موجم ولی از پا فتاده
از رنج یاران وانهاده
گویند عدالت چیست یارا
هر چیز جای خود نهاده
میرزا که فعله گی کند شغل
اُمّی شود میرزا چه ساده!
گر کاروان گم کرد مسیرش
وانگه بَلَد* آرد به جاده
عمریست جز وعده ندیدم
داند سوار حال پیاده؟
هرکس که آمد، نذر خود کرد
از کیسه ی از پا فتاده
آری برای کسب منصب
نرها شوند یکباره ماده(۱)
اما چه زود از یاد بردند
میثاقشان با رای داده
وقتی گرفتند صندلی شان
دیگر برفت روی گشاده
جانا نمانَد تا ابد میز
بهر سیادت ، شاهزاده!
*جلودار کاروان
(۱) پرخاشگر نرم خو میشود. (با احترام به بانوان گرامی، قصد جسارت جنسیتی ندارم)
تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نقد 4
رضا زمانیان قوژدی 30 امرداد 1399 01:18
درود بر استاد مقدم عزیز
غزلی زیبا در وزنی سخت و کم کاربرد؛
مسفعلن / مستفعلن /فع
یا
مستفعلاتن / فاعلاتن
با درونمایه ای طنز و شیرین
در این مصراع:
گر کاروان گم کرد مسیرش
"شد" بجای "کرد" باشد روانتر می شود
هرچند در هنگام تقطیع برای توازن شعر
باید "کرد" را "کد" تلفظ کنیم.
در این مصراع نیز:
نرها شوند یکباره ماده
پیشنهاد می کنم اینگونه بفرمایید:
نر می شود یکباره ماده
تا سلاست و استجکام شعرتان افزایش یابد
قلمتان همواره نویسا
کاویان هایل مقدم 30 امرداد 1399 09:09
درود فراوان بر یار همیشگی و مددکار فرهیخته
اول سپاس به خاطر حجب کلام و رعایت اصول نقد منصفانه فنی با نیت بهبود اثر و احتراز از استفاده از عبارات منتقدانه نسبت به صاحب اثر که پایه و اساس یک نقد درست است.
دوم اعتراف حقیر به بی سررشتگی در قواعد و اوزان و ردیف و قافیه و .... و اینکه کاملا دلی می سرایم. البته که در حد دوران متوسطه از برخی ظرایف شعر مثل صنایع ادبی کمی
اطلاع وجود دارد ولی کلا دست و پایم را در فرم و قالب نمی بندم هر چند شاید نزد فصحا و خبرگان کاری ناصواب باشد در فن شعر. شما به خوبی بر عروض و اوزان تسلط دارید.
و قلبا خوشحالم که از بذل دانش خود دریغ نمی دارید. شخصا رساندن مفهوم اجتماعی یا عاطفی به صورت آهنگین و سجع اهمیت اول را برای حقیر دارد چه اگر قالب را بچینم
کلامی جاری نخواهد شد و چشمه الهام خواهد خشکید. بهتر است پس از سرودن، از کمک بزرگوارانی چون جنابعالی که فرمالیسم اثر را بخوبی می شناسید بهره ببرم لذا نیازمند نقدهای
فنی شما هستم.
با احترام
رضا زمانیان قوژدی 31 امرداد 1399 17:14
استاد بزرگوارم جناب هایلی مقدم عزیز
بنده نه تنها ادعایی ندارم که خود و آثارم را بیش از همگان
نیازمند راهنمایی و اصلاح و نقد می دانم.
این روحیۀ نقد پذبری شما، بسیار عالیست و مغتقدم بیش از هر چیزی
موجبات پیشرفت شما را فراهم می سازد.چیزی که جامعۀ ادبی ما متاسفانه
بشدت از فقدان آن رنج می برد.البته تا زمانی که نگاه این است که منتقد
از بالا به پایین نگاه می کند، جز این انتظاری نیست.
در پایان، با افتخار اعلام می کنم از شما و دیگر اساتید می آموزم و اگر گاهی،
جایی، نکته ای را بیان می کنم، تنها درس پس می دهم و می پذیرم که احنمال
دارد نگاه من نادرست باشد.
فدای شما بشم
مانا باشید
کاویان هایل مقدم 05 شهریور 1399 22:59
درود عزیز
برای اینکه عرائضم حمل بر تعارف و خوشایندگویی نباشد و عزیزانی که التفات می کنند و گفتگو را پی میگیرند باور بفرمایند که عقیده قلبی ام را ابراز کردم به کلام مولا امیرالمومنین بسنده میکنم که باید سرلوحه هر شیعه واقعی باشد و امیدوارم من کمترین در حد لیاقت وجودی ام بتوانم به شرف شیعه ماندن تا روز واپسین باقی بمانم و آن اینکه:
آُنظر ماقال و لا تنظر من قال (به سخن بنگر نه فقط سخنگو) که تکمله ای است بر آیه شریفه "فبشر عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه" بشارت باد کسانی را که سخنها را می شنوند و از بهترین آنها پیروی می کنند. لذا از اهل فنی همچون شما و دیگر سرورانم در این محفل ادبی که البته نعمتی است که باید از آن نهایت بهره را برد.