*
* در آن گلشن که گلچین خارش از سوسن نمیداند
* مکن عیب اش که از حاسد محیط ایمن نمیداند
* من از بد خواهی دشمن مقام خویش دانستم
* که دانستم که جز دشمن مقام من نمیداند
*
* الهی دوستانم را کمال دشمنانم ده
* که تا دشمن نگوید دوست علم و فن نمیداند
* از آنم دوست چون دشمن نمی ورزد حسد روشن
* که قدر من چو دشمن واضح و روشن نمیداند
*
* مرا ذم حسود آسان تر است از مدحت نادان
* که نادان راه رسم مدح و ذم اصلا نمیداند
* به ذوق مردم کودن اگر ناطق شود الکن
* عجب نبود که کودن ناطق از الکن نمیداند
*
* به پیش منطق کودک اگر کودن شود زیرک
* روا باشد که کودک زیرک از کودن نمیداند
***** ***** ***** *****
* * بنده از دوازده سالگی با حکیم توس آشنا و بزرگ شده ام . بدیعی ست
* * بنا براین . . شاعر مهمان . . این غزل را برای شما سرودم . .
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 29
محمد مولوی 25 اردیبهشت 1399 19:39
سلام و درود استادخسرو خوبان
چؤخ گؤزل یاشیاسیز
محمد مولوی 30 اردیبهشت 1399 18:07
خار هم نشین گل است
یا
گل هم نشین خار است
نمی دانم
نسیمی در گلستان وزید
خار گلبرگ را نوازش کرد
خار
ناله ی ضعیفی شنید
گل به تشبیه گفت:
جیرانم عزیز یارم
زخمم کم است
نمی میرم ...نمی میرم .
محمد مولوی
محمد رضا درویش زاده 25 اردیبهشت 1399 20:09
هل من ناصر ینصرنی
کسی نیست مرا یاری کند
من در حرف در کلمه در جمله
مانده ام
در عشق یا در حب
مرا دریابید
مجنون باشم یا فرهاد
رستم باشم یا عدنان
کاش همسایه ام
فردوسی بود
کاش او زنده بود
خوراکم مثنوی بود
و مشق شبم
ایران
عشق را در پارس
میافتم
نه در فارس
سالروز فردوسی برترین شاعر ایران گرامی باد
یه بداهه ای بود از من
خسرو فیضی 25 اردیبهشت 1399 20:34
. درودها نثارتان باد
. استاد بزرگوار تقدیم جنابعالی که از تبار حکیم توس هستید
ستایم سراینده طوس را * * * * سراینده زال و کاووس را
بَنائی زِ شَهنامه کرد اُستوار * * * * که جاوید مانَد از او پایدار
بنای رضاشاه تخریب شد !! * * * * کِی ایمَن بَنائی زِ آسیب شد؟
فُرو ریخت کاخ سپهدار طوس * * * * بنازم کنون نظم معمار طوس
شود کِی به تاریخ برداشته ؟؟ * * * * بنائی که از نظم افراشته ؟
حکیم سخن را نه سرمایه بود * * * * فقط دفترش پُر زِ آرایه بود
به عصری که آن عُنصُری میسُرود * * * * حکیم سخن را یکی خانه بود
حصیری زِ اِرثِ پدر زیر او * * تَهِ دیگ میخورد کَفگیرِ او
در آن خانه تنگ و تاریک بود * * * * خموشانه شهنامه را میسرود
نه او را مُلازِم نه او را کنیز * * * * تو گفتی از اینها نه اَش یک پَشیز
رقیبش پی مدح محمود شاه * * * * مگر تا که بر وِی نماید نگاه
در آن حال اَمّا حکیم سخن * * * * دلش در غم محنت هموطن
بنا کرد کاخی چنان دلپسند * * * * 《 که از باد و باران نیابدگزند》
سَرآمد سپس قصّه عُنصُری * * * * همه مدح محمود و آن دلبری
ندانم که آن سُست عُنصُر که بود * * * * که محمود را دَم به دَم می ستود
زِ فردوسی اما بَس است این فسوس* * کزو مانده آوازه شهر طوس
. چگونه باید دهقان توس . . آن ابَر مرد ایران و جهان را ستود ؟؟؟؟
محمد رضا درویش زاده 25 اردیبهشت 1399 20:12
درود بر شما این شعر رو انتشار کردم چون زمان اننشارشو به فردا موکول شد گفتم
از طریق شما منتشر کنم ببخشید مرا فردا دیگر تاثیری نداشت
خسرو فیضی 25 اردیبهشت 1399 20:39
. درودها نثارتان باد
. استاد گرانمهر . . امیدوارم گفتگوی بنده با دوستان را
. از زاویه مهربانی و محبت بنگرید . . اشتباهی شده بود . .
. مجبور شدم بگویم . . . . تا همه چیز و همه مطلب شفاف گردد . .
. تندرست باشید و بتابید همیشه به مهر و به شعر
.
ولی اله بایبوردی 25 اردیبهشت 1399 23:29
به پیش منطق کودک اگر کودن شود زیرک
روا باشد که کودک زیرک از کودن نمیداند
سلام و درودها
یاد و خاطره حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد.
تقدیمی :
به بی مهریِّ مردان روزگاری
حکومت پیشگان را انتظاری
به ثبت تاریخ دورانی که محکوم
همین افراد تاریخی ، چه مظلوم
سخن از شاعری صحبت که نامی
همان صاحب سخن سنجی حماسی
همان شخصی که در توسی به دنیا
که از تابع خراسان بود ، جانا
حکایت های شیرین را به سی سال
ز آیین ، دین زرتشتی که آمال
ز دیرین روزگاری بحث آغاز
به نظمی در فعولن گشت آواز
به جُرم بخشی از اشعار جانا
چه بی مهریِّ سلطانی هویدا
به سی سالی تحمّل رنج دوران
عجم را با زبان ملی ، نمایان
چو بابک جلوه گر ، فردوسی ما
یکی رزمی ، دگر با نظم ، جانا
هویّت راستین را برملایی
که تا حدّی موفّق رو نمایی
چو بس شاعر عقاید را به هر آن
نبوت با ولایت را نمایان
ولی اله بایبوردی
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 11:50
. درودها نثارتان باد
. استاد والانکر و اندیشمند نگاهتان زیباست
. حضور سبزتان موجب دلگرمی
. و از هر سروده اتان بسیار می آموزم
. در پناه خدا باشید
.
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 26 اردیبهشت 1399 00:44
سلام و درود عزیز ارجمند
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
پیروز و سرافراز باشید
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 11:52
. درودها نثارتان باد
. استاد ارجمند از حضور محبت آمیزتان ممنون
. و متشکرم . . در پناه خدا باشید
.
حسن مصطفایی دهنوی 26 اردیبهشت 1399 08:37
درود ها استاد
بسیار زیبا است
سربلند و پاینده باشید
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 11:55
. درودها نثارتان باد
. استاد بزرگوار و گرامی سپاسگزار مهربانی جنابعالی هستم
. روح پاک و بزرگ استاد قرین رحمت الهی باد . .
.
مروت خیری 26 اردیبهشت 1399 09:30
فراوان درود خدمت شما استاد گرانقدر
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 11:58
. درودها نثارتان باد
. استاد گرامی همیشه لطف و مهربانی جنابعالی شامل حالم بوده
. ممنون که دانشجویی را استاد خطاب کرده اید
. بنده خسرو . . و یا . . فیضی . . هستم . . کوچک شما
.
مرضیه نورالوندی 26 اردیبهشت 1399 11:33
درود بر شما بسیار عالی
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 12:00
. درودها نثارتان باد
. استاد . مهر بانوی فرهیخته . کلک هنرمندتان گوهر
. نظر افشانده و مرا به لطف خوانده اید
.
مینا تمدن خواه 26 اردیبهشت 1399 17:26
درودها نثارتان استاد بزرگوار جناب آقای فیضی
غزلی زیبا و کوبنده
قابل تامل و تاثیرگذار
بمانید در اوج شاعرانگی
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 19:48
درودها نثارتان باد
. استاد . مهر بانوی فرهیخته خوشحالم که مرا
. به لطف می خوانید و به مهر می نوازید
. نگاهتان پر امید باد
.
مینا یارعلی زاده 26 اردیبهشت 1399 18:21
درود جناب فیضی
بسیار عالی
از مضمون دشمن و دوست
یاد این سروده ام افتادم
پیشکش؛
«دشمن دوست»
اوست
که بی پرده
می کَنَد پوست
دشمنی که
رو به رو نشسته
بهتر از دوست،
نمی ترسم از کلاغ
از مترسک…
ریشه می سوزانَد
شک
#مینا_یارعلیزاده
خسرو فیضی 26 اردیبهشت 1399 19:52
. درودها نثارتان باد
. استاد گرانمهر و اندیشمند کلک هنرمندتان
. گوهر نظر افشانده و محبتی بی دریغ
. مهر بانوی ادیب . . سروده زیبایتان را خواندم
. محظوظ و مشعوف گردیدم
. سپاس از حضور سبزتان
.
جمشید اسماعیلی 27 اردیبهشت 1399 11:26
درود فراوان استاد شعر وغزل
برقرار باشید
خسرو فیضی 27 اردیبهشت 1399 11:48
. درودها نثارتان باد
. استاد عالی مقام و گران اندیش . کلک هنرمندتان
. گوهر نظر افشانده . خوشحالم مرا به لطف می خوانید
.
سیلویا اسفندیاری 27 اردیبهشت 1399 22:55
سلام و عرض ادب و احترام
همیشه در پناه مهر خداوند شاد و سلامت باشید
استاد گرانقدر
خسرو فیضی 03 خرداد 1399 11:39
. سلام و درودها بر شما استاد مهر بانوی فرهیخته
. حضور سبزتان به حس شاعرانه نابی آمیخته ست
. نگاهتان پر امید باد
.
فاطمه اکرمی 28 اردیبهشت 1399 08:08
درود بی پایان ماندگارباشیدو شاد
زیبا بود بزرگوار
مهسا قادری 28 اردیبهشت 1399 15:28
درود ها بر شما استاد بزرگوار
بسیار عالی بود
با آرزوی بهترین ها
قلمتان مانا
حدیثه احمدجو 30 اردیبهشت 1399 21:19
درود استادعزیز
بسیارزیبا و دلنشین
شاد و سلامت باشید
سید محمد حسین شرافت مولا 02 خرداد 1399 16:15
با سلام و عرض ادب
زیباست
درود بر شما
قام تان در اوج
حسین یوسفی رزین 03 خرداد 1399 13:37
در بحر هزج و ترانه
چه خوش نوایی دارید استاد
"الهی دوستانم را کمال دشمنانم ده"
چه خلوص و چه نیت پاکی پشت پرده
خیال نازکت سکنی گزیده
درود براین احساس که از خمیر مایه ی
خوب عالی انسانی بهره برده
زنده باشید وپویا وگویا