3 Stars

گل باغ امید

ارسال شده در تاریخ : 27 امرداد 1399 | شماره ثبت : H9412170

چشم باران زای من چون چای باران تو سرد
ای گل باغ امیدم خسته شد قبلم زدرد
لحظه ای بر من گذر کن اختیار از کف برفت
دوری چشمان جادویت رخم را کرد زرد
هر که رادیدم نگاری غمگسارش بودو من
از چه سان افتاده ام دور از تو چون بیگانه فرد
یا بکش دستی به رویم شاد کن با بوسه ای
یابه خاکم کن بگیرد دوستانم سالگرد
در قمار عشق سر را باختن حکم دل است
می نهم سر زیر پایت هر کجایی باز گرد
عشق سوزان تو خاکستر نمود این سینه ام
قلب بیچاره چه سان با عشق گردد هم نبرد
من "غریب"م عاشق رخسار بی مانند تو
ای که چشم جادویت چون آب دریا لاجورد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 96 نفر 141 بار خواندند
امیر عاجلو (28 /05/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (28 /05/ 1399)   | علی معصومی (28 /05/ 1399)   | معین حجت (29 /05/ 1399)   | حسین یوسفی رزین (29 /05/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (28 /05/ 1399)  علی معصومی (28 /05/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا