نگاهی به بیت جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب

جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را
『حافظ』

✓ عاشق در ابتدا هستی معشوق را در جمال وی خلاصه می کرده است .

✓ عاشق کم کم جسارت خرده گیری پیدا می کند ؛ او چیز بیش تر و افزون تری از جمال ظاهری معشوق می طلبد .

✓ ایرادگیری عاشق در حقیقت ربط مستقیمی به جمال معشوق ندارد بلکه او دارد از «تاثیرات جمال» بر «خُلق و خویِ صاحب جمال» می گوید و این ایرادگیری را در هیبتِ «مُشت نمونه ی خروار» بیان می کند . یعنی وقتی معشوقِ صاحب جمالِ خود را بی مهر و بی وفا می بیند ، کُلِّ روی های زیبا را به بی مهری و بی وفایی متهم می کند .

✓ عبارت «جز این قدر نتوان گفت» نشان از نقد محتاطانه ی عاشق و یا زودرنج بودن معشوق است .

✓ وجود واژه های «جمال» و «زیبا» در برابر واژه های «مهر» و «وفا» می تواند نشان از این داشته باشد که عاشق دارد به یک اندازه به زیبایی بیرونی و زیبایی درونی معشوق توجه نشان می دهد و کفه ای بر کفه ی دیگر برتری ندارد .

✓ به هر حال معشوق هم جمال ظاهری خود را به عاشق عرضه کرده است که گفته اند پَری رو تابِ مَستوری ندارد و هم بی مهری و بی وفایی خود را به او نشان داده است .

▎ احمد آذرکمان . حسن آباد فشافویه . ۲۳ آذر ۹۷

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 140 نفر 174 بار خواندند
مسعود مدهوش (27 /01/ 1399)   | احمد آذرکمان (28 /01/ 1399)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا