح
یکی بازی آمــد به اســب و ســـــوار
از ایران به هنـــد و ســپس انگلیـس
برفت و هـــواخــــواه آن بی شـــمار
شنـو: «گلف و هاکی و فوتبال از آن
پــدید آمــد ای مـــــــردم هوشـــیار»
کنـون ای برومنــــــــد این سرزمیــن
به جان ورزش خاک خود...، پاسـدار
پ . ن
انگیزه سرایش غزل فوق دعوت جناب کیومرث مولا دوست در خصوص بازی باستانی چوگان بوده است و ایشان از کلیه شاعران تقاضا کرده اند اشعاری بسرایند که نامی از گوی و چوگان در آن آورده شده باشد.
عزیزان اگر مایل به این امر هستید اشعار خود را که از گوی و چوگان در آن آمده باشد را به آدرس زیر ایمیل بفرمایید.
اما تاریخچه چوگان بازی:
از ششصد سال قبل از میلاد مسیح ، چوگان بازی در ایران مرسوم بوده است ، این بازی زیبا از ایران به هند و از هند به انگلیس صادر شده است و جالب است بدانیم که بازی های گلف، هاکی و فوتبال از بازی چوگان ایران الهام گرفته شده است.
mola.farm.kavosh @ gmail.com