با سلام ودرود بی کران بر شمافرزانگان سایت شعر ایران
من حدیث شریف کسا و زیارت عاشورا را به نظم در آورده ام برای چاپ
ابتدا می خواستم نظر مبارک شمارا راجع به حدیث کسا و اگر جایی نیاز به ویرایش دارد امعان نظر بفرمایید خیلی ممنون می شوم
وهمیشه دعا گویتانم
نظم حدیث شریف کسا
داستانی از حدیثی دلنشین
راوی آن داستان عین الیقین
تشنه ی آب حیاتی گوش کن
ساغر بزم کسا را نوش کن
شد شروع قصه ی دل منزلش
آفتاب لایزال هم محفلش
مر کز پر گار خانه ، فاطمه
پنج تن،بر محورش الّاهمه
یک به یک باشد ستونش اولیا
چل چراغش شد بتول ِمصطفی
خانه همرنگ ِ گل نسرین زعشق
لحظه هایش از دعا شیرین زعشق
ماه و خورشید و ستاره بی گمان
دو ستان خانه و آن مردمان
با دو چشم فاطمه شب،همنشین
ظهر عاشق ،تشنه ی ماء معین
سوره ی والشمس ،ذکر آفتاب
با حسین و با حسن خندان ِ آب
جلو ه ای از عالم بالا یقین
جلوه گر گردیده بر روی زمین
خانه از لطف و صفا روحانیست
آیه ی تطهیر به آن ارزانیست
می شود ذکر حدیثش در کسا
می برد هر عاشقی را ما سوی
چون عنایت می کند حق بر زمین
اهل بیت عرش را اینجا ببین
اهل ِ عصمت اهل رحمت اهل جود
اجتماعی پنج ،از اهل سجود
قل هو الله احد شد ذکرشان
صبح و ساقی و سحرشد ،فکرشان
داخل آن خانه شرح ماجرا
"هل اتی" زیر عبای مصطفی
می شود یک روز مهمان ِ بهار
دختر ِگل های ناب ِگلعذار
آن نبی ّ مرسل ِصبح صفا
در نگاهش باز چشمان ِخدا
با سلامش صلح و آرامش دهد
شعله غم را زدل کاهش دهد
می نماید رخ به روی فاطمه
ای دلیل ِآفرینش بر همه
آن یمانی آن کسای با صفا
را بیاورنزد ِما ای مه لقا
لحظه ها ی ِعشق سر شار ِخدا
می رسد از راه جمال انبیا
می رسد اوَل کس آن جا با پسر
کثرت نور ووفا خیر البشر
آن که با آیینه ها پیوند داشت
یک جگر پر خون ز عهد ِبند داشت
بر مشامش بوی سرمد می رسد
بوی جدّش بوی احمد می رسد
تا حسن سوی کسا با عشق رفت
شعر تر در دفترم بی عرق رفت
ساعتی نگذشت بحر بی کران
جوهر قران حسین ،آب روان
آمد از شو ق ولی پُر شد دلم
با سلامش بوستان شد محملم
کربلادر کربلا با نام اوست
عاشقان را عاشقی از جام اوست
رفت سوی جدّخود آن کهکشان
لحظه ها سر شارِعشقنددر جهان
چشم ها از تشنگی سر شار ِ آب
می شوند با یاد نامش ناب ِ ناب
می رسد نو بت به الله یا علی
کی جدا از او شود والله علی!!!
قاب ِقرآن مر کز آیات ِ دین
شد علی مر تضی در ذات دین
چشم او روشن به زهرا می شود
در سرای دل چه غو غا می شود
یک سلام از عشق بین ِآن دوتا
باغ ِ ریحان می کند آن لحظه را...
تا که وارد در کسا آن یار شد
چشم مست ِمصطفی بیمار شد
زد شکوفه باغ ِ جان ِ مصطفی
در ملاقات ِ علی زیر کســــا
اجتماع ِ پنج تن کامل نشد
تا زمانی فاطمه واصل نشد
او نباشد می شود مجنون ،دل
لیلی باغ ولی کانون دل
او نباشد عشق پر پر می شود
چاه دل بی او پر اخگر می شود
اذن می خواهد دلیل ِ اولیا
تا شود کامل زاو بیت خدا
چشم در چشمش گذارد مصطفی
بی تو ناقص اهل بیت ِ کبریا
مصدر ذات ِ احد سکان عرش
از تو ثابت می شود ارکان ِعرش
بعد از آن جمع رسالت پا گرفت
افتخار ِ انبیا بالا گرفت
رو به سوی آسمان با دست راست
هر چه خوبی هرچه عشق از او بخواست
جان آن ها جان ِ من ای باراله!
دشمنم برآن که از آن ها رها
آیه ی تطهیرو نورتد هر کجا
هر پلیدی "رجس"از آن ها جدا
عشق شعله می کشد از آسمان
تا ببوسد خانه ی افلاکیان
از تمام آن همه لاهو تیان
اذن بر جبریل آید آن زمان
جوهر امکانیان فرمان دهد
تا بیایددر کسا رو ح روان
از سما تنهاست جبریل ِ امین
راز دار ِمصطفی روی زمین
می دهد روی سخن ذات مبین
قدسیان ،کروبیان ِراستین
خلق کردم این جهان و آن جهان
از برای فاطمه جانان ِ جان
"هُم اهلُ بیت ِالنبوّه:....فاطمه
محور هر دو جهان در خاتمه
هر کجا ذکر شریف این کسا
شد اجابت هر دعای بی ریا
می رساند عشق آنان را سلام
یک سلام جاودانه با دوام.....
دست ها شد از اجابت از یقین
پر شده است از رحمت للعالمین
پایان التماس دعا
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 25
حامد زرین قلمی 03 خرداد 1394 20:08
سر کار خانم خواجویی راد
به سایت شعر ایران خوش آمدید
مقدمتان گلباران
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 17:11
با سلام برادر گرامی جناب زرین قلمی
بسیار منت گذاشتید سپاس از این همه مهر
طارق خراسانی 03 خرداد 1394 21:05
سلام بانوی وارسته ی مومنه ی شاعر
دستمریزاد
مثنوی شما را تا بیت آخر با دقت خواندم چون فرموده اید اشکال هایش را برطرف کنیم حقیر روی چند بیت نظرم را میدهم.
قصه دل را بیا و گوش کن
این شراب کهنه ی دل نوش کن/
یا / شد مکانِ قصه ی دل منزلش... آفتابی بر شکوهِ محفلش
مر کز پر گارِ خانه ، فاطمه
پنج تن،بر محورش الّاهمه// پنج تن ، بر محورش از آن همه//
می رسد نو بت به الله یا علی
کی جدا از او شود والله علی!!!// کی جدا از او شود مولا علی//
جان آن ها جان ِ من ای باراله!// جان آن ها جان من باشد ، خدا//
دشمنم برآن که از آن ها رها// دشمنِ آنکو بخیزد بر جفا//
البته باید روی همین ابیات اصلاحی حقیر هم کار شود.
در پناه حق
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 16:08
با سلام برادر گرامی جناب طارق بسیار منت گذاشتید سپاس از این همه مهر
به دیده منت می پذیرم
علی اصغر اقتداری 03 خرداد 1394 22:01
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 16:09
درود استاد
در حواشی نگاهت
موج می زند معرفت
موج می زند عشق
سپاس از حضورت
سمانه تیموریان (آسمان) 03 خرداد 1394 22:06
دادا بیلوردی 03 خرداد 1394 23:24
درود بر شما
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 16:15
سلام استاد دادای فرهیخته
قرین غرورم از نگاه مهربانت
سپاس
کمال حسینیان 04 خرداد 1394 00:16
سلام و درود بانو خواجویی راد گرامی
و خیر مقدم
خوشحالم که باز فرصتی پیش آوردید تا از کلام پر بارتان بیاموزم
امید که پنج تن آل عبا دعاگوی تان باشند
پاینده باشید
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 16:18
درود بر شما برادر عزیز جناب حسینیان
مهربانی مضاعف می شود
چون نگاهت سمت خورشید
می شود در امتداد
سپاس
مینا آقازاده 04 خرداد 1394 10:09
سلام و عرض ادب بانو
خوش اومدید
ممنون از حضور ادیب و عزیزتان
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 16:25
با سلام و هزاران درود بر شما مینای مهربان سراپاعشق و فضیلت
خیلی خوشحال شدم از نگاه مهربانت بر دفترم
در کلاس شعرتان
می شوم من واژه ای از واژه های انتظار
تا نگاهت از پس قابی بلند
یک قدم ؛ تنها فقط با یک قدم
ازغروب غربت من
تا کند
با دلم ماوا کند...
سپاس از مهرتان
نگار حسن زاده 04 خرداد 1394 10:40
سلام و عرض ادب بانوی گرامی
کار ارزشمندتون بسیار بسیار زیبا بود
فقط جسارتا تو چند مصرع چار لغزش وزنی نظیر سکته و کوتاه بودن مصاریع بودید که مطمئنا با یه بازنگری کوتاه همگی حل خواهند شد
لذت بردم و تحسینتون کردم
موفق و سربلند باشید
فاطمه خواجویی راد 04 خرداد 1394 16:27
سلام نگار عزیز
ممنون از این که خواندی و نظر دادی
کاش می شد با شما من ما شوم
دفتری گم گشته ام پیدا شوم
طیبه طه (تهرانیان) 04 خرداد 1394 19:40
سلام
درود بر دل درباییتان به زیبایی ح بث مفصل عشق را که پنج نور واحد ازلی هستند با تمام زوایا به نظم در آوردید کار بییار ارزنده ای انجام وادید
اجرتان با حدیث کسا
فاطمه خواجویی راد 06 خرداد 1394 16:53
درود بر شما بانوی فرزانه
ممنون از این که خواندید
منوچهر منوچهری(بیدل) 05 خرداد 1394 09:07
سلام بانو کار بسیار زیبائیست ممنونم
منوچهر منوچهری(بیدل) 05 خرداد 1394 09:33
سلام به دختر عزیزم فاطمه دخترم دوباره برگشتم چون کار بسیار زیبائیست وزیبا خواندم دوبار دیگر همیشه ممنونم بسیار زیبا
فاطمه خواجویی راد 06 خرداد 1394 16:54
با سلام استاد بیدل گرانقدر
سبز می شوم چون خورشید در سحر گاه خدا
چون که همراه نگاهم می شو ی بی منتها
س÷اس از لطف بیکرانت
کریم لقمانی سروستانی 05 خرداد 1394 18:34
سلام خانم رادگرامی
خوشحالم باز هم سعادت خواندنتان دارم
درودئان باد
بسیار زیبا وستودنی
بایدسرفرصت بازهم خواندوبیشترلذت برد
شادزی
فاطمه خواجویی راد 06 خرداد 1394 16:55
با سلام استاد لقمانی گران قدر
از نگاه با معرفت شما سر شار غرورم
کرم عرب عامری 09 خرداد 1394 02:13
خوش امدید
اصغر چرمی 15 تیر 1394 18:07
سلام و عرض ارادت
درود بر شما