نگاهی به بیت الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها


الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

『حافظ』

راوی در این بیت اشاره ی مستقیمی به شراب ندارد و ما به «واسطه» ی ساقی و جام به شراب خواهی راوی پی می بریم . چرا راوی ، خود به سراغ جام ـ که به نوعی حاجبِ شراب است ـ نرفته و به حاجبِ دیگری به نام ساقی روی آورده است ؟ آیا سختی های عشق به گونه ای بوده که تابِ حرکت را از راویِ عاشق ربوده است تا آن جا که بخواهد ساقی به سمت او بیاید و شراب را به او برساند ؟

✓ آیا راوی در زمان آسانی های عشق هم ، سراغ «ساقی» و «جام» رفته است یا فقط مشکل های عشق سبب شده است که او به ساقی و جام توجه نشان دهد ؟ آیا خودِ راوی تصمیم گرفته است که ساقی و جام را برای درک دوباره ی آسانی های عشق انتخاب کند و او را تنها حلّالِ مشکلاتِ عشق به حساب بیاورد یا این پیشنهاد از دیگریست؟ (با توجه به ابیات بعدی غزل ، متوجه می شویم این تصمیم به دستور پیرمغان انجام گرفته ، همان پیرمغانی که به اذعان راوی از راه و رسم منزل ها بی خبر نبوده است) .

✓ آیا با توجه به این که عشق ، خارج شدن از مدار خویش خواهی محسوب می شود ، توجه به ساقی و جام هم در ادامه ی توجه به دیگری و خارج شدن از مدار خود به حساب می آید ؟

✓ آیا ساقی هم عشق را می شناسد و یا فقط می داند که با عاشقانِ هراسیده چگونه رفتار کند ؟ آیا ساقی به خدمتِ عاشق در خواهد آمد و یا این که عاشقِ هراسیده را به خدمت خود درخواهد آورد ؟

✓ آیا ساقی ، زمانی که عاشق از وَرِ آسانِ عشق کیفور بوده هم او را همراهی می کرده است ؟ آیا دوای ساقی درد عاشق را درمان خواهد نمود یا این که موقتاً حواس و خیال او را از عشق پرت و صورت مساله را پاک خواهد کرد ؟ آیا واسطه هایی مثل ساقی و کاسه ی شراب ، فاصله یِ بین عاشق و عشق را پُر خواهند کرد و یا به غریبگیِ عاشق با عشق دامن خواهند زد ؟
......

✓ عاشق ، عشق را انتخاب کرده ، چون آن را در ابتدا آسان یافته است ؛ هر چند عاشق تلویحاً عشق را دورو می داند زیرا عشق ، آن چه نبوده است که در وهله ی اول از خود به نمایش گذاشته است .


✓ آیا نقدِ عاشق به عشق ، در واقع نقدِ احوالاتِ خود است ؟ یعنی این احوالات خودِ عاشق بوده است که عشق را در وهله یِ اول خوش یافته و در مرتبه ی بعدی ناخوش ؟ و یا باید عشق را پرورنده ی یک دوگانگیِ آسان و مشکل دانست ؟


✓ به راستی چرا راوی خود را ملزم دیده است که دلیل شراب خواهی خود را بیان کند ؟ هر چند بایست گفت عاشق از مشکلاتِ پیش آمده هراسیده و فاعلیت خود را وانهاده و چشم به دستِ یاری رسان دوخته است .

✓ به هر حال در این بیت ، سخن از آسانی ها نیست ، سخن از آسان است . سخن از مشکل نیست ، سخن از مشکل هاست . «آسان» و «مشکل ها»یی که باید با توجه به افعال «نمود» و «افتاد» مورد کندوکاو قرار بگیرند . هرچند مصراع دوم نشان می دهد که راوی ، هم وَرآسانِ عشق را درک کرده است و هم وَرِ مشکلِ آن را .


احمد آذرکمان ـ حسن آباد فشافویه . نوزدهم اردیبهشت ٩٨

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 209 نفر 360 بار خواندند
احمد آذرکمان (29 /01/ 1399)   | مسعود مدهوش (01 /02/ 1399)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا