3 Stars

گفت: استاد از کــجایی تو ؟ گفتمش از حــوالی شیراز

ارسال شده در تاریخ : 25 شهریور 1394 | شماره ثبت : H941252

...
خط من مستــقیم بود اما ، عابری اِهُــدِناَ صَـراتَم کرد
چشمهایی برنگ جام شراب ، آمد و مات ،مات، ماتم ،کرد
/
پروفایلش که باز شد دیدم،کهکشان کهکشان خدا بارید
در تمــاشای اوج زیـــبایی ، راهـی بـزم کائــناتم کرد
/
گونه هایش درخشش الـوند ، در سپیدای سینه زاگرس
توت لب های لاله گون تَرش ،طالب میوه ی هراتم کرد
/
لب گشودم به ذکر اِستِغفار ، فَتَبارَکُ بِه اَحُسَنُ الُخالِق
مثل تنبیه مشق های قدیم ، باعث ذکر واجباتم کرد
/
غزلی از خودم کپی کردم ، غرق گلبوسه و دل و شکلک
استرس های بعد ارسالش ، خـارج از سیستم ثباتم کرد
/
آمد و بعد یک سلام ملیح ، گفت: استاد، واقـعا مرسی
گویی یا از کـما نجـاتم داد ، گویی یا شامل حیـاتم کرد
/
گفت: استاد از کــجایی تو ؟ گفتمش از حــوالی شیراز...
گفت به به ز شهر شعر و شراب،اندکی لطف و التفاتم کرد
/
الغرض جَلد بام و خانه ماست ، کفتر سینه سرخ ، پاپَر من
بسکه پاییدمش ز چـشم رقیب ، وارد پیج مشکلاتم کرد
/
از شمالست و بسکه شبنم و شعر، میدمد در پگاه گیلانش
دل من برده از کف شـیراز ، راهی کوی فومـناتم کرد
/
بس گل و بوته از صفای خزر، خفته در لابلای روسری اش
شاعر جلوه های ساحل و موج ، در مضامین خاطراتم کرد
/
من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد

حسین دلجووو
با سلام و عرض ارادت محضر اساتید گرام و دوستان والاگهر و بزرگوارم...
استفاده بنده از واژگان لاتین ،صرفا تفننی ست
و استعمال کلماتی از قبیل
پروفایل
کپی
شکلک
سیستم
مرسی
کما
پیج
و...
دلیلی بر تایید بنده نیست....

ما جای شعر خون دل خود سرشته ایم
باشد که دوستان به نظر کیمیا کنند.....

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 359 نفر 615 بار خواندند
طارق خراسانی (25 /06/ 1394)   | حسین دلجویی (25 /06/ 1394)   | بهناز علیزاده (25 /06/ 1394)   | روح الله اصغرپور (25 /06/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (25 /06/ 1394)   | علی صمدی (25 /06/ 1394)   | اله یار خادمیان (25 /06/ 1394)   | طلعت خیاط پیشه (25 /06/ 1394)   | دادا بیلوردی (25 /06/ 1394)   | کرم عرب عامری (25 /06/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (25 /06/ 1394)   | شبنم رضایی (26 /06/ 1394)   | سلیمان حسنی (27 /06/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (28 /06/ 1394)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :9


نقد 2

  • طارق خراسانی   25 شهریور 1394 06:31

    خط من مستــقیم بود اما ،
    عابری اِهُــدِناَ صَـراتَم کرد
    چشمهایی برنگ جام شراب ،
    آمد و مات ،مات، ماتم ،کرد
    /
    پروفایلش که باز شد دیدم،
    کهکشان کهکشان خدا بارید
    در تمــاشای اوج زیـــبایی ،
    راهـی بـزم کائــناتم کرد

    rose rose rose rose rose rose
    applause applause applause applause applause applause applause
    rose rose rose rose rose rose
    باسلام و درود بر حضرت استاد اعظم جناب دلجویی

    وزن دوری و لی بنده این اثر فاخرو بی نظیر که شاهکارش می خوانم را غزل چهار پاره می ناممم
    محال است بنده بتوانم نیم مصرعش را بسرایم...
    الحق شاعر عاشق پیشه هستی و همانند پیر و مرادت حضرت حافظ که فرمود:

    عشق می ورزم و امید که این فن شریف
    چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

    و خوشا به حال آنکه این اثر نفیس را برایش رقم زده ای و مبارک ما و تاریخ ادبیات ایران...


    در پناه خدا از هر گزندی محفوظ و مصون مانی استادم



    rose rose rose rose rose rose
    applause applause applause applause applause applause applause
    rose rose rose rose rose rose

    • حسین دلجویی   28 شهریور 1394 04:05

      سلام بر نازنین استاد طارق گل و والاتبارم
      جناب طارق عزیز..واقعا شرمنده و سپاسگزارم با زبانی قاصر و قلمی شکسته و وازگانی فراری...

      چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث اید
      مرا در روئیت از حیرت فرو بسته است گویایی

      زبان الکن بنده که قادر به جبران کردن حتی گوشه از بی کرانگی های مواج و زلال مهر شما نیست
      اما چکنم که به مصداق...

      گر بریزی بحر را در کوزه ای
      چند گنجد قسمت یک روزه ای

      باز هم سپاسگزارم

      از تک تک دیگر بزرگوارانی که بنده را ممنون و مدیون و مرهون مهر صفای ایینه سرای قلب خویش کرده اند نیز بی نهایت سپاسگزارم...

      rose rose rose rose rose
      love struck love struck love struck love struck love struck love struck

      نشسته ام به امیدی ، هوای چشمانت
      که از دو دیده ببارم به پای چشمانت
      /
      کنار ساحل کارون گشوده ام آغوش
      که باز و بسته شود پا بپای چشمانت
      /
      به نام معجزه امشب چه التجاها رفت
      به پای معجر مشکل گشای چشمانت
      /
      چه قدر شعر و غزل نذر کفتران بکنم ؟
      چه قدر دانـه بریزم برای چشمانت ؟
      /
      غزال من غزل من، یتیم افتاده ا ست
      چنین که مانده هنوز ابتدای چشمانت
      /
      فقـیه شهر که عمری ملامتم می کرد
      چرا خودش شده در اقتدای چشمانت؟
      /
      چه حاجتی به تفاعل ز حافظم ، وقتی
      نوشته درد دلم جای جای چشمانت
      /
      میان ساحل و دریا سرود جاشوهاست
      غزل غزل ز تو از ماجرای چشمانت
      /
      همیشه پیش خدایم سپاس کم دارم
      برای دین قشنگ بــهای چشمانت
      /
      بیا که دست نیازم در آسمان ها ماند
      به استجابت ناب دعــای چشمانت

      حسین دلجووو


نظر 16

  • بهناز علیزاده   25 شهریور 1394 10:58

    سلام و درود بر شما استاد دلجویی عزیز تازه ترین تازه ها را آفریدید قلمتان همیشه نویسا و طبعتان جوشان، rose rose rose rose rose rose rose applause applause applause applause rose rose rose

    استرسهای بعد ارسالش،خارج از سیستم ثباتم کرد..، rose rose rose rose applause applause
    هر مصرعش نو و عالیست، applause applause applause applause rose rose

    • منوچهر منوچهری(بیدل)   25 شهریور 1394 11:13

      سلام بر پیر غزل قلمت را دوست دارم پاینده باشی وافتخار ما عزیزم گل باشی چون گل نمیاد

    • طارق خراسانی   25 شهریور 1394 22:23

      من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
      دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد

      rose rose rose rose rose rose rose rose

      سلام و بس درود

      به دفتر بزرگ شاعر وبسایت شعر ایران خوش آمدید


      در پناه خدا

      rose rose rose

    • حسین دلجویی   28 شهریور 1394 03:56

      بانو علیزاده گل و بزرگوارم
      بی نهایت از صفای سبز ومهتابی حضور شما خواهر گلم...سپاسگزارم...
      ممنونم...


      rose rose rose rose

      باز کن روسریت تا دل من وا بشود
      ابر دلتنگی مان راهی فردا بشود


      باز کن تا که سرانگشت خیالم با ناز
      از شمیم سر زلفت سر بالا بشود


      غنچه خنده فقط زینت لبهای شماست
      خنده کن تا لب این غنچه شکوفا بشود


      ما که رسوای زمانیم،چه پروا که شبی
      مشت مان پیش اهالی زمین وا بشود


      دلربایی همه ترفند دو چشمان تو بود
      وای از آن دم که لبت نیز فریبا بشود


      بسکه عمری ز تب فاصله ها سوخته ایم
      باورم نیست شبی وصل مهـیا بشود


      به خدا اشک ،غزل ها همه دامن گیرند
      مگذار اشک غزل طالب دریا بشود


      ماه بانوی پریچــهر بیا تا به شعف
      حجم غمهای تو درسینه من جا بشود


      حسین دلجووو

  • روح الله اصغرپور   25 شهریور 1394 11:23

    درود بر استاد غزل سرزمینم
    امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشید.
    بسیار لذت بردم applause applause applause rose rose rose rose

    • طارق خراسانی   25 شهریور 1394 22:23

      من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
      دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد

      rose rose rose rose rose rose rose rose

      سلام و بس درود

      به دفتر بزرگ شاعر وبسایت شعر ایران خوش آمدید


      در پناه خدا

      rose rose rose

  • اله یار خادمیان   25 شهریور 1394 16:43

    سلام ودرو بر شما الحق که قابل تقدیر و ستایش است این غزل
    جاودانه بر قرار باشی استاد دلجویی فتبارک الله احسن الخالقین

    • طارق خراسانی   25 شهریور 1394 22:23

      من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
      دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد

      rose rose rose rose rose rose rose rose

      سلام و بس درود

      به دفتر بزرگ شاعر وبسایت شعر ایران خوش آمدید


      در پناه خدا

      rose rose rose

  • دادا بیلوردی   25 شهریور 1394 21:45

    درود استاد
    لذت بردم از احساس زیبایتان
    با مهارت خوبی خلق کرده اید و
    طبع خوابیده در این شعر، روح انگیز و روان آراست rose

    • طارق خراسانی   25 شهریور 1394 22:24

      من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
      دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد

      rose rose rose rose rose rose rose rose

      سلام و بس درود

      به دفتر بزرگ شاعر وبسایت شعر ایران خوش آمدید


      در پناه خدا

      rose rose rose

  • کرم عرب عامری   25 شهریور 1394 22:18

    استاد واقعا لذت بردم

    راستش از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ماهم درین سن وسال زل زده ایم بجاده ی زندگی بلکه فرجی بشود وماهم دوکلمه کوتاه گویی را بلندتر کنیم که نمیشود که نمیشود نا امید نیستیم شاید روسری اش آبی بودو
    رسید.
    دست مریزاد
    درود بر شما

    rose rose rose

    • طارق خراسانی   25 شهریور 1394 22:24

      من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
      دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد

      rose rose rose rose rose rose rose rose

      سلام و بس درود

      به دفتر بزرگ شاعر وبسایت شعر ایران خوش آمدید


      در پناه خدا

      rose rose rose

  • سمانه تیموریان (آسمان)   25 شهریور 1394 22:29

    سلام و درود فراوان استاد عزیزم
    به به چه کردید
    محشر بود عجب غوغایی
    همیشه شاد باشید rose rose rose

    • طارق خراسانی   26 شهریور 1394 01:23

      من مسلمان نبوده ام ، چندیست، معجزاتی ز عاشقی دیدم
      دل به سعی و صفای او بستم ، مُحرم کوی معجزاتم کرد


      rose rose rose rose rose rose rose rose

      سلام و بس درود

      به دفتر بزرگ شاعر وبسایت شعر ایران خوش آمدید


      در پناه خدا

      rose rose rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   28 شهریور 1394 21:22

    درود برحافظ زمان خوشحالم که مجدد تشریف آوردیدمثل همیشه لذت بردم از شعر فاخرتان شاد وسلامت و شاعر بمانید applause applause applause rose rose rose

  • علی معصومی   11 اردیبهشت 1399 22:28

    درود بر شما ارجمند
    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا